اشعار امام زمان(عج) - ایام حج تمتع

تقدیم به عزیز ترین مسافر سرزمین وحی:

 من گریه میکنم که تماشا کنی مرا
مانند طفل گمشده پیدا کنی مرا

حَجت قبول دلبر احرام بسته ام
ای کاش در دعایِ خودت جا کنی مرا

با گریه کردن این دلِ من زنده می شود
دلمرده آمدم که تو احیا کنی مرا

اسباب زحمتِ تو شده این گدا ، ولی
هرگز مباد از سر خود وا کنی مرا

ای کاش امشبی که تو راهیِ مشعری
همراه خویش راهی صحرا کنی مرا

تو سفره دارِگریه ماه مُحَرمی
چشمی پُر اشک می شود اعطا کنی مرا ؟

آقا قسم به چادر خاکی مادرت
خواهم شریک گریه ی زهرا کنی مرا

آیا شود که مثلِ شهیدان دمِ وصال
با رویِ غرق خون شده زیبا کنی مرا

بیت الحرام سینه زنان خاک کربلاست
دارم امید مُحرِم آنجا کنی مرا

همراه خویش زائر شش گوشه ام کنی
مسند نشین عرشِ مُعلا کنی مرا

ای روضه خوان تنگ غروب مِنا بیا
پرچم به دوشِ ماتمِ کرب و بلا بیا

حاجی فاطمه شده صحرا نشین خدا
صاحب حرم دگر بشود از حرم جدا

قاسم نعمتی



برچسب‌ها: اشعار امام زمان(عج) - ایام حج تمتع
[ 30 / 7 / 1391 ] [ ] [ مهدی وحیدی ]
[ ]

تقدیم به همه حاجیان سفر بیت الله الحرام

از خاک مي روم که از آيينه ها شوم
ها! مي روم از اين من خاکي رها شوم

من زاده زمينم و تا عرش مي روم
ها! مي روم مسافر امّ القري شوم

ها! مي روم هر آينه در سرزمين نور
با جلوه هاي روشن عشق آشنا شوم

اين چند روز فرصت خوبيست تاکه من
از چند سال بندگي تن جدا شوم

تا نقطه عروج دل خويش پر کشم
از خود جدا شوم همه محو خدا شوم

با جامه اي سپيدتر از بخت آفتاب
از تيرگي، از اين همه ظلمت رها شوم

لب را به ذکر قدسي لبيک وا کنم
با اهل آسمان و زمين همصدا شوم

در لحظه طواف بگردم به گرد يار
سرگشته چون تمامي پروانه ها شوم

در جستجوي زمزم جوشان عاشقي
از مروه تا صفا بروم، با صفا شوم

حرف تمام شعر همين بود، اينکه من
در خود فرو بريزم و از نو بنا شوم

سیدمحمد جواد شرافت

 


[ 30 / 7 / 1391 ] [ ] [ مهدی وحیدی ]
[ ]

اشعار ازدواج حضرت علی و فاطمه (سلام الله علیهما)

 

 امشب سراپاي دو عالم عطر باران مي شود
معنا همه الفاظ زيباي بهاران ميشود

هر جا کويري خشک باشد سبزه زاران مي شود
جاري زلال عاطفه از چشمه ساران مي شود

اي اهل عالم در هاي رحمت حق وا بود
امشب که شام ازدواج حضرت زهرا بود

در عالم بالا ملائک شور و غوغا مي کنند
با خنده هاي شوق و شادي جشن بر پا مي کنند

گلهاي جنت را نثار روي زهرا مي کنند
از روي بام عرش مولا را تماشا مي کنند

يکسوي مي رقصد کسي وان ديگري دف مي زند
جبريل بيخود گشته از خود دائما کف مي زند

از شوق پيغمبر سرشک از ديده جاري مي کند
دل در ميان سينه او بيقراري مي کند

قرآن ز بيت وحي کوثر خواستگاري مي کند
در عالم بالا خدا خود خطبه جاري مي کند

عاقد خدا،  تالار جنت ، قدسيان در همهمه
شاهد نبي ،  داماد مولا و، عروسش فاطمه

يزدان دوباغ نور را از لطف بگشايد به هم
پيوند اين دو دسته گل به چه مي آيد به هم

هاجر رجز خوان است و اين دو يار بستايد به هم
مريم کنارش ايستاده قند مي سايد به هم

يوسف گرفته مجمر و اسپند گرداني کند
داود با صوت دل انگيزش غزلخواني کند

عيسي خوش آمدگو کنار خانه درباني کند
امشب خليل آيد ذبيح خويش قرباني کند

مهريه زهرا همه دنيا و مافيها بود
از آتش سوزنده دوزخ نجات ما بود

عرش الهي سفره عقد است و بس زيبا بود
مهتاب امشب شمعدان سفره زهرا بود

زهرا به خانه بخت رفت پيوند دو دلدار شد
زهرا امانت باشد و مولا امانتدار شد

استاد حاج احمد واعظي
 



موضوعات مرتبط: ازدواج حضرت علی و فاطمه (علیهماسلام)

برچسب‌ها: اشعار ازدواج حضرت علی و فاطمه (سلام الله علیهما)
[ 25 / 7 / 1391 ] [ ] [ مهدی وحیدی ]
[ ]

اشعار ازدواج حضرت علی و فاطمه (سلام الله علیهما)

شعري بسياز زيبا

امشب خدا لطف نهان خود هویدا میکند
امشب تفاخر فرش بس بر عرش أعلا میکند
امشب دو تا را جفت هم ، از صنع یکتا میکند
یعنی علی ماهِ رخ زهرا تماشا میکند
با چشم دل در صورت او سیر معنا میکند

امشب حسد بر خاکیان ، بی حد برند افلاکیان
خندان چمن ؛ رقصان دمن ؛ خوشدل زمین ؛ خرم زمان

در دست اسرافیل بین ، صورش شده ساز و دُهُل
با نور، دعوتنامه بفرستاده هادیّ سُبُل
امضا ، ز ختم المرسلین ؛ گیرندگان ، خیل رُسل
هر کس که آید همرهش نی دسته گل ؛ یک باغ گل

در آمد و شد اولیا، در رفت و آمد انبیا
ای غصّه و ای غم برو ؛ ای شوق و ای شادی بیا

ادامه شعر در ادامه مطلب

 **



موضوعات مرتبط: ازدواج حضرت علی و فاطمه (علیهماسلام)

برچسب‌ها: اشعار ازدواج حضرت علی و فاطمه (سلام الله علیهما)

ادامه مطلب
[ 25 / 7 / 1391 ] [ ] [ مهدی وحیدی ]
[ ]

اشعار ازدواج حضرت علی و فاطمه (سلام الله علیهما)

 

 
دیـدگـان مـومنـان بینـا ز آن
نـور حـق کور کرده چشمـان بـــدان

پـاره ی تـن از نبــی گردد جــدا
همـدم و مونــس شـود بـا مرتضــی

اشک شــوق از نرگس طاهـا چکـد
زیـن شعــف پیـراهــن غـم برکنـد

تهنیــت گوینـد ملایک بر رســول
بهــر وصـل شـاه مـردان بـا بتــول

رنگ گرفته یکــدلی از وصل شـان
با نصیــب هر بینـوا از فضــل شـان

هم صـدا و هـم دل و مشتــاق هم
یاور و همــدم به هر شـادی و غـــم

هر دو گل پرورده ی دامان دوســت
بوی عطـر هر گـل و بستـان ز اوسـت

ســاده امّا بس بجـا و پـاک و نـاب
 می رود زهــرا بـه بیــت بـوتــراب

ای اسـدچشمان خلقان بر دراست
روز وصـل فاطمـه باحیـدر اسـت

اسداله تعالی رودی
 



موضوعات مرتبط: ازدواج حضرت علی و فاطمه (علیهماسلام)

برچسب‌ها: اشعار ازدواج حضرت علی و فاطمه (سلام الله علیهما)
[ 25 / 7 / 1391 ] [ ] [ مهدی وحیدی ]
[ ]

اشعار ازدواج حضرت علی و فاطمه (سلام الله علیهما)

سرتاسر مدينه پر از شوق و شور بود
لبريز از طراوت و غرقِ سرور بود

 

از آسمان شهر پيمبر در آن پگاه
صد آسمان ملائكه گرم عبور بود

 

وقت نزولِ سوره‌ي ياسين و هل أتي،
هنگامه‌ي تجلي آيات نور بود

ادامه شعر در ادامه مطلب

 **



موضوعات مرتبط: ازدواج حضرت علی و فاطمه (علیهماسلام)

برچسب‌ها: اشعار ازدواج حضرت علی و فاطمه (سلام الله علیهما)

ادامه مطلب
[ 25 / 7 / 1391 ] [ ] [ مهدی وحیدی ]
[ ]

اشعار ازدواج حضرت علی و فاطمه (سلام الله علیهما)

یک آینه که حسرت دارالسّلام هاست
یک آینه که قبله ی بیت الحرام هاست

یک آینه که عین حقیقت، مجاز نه!
یک آینه که غرق سکوت و پیام هاست

یک سو جلال حضرت خیرالنّسای خلق
یک سو جمال واضح خیرالأنام هاست

پیوند پاک سوره ی یاسین و کوثر است
آغار انکشاف تمام ظلام هاست

تلفیق نهر کوثر و امواج سلسبیل
هنگام باده نوشی و شرب مدام هاست

«حبل متین» گوشه ی جلباب فاطمه
خورده گره به پیرهن «لاانفصام» هاست

دست علی به دست«فصلِّ لربّک» است
اشراق آسمانی و صبح امام هاست

دیگر نیاز تیغ دو دَم منتفی شده است
زیرا که خطبه خطبه فدک در نیام هاست

تا «لَم یَکُن لَهُ کُفُوًا» نزد مرتضاست
خاری به چشم شور جمیع لئام هاست

باید گدا شویم و یتیم و اسیرشان
وقت نزول مائده های طعام هاست...

بر خانه ای که «تُرفَع» و «یُذکَر» نموده «اسم»،
بر خانه ای که رکن و منا و مقام هاست

مجید لشگری



موضوعات مرتبط: ازدواج حضرت علی و فاطمه (علیهماسلام)

برچسب‌ها: اشعار ازدواج حضرت علی و فاطمه (سلام الله علیهما)
[ 25 / 7 / 1391 ] [ ] [ مهدی وحیدی ]
[ ]

اشعار ازدواج حضرت علی و فاطمه (سلام الله علیهما)

یک مرد وزن مکمل هم در کنار هم
آیــینه وار هـــردو یشان بیـــقرار هم

مـعنای اصـلی لغـت خـانـواده انـــد
مست نگاه یکدلی و می گسار هم

این زندگی بنا شده بر پایه های عشق
بی اعـتنا به ثــروت و دار ونـدار هم

یک خـــانه محقر و یک قطـعه حصیر
سـرمایه های اصلی شان اعتبار هم

کانون گـرم پروش غنچه های یاس
پیــوندشان وقوع و طــلوع بهار هم

در آسـمان عـاطفه این ماه و آفتاب
چرخیـده اند تا به ابد در مدار هم

عاقد خـدا و مهریه آب و سکوت محض
آری شدند هم نــفس روز گار هم

وحید قاسمی



موضوعات مرتبط: ازدواج حضرت علی و فاطمه (علیهماسلام)

برچسب‌ها: اشعار ازدواج حضرت علی و فاطمه (سلام الله علیهما)
[ 25 / 7 / 1391 ] [ ] [ مهدی وحیدی ]
[ ]

اشعار ازدواج حضرت علی و فاطمه (سلام الله علیهما)

 
عشق یعنی یکی درون دو تن
عشق یک روح رفته در دو بدن

عشق زهراست روبروی علی
نظر آنهم فقط به سوی علی

عشق راهی بدون خاتمه است
آخر، این راه، راهِ فاطمه است

فاطمه گفتم و دلم پر زد
باز شاعر به سیم آخر زد

زد دوباره دلی به این دریا
حسبنا الله و حسبنا زهرا

فاطمه قاب روبروی علی است
فاطمه غرق در وضوی علی است

فاطمه در کنار حیدر نه
فاطمه دختر پیمبر نه

خلق احمد به نور فاطمه بود
نور حیدر ظهور فاطمه بود

سیر لولاک آخرش زهراست
بی سبب نیست مادر باباست

یازده ماه دور گردن اوست
یازده گل به روی دامن اوست

یازده نور و یازده ساغر
یازده جوی جاری از کوثر

یازده عاشق از تبار علی
یازده عکس یادگار علی

یک دل او دارد و ازآن علی ست
فاطمه زور بازوان علی ست

یا علی بر لبش که جاری شد
برق زد عشق و ذوالفقاری شد

با تو تیغ علی دو دم دارد
با تو حیدر بگو چه کم دارد

دل شد از این حماسه بی پروا
حسبنا الله و حسبنا زهرا

قاسم صرافان



موضوعات مرتبط: ازدواج حضرت علی و فاطمه (علیهماسلام)

برچسب‌ها: اشعار ازدواج حضرت علی و فاطمه (سلام الله علیهما)
[ 25 / 7 / 1391 ] [ ] [ مهدی وحیدی ]
[ ]

اشعار شهادت امام جواد(عليه السلام)

در وجود تو جود را دیدم
جلوه های سجود را دیدم

 تشنه بودم تو را صدا زدم و
مهربانی رود را دیدم

در نگاه تو فصل بارانِ...
...آسمان کبود را دیدم

 تو جواد الائمه ای حتی
در نبود تو بود را دیدم

دست هایت سخاوت محض است
با تو الطاف زود را دیدم

 ادامه شعر در ادامه مطلب

 **



موضوعات مرتبط: امام جواد(ع) - شهادت

برچسب‌ها: اشعار شهادت امام جواد(عليه السلام)

ادامه مطلب
[ 24 / 7 / 1391 ] [ ] [ مهدی وحیدی ]
[ ]

اشعار شهادت امام جواد(عليه السلام)

عده ای بی سر و پا دور و برش خندیدند
پاسخ ناله و سوز و جگرش خندیدند

 

مادری بود و جوان مرگ شد و آخر کار
همچنان فاطمه بر چشم ترش خندیدند

 همچو بسمل شده ای دور خودش می پیچید
به پریشان شدن بال و پرش خندیدند

 درد پیچیده به پهلویش و از هر دو طرف
دست میبرد به سوی کمرش،خندیدند

 آمده بر سرش اینجا کمی از داغ حسین
همگی جمع شدند دور سرش خندیدند

 یک نفر نیست که از خاک سرش بردارد
بر نفس های بدون اثرش خندیدند

 

زهر اثر کرده و رویش به کبودی زده است
بدنظرها به خسوف قمرش خندیدند

 

دست و پا می زند و نیست کنارش پدری
تا ببیند به عزای پسرش خندیدند

 

کربلا جسم علی پخش به صحرا شده بود
لشگری دور تن مختصرش خندیدند

 هر چه می گفت حسین یاولدی یاولدی..
عده ای بی سر و پا دور و برش خندیدند

 

قاسم نعمتی



موضوعات مرتبط: امام جواد(ع) - شهادت

برچسب‌ها: اشعار شهادت امام جواد(عليه السلام)
[ 24 / 7 / 1391 ] [ ] [ مهدی وحیدی ]
[ ]

آفات مداحی از کلام مقام معظم رهبری

بخش دوم

7- اجراي برنامه عزاداري در وقت نماز

مداحان عزيز دقت کنند که در وقت نماز برنامه نداشته باشند زيرا نماز ستون دين و سرمايه تربيت جامعه اسلامي و همه چيز ما مسلمانان است و نبايد فداي چيزي شود. امام حسين(عليه السلام) در روز عاشورا زير رگبار تير دشمن نماز خواندند تا اعلان کنند که حتي در ميدان جنگ هم نبايد نماز را تعطيل کرد.

در قرآن مجيد حتي دستور نماز "خوف" هم که مخصوص ميدان نبرد است آمده است. با اين حال ما چطور به خود اجازه بدهيم که مجالس امام حسين(عليه السلام) باعث تعطيلي نماز شود؟!

8- به کارگيري آهنگ‌هاي نامناسب
در مجالس مذهبي آهنگ‌هايي که انتخاب مي‌شود، بايد مناسب باشد. آهنگ‌هاي سنتي خيلي مؤثر، جانسوز و مفيد هستند. اما اخيراً از گوشه و کنار شنيده مي‌شود که آهنگ‌هاي زمان طاغوت و آهنگ‌هايي که رسانه‌هاي آمريکايي مي‌نوازند و کلاً آهنگ‌هاي لهو و فساد در مداحي‌ها استفاده مي‌شود که از چنين اتفاقي به خدا پناه مي‌بريم!

9- بازيچه سياست‌هاي مرموز شدن
سياست‌بازان مرموز مي‌خواهند در همه امور و مراکز، اعم از مساجد، دانشگاه‌ها، مدارس، هيئت‌هاي مذهبي و مجالس مداحي نفوذ کنند. بايد حواس شما جمع باشد تا بازيچه دست اين افراد مرموز نشويد.

10- خواندن روضه‌هاي سخت و سنگين
بعضي از روضه‌ها واقعاً دردناک است و امام زمان(عليه السلام) راضي نيست که به آن شدت خوانده شوند. البته روز تاسوعا و عاشورا استثناء است که نبايد در آن ايام روضه‌هاي عادي خواند. ولي واعظ هنرمند و مداح هنرمند کسي است که بتواند از کنار مصيبت رد شود در همان حال مردم را تحت تأثير قرار دهد.

خواندن روضه‌هاي سخت و سنگين براي گريه گرفتن از مردم هنر نيست، هنر آن است که بتوان در حواشي مصيبت مردم را بگريانيد.

11- خسته کردن مردم
نبايد مجالس مذهبي به گونه‌اي باشد که حضار به خصوص جوانان خسته شوند. چون گرگ‌هايي هستند که مي‌خواهند جوانان ما را با ابزاري مانند ماهواره، اينترنت، مواد مخدر، مجالس بدآموز و ... از دين و مذهب و امام حسين(عليه السلام) جدا کنند. مجالس ما نبايد براي آنها خسته کننده و کسالت آور باشد.

12- عدم رعايت احترام پيش کسوت
هر گروه و دسته‌اي داراي پيش کسوت مي‌باشند. وعاظ و مداحان هم پيش کسوت‌هايي دارند که بايد احترام آنها را حفظ کنند و از تجربه آنها استفاده کنند. اين افراد چهل – پنجاه سال براي امام حسين(عليه السلام) مداحي کردند و منبر رفتند و امام حسين(عليه السلام) به آنها علاقه دارند، بايد به آنها احترام کرد.

13- عدم تخلق به اخلاق حسيني
واعظان و مداحان بايد به اخلاق حسيني متخلق باشند. مردم بايد ببينند که مداحان دروغ نمي‌گويند، خيانت نمي‌کنند و زن و بچه آنها مودب به آداب اسلامي هستند و بدحجابي در ميان آنها نيست. بايد هر کسي به اندازه خود به اين ويژگي آراسته باشد تا ان شاءالله مجالس مذهبي ارزش خود را در ميان مردم حفظ کند و شما مداحان عزيز در سايه امام حسين(عليه السلام) بتوانيد خودتان، خانواده تان، جامعه و کشورتان و اسلام و قرآن را حفظ کنيد.

 

                                                                                                                         پايان



موضوعات مرتبط: سخنان معظم له با مداحانمقام معظم رهبری

برچسب‌ها: آفات مداحی از کلام مقام معظم رهبری
[ 30 / 7 / 1391 ] [ ] [ مهدی وحیدی ]
[ ]

آفات مداحی از کلام مقام معظم رهبری

بخش دوم

3- عدم بهره‌مندي از آموزش‌هاي لازم
وعاظ محترم در حوزه‌ها درس مي‌خوانند و پس از مرحله آموزش به وعظ مي‌پردازند. همان طوري که منبر، ترکيبي از علم و هنر است، مداحي هم همين طور است، لذا براي مداحي هم آموزش ديدن لازم است. مداحان هم بايد آگاهي و اطلاعات لازم را داشته باشند و هم اين هنر را داشته باشند که چگونه بخوانند. اگر فقط بخش‌هاي مربوط به هنرمندي را ياد بگيرند ولي از جنبه علمي آموزش نبييند، کم مي‌آورند و نمي‌توانند انجام وظيفه کنند. لذا خوب است مراکزي براي آموزش مداحان ايجاد شود و افراد عالم و شايسته آموزش دهند و افرادي که آگاهي لازم از مسايل اسلامي ندارند، وارد اين کار نشوند.
 
4- چراغ سبز گناه به مردم نشان دادن

نبايد در مجالس عزاداري گفته شود که در طول سال هر گناهي که مي‌خواهيد انجام دهيد اما در ايام محرم که عزاداري مي‌کنيد گناهان شسته مي‌شود!امام حسين(عليه السلام) براي مکتب و مذهب شهيد شد لذا در مجالس حسيني بايد مذهب را تقويت کرد. جريان حاجب کاشاني و شعر او که :


"حاجب اگر معامله حشر با علي است     من ضامنم که هر چه خواهي گناه کن"


را مي‌دانيد که حضرت را در خواب ديد که به او فرمود تو مداح خوبي هستي ولي اين شعرت بد بود. وقتي او پرسيد چه بگويم، امام(عليه السلام) فرمود بگو:


"حاجب اگر معامله حشر با علي است     شرم از رخ علي کن و کمتر گناه کن"


ببينيد فرق اين دو مکتب چقدر است؟


5- برهنگي عزاداران
من خواهش مي‌کنم که در مجالس خود عزاداران را به درآوردن پيراهن تشويق نکنيد، چون اگر ناظر نامحرم در مجلس باشد، اين کار قطعاً گناه است و اگر هم اين طور نباشد، مي‌دانيد که ما در زماني زندگي مي‌کنيم که اين صحنه‌ها به راحتي فيلم برداري مي‌شود و به سراسر دنيا فرستاده مي‌شود و دشمنان مي‌گويند اين هم شيعيان امام حسين(عليه السلام)! لذا پيراهن در آوردن عزاداران در عصر و روزگار ما به مصلحت نيست و ضرر دارد.

6- تشويق عزاداران به آسيب رساندن به بدنشان
اين که مسلمان پذيراي آسيب رساندن بر بدن خود باشد، براي ميدان جهاد و شهادت است و ديديم که جوانان ما زير بمب‌هاي دشمن قطعه قطعه شدند.اما با دست خود به بدن آسيب رساندن درست نيست. ما نبايد مردم را به اين کارها تشويق کنيم.

 



موضوعات مرتبط: سخنان معظم له با مداحانمقام معظم رهبری

برچسب‌ها: آفات مداحی از کلام مقام معظم رهبری
[ 29 / 7 / 1391 ] [ ] [ مهدی وحیدی ]
[ ]

آفات مداحی از کلام مقام معظم رهبری

بخش اول
مداحان اهل بيت سرمايه عظيمي در دست دارند که بايد در حفظ آن کوشا باشند. مداحي مي تواند احساسات عاشورايي را بسيج کند و اهداف امام حسين(عليه السلام) را در قالب شعر در دل‌هاي عزاداران به خصوص جوانان جاي دهد. به همين خاطر ائمه(عليهم السلام) فرمودند: "لک بيت بيت في الجنه." اما اين سرمايه ممکن است دچار آفاتي شود که به مواردي از آن‌ها اشاره مي‌کنيم:

 1- خارج بودن اشعار از زبان "قال" يا زبان "حال"

توجه داشته باشيد که اشعاري که مي‌خوانيد از زبان قال يا زبان حال خارج نباشد. زبان قال يعني مطلب مدرک معتبري داشته باشد و زبان حال يعني واقعاً حال امام حسين(عليه السلام) و اصحابش اقتضاي اشعاري که مي‌خوانيد داشته باشد.

بايد شأن و منزلت امام حسين(عليه السلام) در محتواي اشعار حفظ شود. مثلاً وقتي مي‌شنويم مداحي خطاب به امام حسين(عليه السلام) مي‌گويد:" يقين دارم که در دل آرزويي به جز دامادي اکبر نداري"! عاشورا از آن علو مقامش چقدر پايين مي‌آيد؟! اين مداح نه تنها بر خلاف تاريخ حرف زده، چرا که آن حضرت ازدواج کرده بود، بلکه خودش را  جاي امام حسين(عليه السلام) حساب کرده و در واقع فکر و آرزوي خودش را بر زبان مي‌آورد.

و يا مداحي درباره امام زمان(عليه السلام) مي‌گويد: نمي‌دانم تو آواره ي کدام بيابان هستي که من هم در آن آواره شوم. امام زمان(عج) که آواره نيست، آن حضرت در ميان ما است، در ميان محبان و شيعيان است. البته جا دارد از اشعار بعضي از شاعران متعهد معاصر قدرداني کنم که اشعار بلندي سروده اند و مداحان عزيز از اشعار بلند آنها استفاده کنند.

به هر حال الحمدلله مداحاني با فکر بلند داريم که اشعار بسيار زيبايي مي‌خوانند و اهداف مقدس امام حسين(عليه السلام) و مکتب اهل بيت و عشق به امام زمان(عج) را کاملاً پرورش مي‌دهند.

2- بيان مسايل غلوآميز

نبايد مسايلي بر زبان مداحان جاري شود که بوي غلو مي‌دهد. اميرالمؤمنين(عليه السلام) فرمودند: "هلک في رجلان، محب غال و مبغض حال"؛ "دو گروه درباره من هلاک شدند، آنها که غلو مي‌کنند و ما را برتر از مقاممان معرفي مي‌کنند و همچون خداوند مي‌ستايند و دشمناني که العياذبالله به ما لعن مي‌کنند."
 
از اين که اين دو گروه همسنگ هم قرار داده شدند، معنايش اين است که هر دو گروه در اشتباه مي‌باشند. گاهي از گوشه و کنار زمزمه‌هايي مي‌شنويم که خيلي زننده است، "لا اله الا فاطمه الزهرا، يا لا اله الا زينب" کسي که اين سخن را مي گويد اگر بفهمد که چه مي‌گويد استکاني که از آن چاي مي‌خورد را بايد آب کشيد. اين حرف‌ها علاوه بر اين که خلاف تعليمات اسلام است، اگر به گوش دشمنان برسد، که اين روزها راحت منتقل مي‌شود – مي‌گويند اين که ما مي گفتيم شيعيان کافرند، دليلش اين سخنان است.
البته ممکن است اين ذاکرين بي اطلاع باشند که بايد پيش کسوت‌هاي مداحان و وعاظ محترم آنها را راهنمايي کنند.

در نام گذاري هيئت‌ها هم دقت شود. بعضي نام "ديوانگان امام حسين" را بر هيئت خود مي گذارند که وقتي مختصرش مي‌کنند مي‌شود هيئت ديوانگان! به جاي اين اسامي که آثار بدي دارد، نام "عاشقان"، "فدائيان"، "دلدادگان" و "خادمان امام حسين" را انتخاب کنيد.

نبايد در مجالس عزاداري گفته شود که در طول سال هر گناهي که مي‌خواهيد انجام دهيد اما در ايام محرم که عزاداري مي‌کنيد گناهان شسته مي‌شود!



موضوعات مرتبط: سخنان معظم له با مداحانمقام معظم رهبری

برچسب‌ها: آفات مداحی از کلام مقام معظم رهبری
[ 28 / 7 / 1391 ] [ ] [ مهدی وحیدی ]
[ ]

اشعار شهادت امام جواد(عليه السلام)

از دل چاهِ سينه ي بي تاب

در شب غصه آه مي کشد

تا که هم رنگ خاکيان بشود

آسمان هم سياه مي پوشد

**

چشم و بغضم دوباره همراهند

تا مرا سمت آسمان ببرند

زائرم دست بر دعا دارم

تا مرا لحظه ي اذان ببرند

 

 ادامه شعر در ادامه مطلب

 **



موضوعات مرتبط: امام جواد(ع) - شهادت

برچسب‌ها: اشعار شهادت امام جواد(عليه السلام)

ادامه مطلب
[ 24 / 7 / 1391 ] [ ] [ مهدی وحیدی ]
[ ]

اشعار شهادت امام جواد(عليه السلام)

 

سر را ز خاك حجره اگر بر نداشتي

تو رو به قبله بودي و خواهر نداشتي

 

خواهر نداشتي كه اگر بود ميشكست

وقتي كه بال ميزدي و پر نداشتي


 ادامه شعر در ادامه مطلب

 

**



موضوعات مرتبط: امام جواد(ع) - شهادت

برچسب‌ها: اشعار شهادت امام جواد(عليه السلام)

ادامه مطلب
[ 24 / 7 / 1391 ] [ ] [ مهدی وحیدی ]
[ ]

اشعار شهادت امام جواد(عليه السلام)

پس غریبی در وطن تکرار شد

شمع بودن سوختن تکرار شد

 

یک حسین تشنه در هنگام زهر

بعد از آن صدها حسن تکرار شد

 

چونکه ام الفضل ام الرّذل گشت

باز نامردی زن تکرار شد

 

چون که مثل طوس در بغداد هم

زهر و انگور و دهن تکرار شد

 

پس غریب بی کفن در دشت...نه

پس غریب با کفن تکرار شد

 

با دهان و با گلو و با جگر

یک نبرد تن به تن تکرار شد

 

اربا اربا...نه ولی سرخ و کبود

ماه زیر پیرهن تکرار شد

 

مهدی رحیمی



موضوعات مرتبط: امام جواد(ع) - شهادت

برچسب‌ها: اشعار شهادت امام جواد(عليه السلام)
[ 23 / 7 / 1391 ] [ ] [ مهدی وحیدی ]
[ ]

اشعار شهادت امام جواد(عليه السلام)

بابا رضا بیا نفس آخر من است

سوزان میان تب همه ی پیکر من است

 

تا آه می کشم ز لبم لاله می چکد

یک باغ سرخ رنگ به دور و بر من است

 

آیینه ی جوان کبود علی شدم

چشم انتظار دیدن من مادر من است

 

خواهر نداشتم که کند گریه در غمم

قلب کنیزهای حرم مضطر من است

 

هر مرد درد خویش بگوید به همسرش

غربت ببین که قاتل من همسر من است

 

با هلهله عزای مرا گرم می کند

حالا که روی خاک فتاده سر من است

 

بر آب آب گفتن من خنده می زند

خوشحال در برابر چشم تر من است

 

با یاد کام تشنه ی آقای بی کفن

خشکیده و ترک ترک این حنجر من است

 

رضا رسول زاده



موضوعات مرتبط: امام جواد(ع) - شهادت

برچسب‌ها: اشعار شهادت امام جواد(عليه السلام)
[ 23 / 7 / 1391 ] [ ] [ مهدی وحیدی ]
[ ]

اشعار شهادت امام جواد(عليه السلام)


نيش و كنايه هاست كه از يار مي خورم

از دست يار زهر شرر بار مي خورم

 

اصلا به جنگ و نيزه و لشكر نياز نيست

وقتي ميان خانه ز دلدار مي خورم

 

دارم ز همسري كه ز من جز صفا نديد

چوب كدام تندي رفتار مي خورم

 

شعله شود بلند از اين زخم بر جگر

تا آب از دو چشم گهر بار مي خورم

 

از اين صداي هلهله آزار مي كشم

با جان خسته غصه ي بسيار مي خورم

 

وقتي كه مي برند مرا روي پشت بام

با صورتم به گوشه ي ديوار مي خورم

 

پهلو شكسته مادر كم سن و سال من

ديگر بيا كه حسرت ديدار مي خورم

 

رضا رسول زاده



موضوعات مرتبط: امام جواد(ع) - شهادت

برچسب‌ها: اشعار شهادت امام جواد(عليه السلام)
[ 22 / 7 / 1391 ] [ ] [ مهدی وحیدی ]
[ ]

اشعار شهادت امام جواد(عليه السلام)

گم شد ميان هلهله سوز صدايت

لبخند آمد در جواب ناله‌هايت

 

فصل بهارت طعمه‌ي پاييز مي‌شد

آري اجابت بود پايان دعايت

 

مظلوميت مثل عمويت حد ندارد

در خانه هم ياري نداري جز خدايت

 

در خنده‌هاي زهرآلودش نمي‌ديد

يك خاندان را مي‌نشاند در عزايت

 

از بس كرامت داشت چشمت ، قاتلت هم

سهمي طلب مي‌كرد از ابر عطايت

 

آبي ندادند و صدايت خشك مي‌شد

يك حجره‌‌ي در بسته مي‌شد كربلايت

 

راحت شدي از دست اين دنيا و مادر…

…از حوض كوثر آب آورده برايت

 

محمد بختیاری



موضوعات مرتبط: امام جواد(ع) - شهادت

برچسب‌ها: اشعار شهادت امام جواد(عليه السلام)
[ 21 / 7 / 1391 ] [ ] [ مهدی وحیدی ]
[ ]

اشعار شهادت امام جواد(عليه السلام)

  نشسته خاك سر دل ، هوا گرفته شده  

به عرش مجلس سوگ و عزا گرفته شده

 

گلی ز گلشن زهرا دوباره پرپر شد

شبیه حال علی حال ما گرفته شده

 

تنی به حجره ی خاکی کبود افتاده

تنی که تاب از آن با بلا گرفته شده

 

به گوشه ی جگرش زهر جای خوش کرده

اگر که طاقت از این دست و پا گرفته شده

 

توان نمانده كه لب را به روی لب بزند

که جان ز پیکر ابن الرضا گرفته شده

 

میان هلهله حتی کنیز ها گریند

که خنده از لب آقای ما گرفته شده

 

صدای آه هم از این گلو نمی آید

از این دهان شکسته نوا گرفته  شده

 

ز زخم های سر و صورتش نمایان است

سرش به گوشه ی دیوار ها گرفته شده

 

تنش سه روز و سه شب زیر تابش خورشید.

دوباره روضه ای از کربلا گرفته شده

 

رضا رسول زاده



موضوعات مرتبط: امام جواد(ع) - شهادت

برچسب‌ها: اشعار شهادت امام جواد(عليه السلام)
[ 21 / 7 / 1391 ] [ ] [ مهدی وحیدی ]
[ ]

اشعار شهادت امام جواد(عليه السلام)

 

تویی اجابت سبز دعای خاکی ها

جواب جمله یا ربنای خاکی ها

 

خدا تمام تو را آفرید تا باشی

وجود جود خدایی برای خاکی ها

 

تویی تو آینه ی بخشش خداوندی

امام عرش نشینان، خدای خاکی ها

 

فدای مرحمتت گرچه آسمان هستی

ولی رسیده به گوشت صدای خاکی ها

 

**

ادامه شعر در ادامه مطلب




موضوعات مرتبط: امام جواد(ع) - شهادت

برچسب‌ها: اشعار شهادت امام جواد(عليه السلام)

ادامه مطلب
[ 20 / 7 / 1391 ] [ ] [ مهدی وحیدی ]
[ ]

اشعار شهادت حضرت امام جواد(عليه السلام)

پاییزی است حال و هوای جوانی ات
طوفان غم رسیده كه سازد خزانی ات

 

تاثیر کرده زهر به اعضای پیکرت
چون لاله ای نموده تو را ارغوانی ات

 

در هلهله صدای ضعیف تو گم شده
لبخند می زنند به اختر فشانی ات

 

هرچه کبود می شوی و داد می زنی
می رقصد این شریک تو در زندگانی ات

 

آبت نمی دهد به خدا دست و پا مزن
رحمی نمی کند به تو و نیمه جانی ات

 

در لحظه های آخرت ای یاس فاطمه
بوی مدینه می رسد از روضه خوانی ات

 

از بس که یاد پهلوی بشکسته بوده ای
مویت سپید گشته به اوج جوانی ات

 

مثل حسن اگر چه ندیدی تو گفته اي
مادر... فدای صورت رنگین کمانی ات

 

رضا رسول زاده



موضوعات مرتبط: امام جواد(ع) - شهادت

برچسب‌ها: اشعار شهادت حضرت امام جواد(عليه السلام)
[ 20 / 7 / 1391 ] [ ] [ مهدی وحیدی ]
[ ]

اشعار شهادت حضرت امام جواد(عليه السلام)

 


دلی نسوخت برایت غریب جان دادی
ز مهر همسر خود ،بی نصیب جان دادی

درون حجره ی در بسته ای غریبانه
شکسته بال چنان عندلیب جان دادی

 به دست و پا زدنت اعتنا نمیکردند
میان شادی جمعی عجیب جان دادی

تو پاره پاره دل و دل شکسته و دل خون
دچار درد و غم و بی طبیب جان دادی

ز بس که خون دلت از دهان تو میریخت
به یاد روضه ی شیب الخضیب جان دادی

به سینه میزدی و یا حسین میگفتی
به یاد قتلگه و بوی سیب جان دادی

**



موضوعات مرتبط: امام جواد(ع) - شهادت

برچسب‌ها: اشعار شهادت حضرت امام جواد(عليه السلام)
[ 20 / 7 / 1391 ] [ ] [ مهدی وحیدی ]
[ ]

اشعار امام رضا (عليه السلام)

اشعارروز زيارتي آقا امام رضا(عليه السلام) و به نقل روايتي شهادت آقا

شعر اول
نیلی ترین رنگ ها بر پیکرش بود

معلوم بود امروز روز آخرش بود 

معلوم بود آقای ما را زهر دادند
وقتی که می آمد عبایش بر سرش بود...

 

*********
شعر دوم

من بي دل آمدم که تو دلدار من شوی
غمدیده آمدم که تو غمخوار من شوی 

شادم که در حریم تو افتاده بار من
آیا شود ز لطف خریدار من شوی...

*********

اشعار كامل در ادامه مطلب



موضوعات مرتبط: امام حسین(ع) - آزادامام رضا(ع) - شهادت

برچسب‌ها: اشعار امام رضا (عليه السلام)

ادامه مطلب
[ 19 / 7 / 1391 ] [ ] [ مهدی وحیدی ]
[ ]

امام حسین (علیه السلام)

 غفلت اگر که دامن ما را رها کند
      دل دائما هوای حریم شما کند
      
      بودن میان روضه ی تو اعتبار ماست
      ما را خدا زروضه مبادا جدا کند
      
      مالم اگر حلال بود خرج روضه است
      تا مادرت به روزی ما اعتنا کند
      
      باشد صله به مادر تو گریه بر غمت
      در بین گریه فاطمه ما را دعا کند
      
      قیمت بده به ما که نداریم ارزشی
      شاید خدا که هستی ما را فدا کند
      
      ما خلق گشته ایم شبیه شما شویم
      چشمان ما به چشم شما اقتدا کند
      
      بی غسل و بی کفن شدنم آرزو بود
      ارباب ما بگو زعنایت خدا کند
      
      باید زچشم حضرت عباس روضه خواند
      شاید خدای قسمت ما کربلا کند
      
      با دیده ای که تیر میانش نشسته است…
      آیا شود که گوشه ی چشمی به ما کند
      
       جواد حیدری



موضوعات مرتبط: امام حسین(ع) - آزاد

برچسب‌ها: امام حسین (علیه السلام)
[ 18 / 7 / 1391 ] [ ] [ مهدی وحیدی ]
[ ]

امام حسین (علیه السلام)

    ای که نام تو شهید الشهداست
      تو حسینی و مرامت زیباست
      
      به همه گفته ام و می گویم
      صاحب بی کفن من آقاست
      
      هرکه در پای غمت می گرید
      سرو کارش به خدا با زهراست
      
      تا کنم خرج و شوم خرج، تو را
      نزد حق دست دعایم به سماست
      
      همه ی حاجتم از حق این است
      که نبینم دلم از روضه جداست
      
      اشک، سرمایه ی هر سینه زن است
      اینکه من گریه کنم کار خداست
      
      جنت بی تو جهنم باشد
      با تو بودن همه ی عزت ماست
      
      گراجازه برسد از زهرا
      یا حسین ذکر لبم روز جزاست
      
      گرچه محبوبترین آرزویم
      آمدن تا حرم کرب وبلاست
      
      چه بیایم چه نیایم حرمت
      همه ی زندگی ام وقف شماست
      
      می رود ماه محرم اما
      همه شب در دل من روضه به پاست
      
      به رباب و علی اصغر سوگند       
      تا ابد بر تو بمانم پابند
      
      جواد حیدری



موضوعات مرتبط: امام حسین(ع) - آزاد

برچسب‌ها: امام حسین (علیه السلام)
[ 17 / 7 / 1391 ] [ ] [ مهدی وحیدی ]
[ ]

امام حسین (علیه السلام)

    ای که نام تو شهید الشهداست
      تو حسینی و مرامت زیباست
      
      به همه گفته ام و می گویم
      صاحب بی کفن من آقاست
      
      هرکه در پای غمت می گرید
      سرو کارش به خدا با زهراست
      
      تا کنم خرج و شوم خرج، تو را
      نزد حق دست دعایم به سماست
      
      همه ی حاجتم از حق این است
      که نبینم دلم از روضه جداست
      
      اشک، سرمایه ی هر سینه زن است
      اینکه من گریه کنم کار خداست
      
      جنت بی تو جهنم باشد
      با تو بودن همه ی عزت ماست
      
      گراجازه برسد از زهرا
      یا حسین ذکر لبم روز جزاست
      
      گرچه محبوبترین آرزویم
      آمدن تا حرم کرب وبلاست
      
      چه بیایم چه نیایم حرمت
      همه ی زندگی ام وقف شماست
      
      می رود ماه محرم اما
      همه شب در دل من روضه به پاست
      
      به رباب و علی اصغر سوگند       
      تا ابد بر تو بمانم پابند
      
      جواد حیدری



موضوعات مرتبط: امام حسین(ع) - آزاد

برچسب‌ها: امام حسین (علیه السلام)
[ 17 / 7 / 1391 ] [ ] [ مهدی وحیدی ]
[ ]

امام حسین (علیه السلام)

    ذکر نزول عطا، یا حسن و یا حسین
      علت لطف خدا، یا حسن و یا حسین
      
      تا که خدایی شوم، کرب و بلایی شوم
      می زنم از دل صدا، یا حسن و یا حسین
      
      بانی اشک دو چشم، رحمت جاری حق
      آبروی چشم ها، یا حسن و یا حسین
      
      قبلة حاجات ما، اوج عبادات ما
      روح مناجات ما، یا حسن و یا حسین
      
      یکی بدون حرم، یکی بدون کفن
      سرم فدای شما، یا حسن و یا حسین
      
      هر دو شهید مادر، هر دو غریب مادر
      کشتة یک ماجرا، یا حسن و یا حسین
      
      حسن امام حسین، حسین اسیر حسن
      هردو به هم مبتلا، یا حسن و یا حسین
      
      تاب و قرار زینب، ذکر فرار زینب
      در وسط شعله ها، یا حسن و یا حسین

      **
       
        علی اکبر لطیفیان



موضوعات مرتبط: امام حسن(ع) - شهادتامام حسین(ع) - آزاد

برچسب‌ها: امام حسین (علیه السلام)
[ 16 / 7 / 1391 ] [ ] [ مهدی وحیدی ]
[ ]

امام حسین (علیه السلام)

  لحظه گریه چشمها زیباست
      اشکهای تووصلِ بر دریاست
      
      جای شکراست اینکه تا محشر
      علم شاه کربلا برپاست
      
      کاش راهی کربلابشویم
      گریه واقعی ما آنجاست
      
      کعبه هم چون توقبله ای دارد
      قبلۀ کعبه روبه کرببلاست
      
      هرکسی گریه کرد وگفت حسین
      روز محشرشفیع اوطاهاست
      
      این سعادت برای ما کافیست
      بانی روضه زینب کبراست
      
      خضرهم سینه میزنداینجا
      کفشدار دم درش عیساست
      
      همگی گردسفره اش هستیم
      سینه زن بودن افتخار ماست
      
      غصۀ رفتن بهشت نخور
      چونکه محشربهشت مال شماست
      
      خواب دیدم که روز مرگ من
      لحظه های غروب تاسوعاست
      
      خوب شد خرجی ام مشخص شد
      وسط ظهر روز عاشوراست
      
      پادشاهم کفن نداشت ولی
      کفنم دست مادرش زهرآست
      
      مهدی نظری



موضوعات مرتبط: امام حسین(ع) - آزاد

برچسب‌ها: امام حسین (علیه السلام)
[ 15 / 7 / 1391 ] [ ] [ مهدی وحیدی ]
[ ]

امام حسین (علیه السلام)

     وقتش رسيده است،كه سلمان مان كني
       مجذوب چند آيه ي قرآن مان كني
      
       ما بت پرست كعبه ي عشقيم،ياحسين
       قرآن ز ني بخوان كه مسلمان مان كني
      
       ما ذهن مان به درك مقامت نمي رسد
       اي كاش مور ملك سليمان مان كني
      
       قدري ز روي نيزه براي خدا بخند
       تا آشنا به واژه ي عرفان مان كني
      
       با صوت جانگداز لب سنگ خورده ات
       مانند زلف خويش،پريشان مان كني
      
       دنبال نيزه ي تو به هر سو دويده ايم
       چيزي نمانده بي سروسامان مان كني
      
       مجنون تان شديم وبه جاي كوير ودشت
       مي خواستي كه مرد نيستان مان كني
      
       ما تشنه ايم،حضرت آقا نمي شود؟
       مهمان چند قطره ي باران مان كني
      
       ما را گداي خانه ي خود كن،همين بس است
       كي گفته ايم حاجي دكان مان كني!؟
      
      وحید قاسمی



موضوعات مرتبط: امام حسین(ع) - آزاد

برچسب‌ها: امام حسین (علیه السلام)
[ 14 / 7 / 1391 ] [ ] [ مهدی وحیدی ]
[ ]

امام حسین (علیه السلام)

 

  سوگند می خورم که بمانم گدایتان
      هر صبح جمعه روضه بخوانم برایتان
      
      سوگند می خورم که شب و روز٬ روز و شب
      مانند ابر گریه ٬ ببارم به پایتان
      
      آقا چقدر مثل علی حرف می زنی
      من عاشقم به لهجه و لحن صدایتان
      
      روز ازل که دست خداوند می نوشت
      مارانوشته اند برای عزایتان
      
      بار گناه قامت من را خمیده بود
      اما خمیده تر شده در روضه هایتان
      
      شکر خدا که باز خدا قسمتم نمود
      تا که دوباره رد شوم از کوچه هایتان
      
      یاد رقیه تو مرا پیر کرده است
      از روضه های کعب نی و بچه هایتان ...
      
      حتی اگر جان بدهم باز هم کم است
      از آنهمه کبودی وآن زخم هایتان
      
      این کوفیان تلف شده بودند از عطش
      باران نمی گرفت اگر از دعایتان
      
      آن کودکی که از پدرت رزق می گرفت
      شمشیر و کعب نی زده بر جای جایتان
      
      این پست ها که در پی انگشتر تواند
      خواهند برد پیرهن وهم عبایتان
      
      آقا چقدر درد غریبی کشیده ای
      جانم ٬تنم ٬ سرم ٬همه چیزم فدایتان
      
      آقا تمام حاجت خودراگرفته ام
      بوسه اگر زنم به ضریح طلایتان
      
      با این امید زندگیم در ادامه است
      خاکم کنند در حرم کربلایتان
      
      مهدی نظری

..



برچسب‌ها: امام حسین (علیه السلام)

ادامه مطلب
[ 13 / 7 / 1391 ] [ ] [ مهدی وحیدی ]
[ ]

اشعار امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) و پاییز

پاییز شد فصل بهاری که به من دادند

طی شد تمام روزگاری که به من دادند

 

خورشید پیشم هست اما من نمی‌بینم

نفرین به این چشمان تاری که به من دادند

یعقوب نابینای راه یوسفم کرده

این گریه‌ی بی اختیاری که به من دادند

 از بس نیامد که زمان رفتنم آمد

اینگونه سرشد انتظاری که به من دادند

 

پایان کار “من” به وصل “او” نینجامید

آخر چه شد قول و قراری که به من دادند

 

ای جاده‌ها ای جمعه‌ها ای مردم دنیا

کو وعده آن تکسواری که به من دادند

 

من آرزوی دیدنش را می برم _ شاید …

… گاهی بیاید تا مزاری که به من دادند

**

 حالا زمستان است و من درگور خوابیدم

خورشید من! این خانه تاریک ِ به من دادند

 

علی اکبر لطیفیان



موضوعات مرتبط: امام زمان(عج) - مناسبت ها

برچسب‌ها: اشعار امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف)
[ 12 / 7 / 1391 ] [ ] [ مهدی وحیدی ]
[ ]

اشعار ولادت امام رضا(عليه السلام)

 

امشب دوباره بنده ی خوب خدا شدم

چون که دخیل اسم امام رضا شدم

 

شیطان مرا به وادی غفلت کشانده بود

نام تو را که بردم از این خواب پا شدم

 

دیدم کنار سفره ی زهرا نشسته ام

در بین زائران تو وقتی که جا شدم

 

لطفت گرفت دست مرا از همان شبی

که زائر همیشه ی این کوچه ها شدم

 

یک بار در حریم شما گریه کردم و

یک عمر با دعای شما با صفا شدم

 

وقتی که آمدم حرم مشهدالرضا

دیدم که زائر حرم کربلا شدم  
 

وقتی برات کرببلا می شود گرفت

پس از غبار صحن شفا، می شود گرفت 

** 

ادامه شعر در ادامه مطلب

 



موضوعات مرتبط: امام رضا(ع) - ولادت،مدح

برچسب‌ها: اشعار ولادت امام رضا(عليه السلام)

ادامه مطلب
[ 8 / 7 / 1391 ] [ ] [ مهدی وحیدی ]
[ ]

اشعار ولادت امام رضا(عليه السلام)

چه رودها که شب و روز عازم سفرند

به دست بوسی دریا همیشه مفتخرند

 

به نام رازق نان و رطب ملائکه هم

نشسته اند که از سفره تو نان ببرند

 

دعای خیر تو پشت تمام انسانهاست

کبوتران دعایت همیشه در سفرند

 

چه آهوان سپیدی که در حیاط حرم

به عشق صید نگاهت نشسته پشت درند

 

در این حیاط که عالم هبوط می کند و

مقدرات از این آستانه می گذرند 

 

چقدر گل به کفم دادی و نفهمیدم

فرشته های حرم گلفروش رهگذرند

 

تو باغبان شجرهاي طيبه هستي

كه شيعيان شما ميوه هاي اين شجرند

  شب تولد حج نيازمندان شد

امام كعبه رسيد و گدا فراوان شد


***

ادامه شعر در ادامه مطلب



موضوعات مرتبط: امام رضا(ع) - ولادت،مدح

برچسب‌ها: اشعار ولادت امام رضا(عليه السلام)

ادامه مطلب
[ 8 / 7 / 1391 ] [ ] [ مهدی وحیدی ]
[ ]

اشعار ولادت امام رضا(عليه السلام)

 

اين شعر تلفيقي از چند شعر است.اميدوارم شعرا من را ببخشند

خدا نه اينکه مرا از گِل زياده تان
که آفريد مرا از غبار جاده تان

وبال گردن تان بودم از همان آغاز
 بعيد هست بيايم به استفاده تان

ببين چه ساده برايت به حرف مي آيم
فداي اين همه لطف و صفاي ساده تان

به لطف چشم شما دل هميشه آباد است
خدا کند که بمانم خراب باده تان

خدا نوشت ازل در شناسنامه دل
که ما غلام شماييم و خانواده تان

از آن زمان که از اين خاک پاک پا شده ام
 گداي دائمي حضرت رضا شده ام

***

ادامه شعر در ادامه مطلب




موضوعات مرتبط: امام رضا(ع) - ولادت،مدح

برچسب‌ها: اشعار ولادت امام رضا(عليه السلام)

ادامه مطلب
[ 7 / 7 / 1391 ] [ ] [ مهدی وحیدی ]
[ ]

ولادت امام رضا(علیه السلام)

      
      آن حریمی که در آن دلها کبوتر می شود
        پر زدن تا محضر زهرا میسر می شود
      
      عشوه معشوق و ابراز نیاز عاشقان
      به وصال عاشق و معشوق منجر می شود
      
      این نسیم عفو از آب و هوای گنبد است
      هر سحر کل حرم از آن معطر می شود
      
      در کنار دست صاحبخانه منزل می کند
      زائری که وارد صحن مطهر می شود
      
      آب سقاخانه اینجا طعم کوثر می دهد
      عطر و طعمش موجب ایمان کافر می شود
      
      هر دلی اینجا توسل کرد عرشی می شود
      هر سری اینجا به خاک افتد سرور می شود
      
      با تمام غصه ها هر طور می شد آمدم
      گفتم از مشهد به بعد اوضاع بهتر می شود
      
      من هو یعطی الکثیر بالقلیل آقای ماست
      پاسخ یک خواهش اینجا صد برابر می شود
      
      خوش به حال زائری که بعد مشهد آمدن
      دل پسند زاده موسی بن جعفر می شود
      
      عطر و بوی کربلا دارد حریمت،این گدا
      کی دوباره زائر ارباب بی سر می شود
      
      از حرم تا قتلگه،از قتلگه تا به حرم
      این مسیر از اشکهای فاطمه تر می شود
      
      حسین قربانچه



موضوعات مرتبط: امام رضا(ع) - ولادت،مدح

برچسب‌ها: اشعار ولادت امام رضا(علیه السلام)
[ 6 / 7 / 1391 ] [ ] [ مهدی وحیدی ]
[ ]

ولادت امام رضا(علیه السلام)


      باید چگونه عرضه کنم گریه هام را
      این شوق گیر کرده ی بین صدام را
      
      تکرار می کنم که سلام علی الرئوف
      تا بشنوم دمی " و علیک السلام " را
      
      اذن دخول را پدرم داد یاد من
      تا که ادا کنم همه جا احترام را
      
      با جبرئیل دست خدا خوب آفرید:
      این شعبه ی حقیقی بیت الحرام را
      
      ما بین صحن های شما من مرددم
      حالا بگو قدم بزنم من کدام را ؟
      
      یک عمر می شود که فقط فکر می کنم
      پرواز این ملائکه ی پشت بام را
      
      مبهوت مانده ام وسط انقلاب صحن
      وقتی که صحن انقلاب پر از ازدحام را …
      
      …طی می کنم قدم به قدم روی سنگ فرش
      ادراک می کنم حرم ما ورام را
      
      حول ضریح پنجره فولاد، بوی سیب
      پر می کند ز کرب و بلا هر مشام را
      
      دلتنگ می شوم همه پروانه هاش را
      این خادمین محترم و با مرام را
      
      ماها شکسته آمده ایم این مسیر را
      چون تو تمام می شمری نا تمام را
      
      مرغ خیال ! وقت زیارت در آن حرم
      از قول من ببوس ضریح امام را
      
      میلم کشیده سمت غذا های حضرتی
      شاید که قسمتم بشود اینکه ، شام را .....
      
      مجتبی کرمی



موضوعات مرتبط: امام جواد(ع) - ولادت،مدح

برچسب‌ها: اشعار ولادت امام رضا(علیه السلام)
[ 6 / 7 / 1391 ] [ ] [ مهدی وحیدی ]
[ ]

ولادت امام رضا(علیه السلام)


      ديشب پر ِ من كبوتر بامت شد
      آهوي بياباني من رامت شد
      حالا دلِ من پيمبر نامت شد
      از معجزه ي درخت بادامت شد
      امروز اگر مريض درمان توام
      
      تو آينه ميشوي زلالم بكني
      با طرز نگات خوش به حالم بكني
      يا فكري به حال خشكسالم بكني
      يا فكري به حال پرّ و بالم بكني
      من منتظر ِ نماز باران توام
      
      هرچند بَدَم اگر كه بهتر نشدم
      پيش كرم تو شاه گداتر نشدم
      در بارگهت اگرچه نوكر نشدم
      هرچند كه آهو و كبوتر نشدم
      گر پا بدهي سگِ نگهبان توام
      
      هرچند به اين سو و به آن سو نزدم
      هرچند به اين كو و به آن كو نزدم
      پيش تو به آفتاب هم رو نزدم
      در صحن تو من اگرچه جارو نزدم
      مشغول غلامي غلامان توام
      
      در سجده به پاي تو هزاران آدم
      جاروكش صحن تو هزاران مريم
      محتاج دعاي تو هزاران خاتم
      اي شاه گداي تو هزاران حاتم
      من نيز يكي از اين هزاران توام
      
      علي اكبر لطيفيان



موضوعات مرتبط: امام رضا(ع) - ولادت،مدح

برچسب‌ها: اشعار ولادت امام رضا(علیه السلام)
[ 6 / 7 / 1391 ] [ ] [ مهدی وحیدی ]
[ ]

ولادت امام رضا(علیه السلام)


      باز هم دربدر شب شدم ای نور سلام
      باز هم زائرتان نیستم از دور سلام
      با زبانی که به ذکرت شده مأمور سلام
      به سلیمان برسد از طرف مور سلام
      
      کاش سمت حرمت باز شود پنجره ها
      باز از دوریت افتاده به کارم گره ها
      
      ننوشته ست گنهکار نیاید به حرم
      پس بیایید اگر خوب و اگر بد به حرم
      برسد خواهش این ناله ی ممتد به حرم
      زود ما را برسانید به مشهد به حرم
      
      مست از آنیم که از باده به خم آمده ایم
      ما سفارش شده ایم، از ره قم آمده ایم
      
      یاد دادید به ما رنج کشیدن زیباست
      پس از این فاصله تا طوس دویدن زیباست
      پا برهنه شدن و جامه دریدن زیباست
      بعد هم پای ضریح تو رسیدن زیباست
      
      پیچش قافله ی ما که به سوی نور است
      رگه ای در دل فیروزه ی نیشابور است
      
      چه خبر در حرم ضامن آهو شده است؟
      صحن ها بیشتر از پیش چه خوش بو شده است
      طرف پنجره فولاد هیاهو شده است
      باز یک چشمه از آن لطف و کرم رو شده است
      
      مادری گریه کنان ذکر رضا می گیرد
      دست و پای فلجی باز شفا می گیرد
      
      با شفا از تو، چه زیبا شده بیمار شدن
      به تو وابسته شدن با تو گرفتار شدن
      کار من هست فقط گرمی بازار شدن
      گر چه در باور من نیست خریدار شدن...
      
      یوسفم باش، بدون تو کجا برگردم؟
      من برایت دو سه تا بیت کلاف آوردم
      
      تو خودت خواسته ای دار و ندارم باشی
      کاش لطفی کنی و آخر کارم باشی
      مرد سلمانی تو باشم و یارم باشی
      لحظه ی مرگ بیایی و کنارم باشی
      
      قول دادی به همه پس به خدا می آیی
      هر که یک بار بیاید تو سه جا می آیی
      
      مجید تال



موضوعات مرتبط: امام رضا(ع) - ولادت،مدح

برچسب‌ها: اشعار ولادت امام رضا(علیه السلام)
[ 6 / 7 / 1391 ] [ ] [ مهدی وحیدی ]
[ ]

ولادت امام رضا(علیه السلام)


      ضريح، اشک، دخيل، آه يک گدا يعنی
      نگاه، عشق، تمناي کربلا، يعنی
      دو چشم خيس، دو دست، اين دل، اين دعا، يعني
      شتاب نور، صدا، حضرت رضا، يعني
      
      دوباره آمده تا محض خاطر دوري
      دل شکسته من را ز صحن جمهوري
      
      سوار بال ملائک به کربلا ببرد
      و بي مقدمه از سعي تا صفا ببرد
      کنار علقمه نزديک شط مرا ببرد
      و اوج گيرد و تا گنبدي طلا ببرد
      
      ميان گريه افلاک در حوالي صحن
      درست در جلوي سنگ فرش خالي صحن
      
      به زير پرچم سرخي فرود مي آيم
      شبيه کرنش امواج رود مي آيم
      و لحظه اي که براي ورود مي آيم
      اگر اجازه دهد با سجود مي آيم
      
      و قبل از آنکه به دور حرم طواف کنم
      در آن دقيقه حساس اعتراف کنم
      
      پر فرشته شده فرش زائران اينجا
      نگاه مي شود انداخت بر جنان اينجا
      حرم که داده به زُوار خود امان اينجا
      بناست کعبه بچرخد به دور آن اينجا
      
      به واقعيت اين امر معترف شد دل
      سپس مقابل شش گوشه معتکف شد دل
      
      کمي گذشت صداي فرشته ها آمد
      صداي يک دل خسته ميان جزر و مد
      صداي پر زدن کفتران يک گنبد
      و بعد حضرت سلطان، نگاه من، مشهد
      
      پس از زيارت دل، مثل کفتران حرم
      دوباره پنجره فولاد، عشق، اشک، قدم
      
      دوباره صحنه يک صحن و يک گدا، يعنی
      دوباره معني يک بام و دو هوا، يعنی
      دلي شکسته، قسم، عشق، کربلا، يعنی
      سخاوت و کرم حضرت رضا، يعنی
      
      کسي که عاشق ديدار صحن کرب و بلاست
      خوش آمدست، جواز مسافرت با ماست
      
      مسعود يوسف پور



موضوعات مرتبط: امام رضا(ع) - ولادت،مدح

برچسب‌ها: اشعار ولادت امام رضا(علیه السلام)
[ 6 / 7 / 1391 ] [ ] [ مهدی وحیدی ]
[ ]

ولادت امام رضا(علیه السلام)


      باران گرفت و سوره ی مریم نزول کرد
      باران شعر آمد و نم نم نزول کرد
      
      اول نوشت قصه ای از سرگذشت ما
      از آن زمان که حضرت آدم نزول کرد
      
      بعداً نوشت قصه ی چشمان خیس تو
      قافیه ام رسیده و زمزم نزول کرد
      
      نام تو را نوشتم و دیدم که ناگهان
      تصویری از خدای مجسم نزول کرد
      
      تنها دلیل آمدن شعر من تویی
      این گونه بود واژه دمادم نزول کرد
      
      آقا سلام آمده ام زائرت شوم
      یعنی اگر اجازه دهی شاعرت شوم
      
      ما شاعریم و دست به گیسو نمی زنیم
      فالی به غیر گوشه ی ابرو نمی زنیم
      
      باید اذان شعر بگویم برای تو
      ما سالهاست نعره ی یاهو نمی زنیم
      
      شغل شریف و محترم ما گدایی است
      ما رو به غیر ضامن آهو نمی زنیم
      
      ما را غلام حلقه به گوش آفریده اند
      جایی به غیر صحن تو جارو نمی زنیم
      
      حتی اگر که خلق سر از ما جدا کنند
      جز رو به روی صحن تو زانو نمی زنیم
      
      موسی رسید در حرمت آبرو گرفت
      آمد ز حوض های حریمت وضو گرفت
      
      تو ماورای ذهن و خیال و تجسمی
      بالاترین تصور ما از تبسمی
      
      روزی سه بار سمت حرم می دهم سلام
      زیباترین جواب «سلام علیکم»ی
      
      کار خداست اینکه به ایران رسیده ای
      اصلا تویی حسین همان زینب قمی
      
      باب الجواد، باب ورودی هر گداست
      تو بهترین وسیله ی حاجات مردمی
      
      ما مردم ری ایم که روزی خور توأیم
      در سفره ی تو نیست به جز نان گندمی
      
      اذن دخول عرش خدا ذکر «یا رضا»ست
      پس هرکه گشت زائر او زائر خداست
      
      هرجا که نام توست همان جا معطر است
      هرجا که ذکر توست همان جا منور است
      
      دنبال معجزه بودم که در حرم
      دیدم که شعر دور حرم وزن بهتر است
      
      دور حرم نوشته کمی از فضایلت
      بهر شرف ز خاک‏نشینان این در است
      
      ای روضه ‏ای که دهر ز بویت معطر است‏
      آبت ز کوثر و گلت از مشک و عنبرست‏
      
      خاکی و نه فلک به وجودت منورست‏
      تا در تو نور دیده‏ ی زهرا و حیدرست‏
      
      کار غزل دوباره به تیغ و جنون کشید
      بالا گرفت کار جنون و به خون کشید
      
      امیرحسین محمودپور



موضوعات مرتبط: امام رضا(ع) - ولادت،مدح

برچسب‌ها: اشعار ولادت امام رضا(علیه السلام)
[ 6 / 7 / 1391 ] [ ] [ مهدی وحیدی ]
[ ]

ولادت امام رضا(علیه السلام)


      از لطف التماس ِ صداهايِ آهوان
      بي گريه هم گرفت دعاهايِ آهوان
      
      آهو زياد محضر معشوق ميرود
      پس وصلمان كنيد به پاهايِ آهوان
      
      يك عده اي شدند گدا كلبِ كهف را
      ما نيز ميشويم گداهايِ آهوان
      
      نانم حرام ميل كبوتر شدن كنم
      وقتي كه هست حال و هواهايِ آهوان
      
      صورت گذاشتن به كفِ پات واجب است
      آن هم در آستانِ خداهاي آهوان
      
      صياد نيز پايِ تو را بوسه ميزند
      با ذكر يا امام رضاهايِ آهوان
      
      آهو شديم پس كرمت را نشان بده
      مثل هميشه آن حرمت را نشان بده
      
      ما زلف داده ايم پريشان شود همين
      دل داده ايم دستِ تو حيران شود همين
      
      آئينه ي مرا سحري تكّه تكّه كن
      باشد كه خرج گوشه ي ايوان شود همين
      
      دردِ مرا علاج مكن با طبابتت
      با خاكِ زير پاي تو درمان شود همين
      
      حالا كه هم غذاي غلامان خانه ايم
      خوب است آدمي ز غلامان شود همين
      
      آنكه به مهرباني ات ايمان نياورد
      در ازدحام حشر پشيمان شود همين
      
      لطف تورا به خاطر اين آفريده اند
      كه آتش ِ خليل، گلستان شود همين
      
      كلِّ زمين بناست اگر كشوري شود
      بهتر كه پايتخت خراسان شود همين
      
      از جلوه ات كنار بزن اين نقاب را
      تا آفتاب پاره گريبان شود همين
      
      سلماني ات نيامده ظرفش طلا شود
      اين جا نشسته است كه سلمان شود همين
      
      حالا كه محمل تو رسيده ست شهر طوس
      حرفي بزن كه شهر مسلمان شود همين
      
      اين بندگيِ ما به قنوتِ تو كامل است
      توحيدِ ما به شرط و شروطِ تو كامل است
      
      جز تو نميشويم گرفتار هيچكس
      هرگز نميشويم هوادار هيچكس
      
      از آن زمان كه با حرمت آشنا شديم
      اصلاً نرفته ايم به دربار هيچكس
      
      اينجا به زائرانِ تو فيضي كه ميرسد
      آن را نميدهند به زوّار هيچكس
      
      نانِ كسي به غير تو من را حلال نيست
      خود را نميكنم بدهكار هيچكس
      
      حالا كه تو امام ِ رئوفِ جهان شدي
      ديگر نميشويم گنهكار هيچكس
      
      جز تو كسي سه بار عيادت نميكند
      در پاسخ زيارتِ يكبار هيچكس
      
      شبهاي قدر غير تماشايِ رويِ تو
      دل خوش نميكنيم به ديدار هيچكس
      
      فردا بگير دستِ مرا ايّهالرئوف
      يا ايّهالامام رضا ايّهالرئوف
      
      هرچند ناتوان شدي اما ز پا نيفت
      اي هشتمين عزيز ، عزيز ِ خدا نيفت
      
      ميترسم آنكه دست بريزد به پهلويت
      باشد ز پا بيفت ولي بي هوا نيفت
      
      كوچه به آلِ فاطمه خيري نداشته
      ديوار را بگير و در اين كوچه ها نيفت
      
      مردم ميان شهر تماشات ميكنند
      اين بار را به خاطر زهرا بيا نيفت
      
      دامان هيچكس به سرت سر نميزند
      حالا كه نيست خواهر تو پس ز پا نيفت
      
      تكّه حصير ِ خويش از اين حجره جمع كن
      اما به ياد نيمه شبِ بوريا نيفت
      
      اي واي اگر به كرب و بلا بوريا نبود
      راهي براي دفن شه كربلا نبود
      
      علي اكبر لطيفيان



موضوعات مرتبط: امام رضا(ع) - ولادت،مدح

برچسب‌ها: اشعار ولادت امام رضا(علیه السلام)
[ 6 / 7 / 1391 ] [ ] [ مهدی وحیدی ]
[ ]

ولادت امام رضا(علیه السلام)


      مسافرم كه به دل شوق يك حرم دارم
      هوائيم كه هواي تو در سرم دارم
      
      هميشه عكس تو را از زمان كودكيم
      ضريح ديده و در قاب باورم دارم
      
      عنايتيست كه در عشق هشت مي گيرم
      قبول فاطمه ام گرچه نمره كم دارم
      
      ميان صحن و سرايت بهشت مي بينم
      ميان صحن و سرايت قدم قدم دارم ...
      
      كنار حضرت جبرئيل راه مي روم و
      نگاه خيس به آن سفره ي كرم دارم
      
      به جرعه اي ز شراب حرم خرابم كن
      كه من هميشه غلام تو و علدارم
      
      دلم گره به ضريح تو خورده محكم كن
      بساط كرب و بلاي مرا فراهم كن
      
      دليل معجزه ي كار صد مسيحا تو
      تمامي بركاتهاي كشور ما تو
      
      كوير هستم و در آرزوي بارانم
      ببار ابر كرم اي هميشه دريا تو
      
      هميشه خاك قدمهاي تو شدن با من
      هميشه با نظري زر نمودنش با تو
      
      مرا بيا و چو آهوي خود ضمانت كن
      امام عشقي و مأواي بينواها تو
      
      به لقمه ي كمي از سفره اكتفا كردم
      كنار سفره ي مهمان پذيرت اما تو ...
      
      غذاي حضرتيت را به دست من دادي
      ادامه ي بركاتهاي دوش مولا تو
      
      ادامه ي بركاتهاي كيسه هاي علي
      به دست توست نظر كن به اين گداي علي
      
      نشسته ام كه بگريم به خشكسال خودم
      به خشكسال خود از چشمه ي زلال خودم
      
      تمام روشني چشمهام مال شما
      تلاطم دل دور از نگات مال خودم
      
      بكش به بال و پرم دست خود كه
      تا ببرم هزار حور و ملك را به زير بال خودم
      
      تو ايستاده اي آقا كنار آهويي
      كشيدم عكس تو را باز در خيال خودم
      
      غريبه هستم و حالا پناه آوردم
      اگر پناه مني تو خوشا به حال خودم
      
      محرمي شده ام كربلاي ايراني
      گرفتم اشك غمت را به دستمال خودم
      
      كنار پنجره فولاد گريه ها دارم
      هوائيه حرمم ميل كربلا دارم
      
      مسعود اصلانی



موضوعات مرتبط: امام رضا(ع) - ولادت،مدح

برچسب‌ها: اشعار ولادت امام رضا(علیه السلام)
[ 6 / 7 / 1391 ] [ ] [ مهدی وحیدی ]
[ ]

ولادت امام رضا(علیه السلام)

    
      ما شیعه ایم و مهر علی آبروی ماست
      آیینه ایم و جلوه ی او نقش روی ماست
      
      شکر خدا که گرم هیاهوی حیدریم
      شکر خدا که ذکر علی گفتگوی ماست
      
      در پای درس مکتب او پا گرفته ایم
      لبریز باده ی ازلی اش سبوی ماست
      
      با او طهارت نسبی کسب کرده ایم
      یعنی که خاک درگهش آب وضوی ماست
      
      سوگند می خوریم که ما با علی خوشیم
      شکر خدا که قبله ی رویش به سوی ماست
      
      ما شیعه ایم و در همه عالم زبانزدیم
      حلقه به گوش عالِم آل محمدیم
      
      آقا قسم به تو ز غم آزاد می شوم
      وقتی دخیل پنجره فولاد می شوم
      
      شیرین ترین دقایق عمرم دمی است که
      در بیستون عشق تو فرهاد می شوم
      
      احساس می کنم ز دو عالم بریده ام
      وقتی مقیم صحن گهر شاد می شوم
      
      با تو خرابه ی دل من قصر می شود
      با گنج مهربانی ات آباد می شوم
      
      آهو شدم که ضامن من هم شوی رضا!
      ورنه اسیر پنجه ی صیّاد می شوم
      
      هر ضامنی که ضامن آهو نمی شود
      هر کس که نام اوست رضا،او نمی شود
      
      تو هشتمین ستاره ای از بی بدیل ها
      یعنی تویی ز ایل و تبار اصیل ها
      
      از بس کرامت تو به عالم زبانزد است
      عیسی رسیده تا که بندد دخیل ها!
      
      هرگز کسی ز درگه تو ناامید نیست
      لطفت هماره ضامن ابن السَّبیل ها
      
      یک جرعه آب خوردن از آن کاسه ی طلا
      خوشتر بُوَد ز طعم خوش سلسبیل ها!
      
      در انتظار مهر رئوفانه ی توأم
      وقتی که می رسند نوای رحیل ها
      
      در انتظار دیدن رویت سه جا منم
      یعنی دخیل رشته ی حبّ شما منم
      
      سوی تو آمدیم که درمانمان کنی
      با یک نگاه بی سر و سامانمان کنی
      
      یا ایّها الرئوف!امید همه به توست
      داریم امید این که مسلمانمان کنی
      
      یک گوشه ی نگاه تو مس را طلا کند
      بر ما کمی بتاب که سلمانمان کنی
      
      ما رعیتیم و ریزه خور سفره ی شما
      خوشحال می شویم که مهمانمان کنی
      
      امشب تو را به جان جوادت دهم قسم
      تا راهی حریم خراسانمان کنی
      
      احساس می کنم که حریم تو کربلاست
      هر کس که زائر تو شود زائر خداست
      
      محمد فردوسی



موضوعات مرتبط: امام رضا(ع) - ولادت،مدح

برچسب‌ها: اشعار ولادت امام رضا(علیه السلام)
[ 6 / 7 / 1391 ] [ ] [ مهدی وحیدی ]
[ ]

ولادت امام رضا(علیه السلام)

      هواي دولتِ مشرق سفير ِباران شد
      و چترهاي دل ما سرير ِباران شد
      
      كوير سر به هوايِ به آسمان محتاج
      دچار مرحمت سر به زير باران شد
      
      قناتِ مرده ي ما را دوباره احيا كرد
          و دشت هاي ترك خورده ، سير باران شد
      
          و چشم ها همه در مسير او خيسند
          شگفت بدرقه اي در مسير باران شد
      
          چه رنگ ها كه به هم دستِ بيعت آوردند
          كماني از بركات غدير باران شد
      
          ترانه هاي بهاري دل مرا برده ست
      صداي سوت قطاري، دل مرا برده ست
         
          مسافرم به دياري ببند بار مرا
          به عزم ديدن ياري ببند بار مرا
      
          سفر، شروع فراق است باخبر هستم
          اگرچه دوست نداري؛ ببند بار مرا
      
          بيان قِصه دراز است اندكي بنشين
          بگويمت به چه كاري ببند بار مرا؟
      
          مرا هواي گلي در سر است، مي بيني
          براي منصب خاري ببند بار مرا
      
          ببين درون دلم شوق و بيقراري را
          به قصد كسب قراري ببند بار مرا
      
          تمام راه، من و جاده حرف ها زده ايم
      غريب گرچه ولي، سربه آشنا زده ايم
        
          پس از سلام، جواب سلام لازم نيست؟
          براي زخمي راه، التيام لازم نيست؟
      
          رسيدنم به تو واجب ترين نيازم بود
          وگرنه باقي درخواست هام، لازم نيست
      
          براي حاجي احرام بسته ي حرمت
          دگر زيارت بيت الحرام لازم نيست
      
          كبوترانه، هواي تو را به پر دارم
          براي كفتر جلدت كه دام لازم نيست
      
          اگرچه زشت و سياهم، ولي مگر آقا
          در اين عمارت شاهي، غلام لازم نيست!؟
      
          اگرچه ساكن اينجام، خانه ام آنجاست
      كبوتري شده ام كاشيانه ام آنجاست
      
      چه بارگاه قشنگی چه مرقدی داری
      عجب مناره و صحن و چه گنبدی داری
      
      که گفته است غریبی میان ما وقتی
      همیشه دور و برت رفت و آمدی داری
      
      جناب گل پسر هفتم از قبیله ی یاس
      شمیم روح نواز محمدی داری
      
      به آبروی تو شرمنده آبرو مندست
      رئوف هستی و الطاف بی حدی داری
      
      میان این همه خوبان که دورتان جمعند
      خودم که معترفم نوکر بدی داری
      
      و عاشقانه ضریحی پر از غزل دارد
      ضریح نیست که کندویی از عسل دارد
      
      سپاس آنکه به دنیا ابا الجوادم داد
      سپس گدا شدن خانه زاد یادم داد
      
      ورودم از در باب الجواد واسطه ایست
      همیشه کم طلبیدم خودش زیادم داد
      
      به من چه شاعرم اصلا خودش که میدانست
      نه دعبلم نه فرزدق نه با سوادم، داد
      
      جهان سراغ ندارد رئوف تر از او
      هنوز کاسه ی دستم نشان ندادم داد
      
      در آسمان همه بر نوکریش مفتخرند
      فدای آنکه چنین حُسن انتخابم داد
      
      کشید دست مرا ثامن الحجج رفتم
      فقیر بودم و مشهد برای حج رفتم...
      
      مصطفي صابر خراساني



موضوعات مرتبط: امام رضا(ع) - ولادت،مدح

برچسب‌ها: اشعار ولادت امام رضا(علیه السلام)
[ 6 / 7 / 1391 ] [ ] [ مهدی وحیدی ]
[ ]

اشعار ولادت امام رضا(علیه السلام)

     
      دلم شکسته ، دلم را نمی خری آقا
      مرا به صحن بهشتت نمی بری آقا
      
      اگر چه غرق گناهم ولی خبر دارم
      تو آبروی کسی را نمی بری آقا
      
      چقدر خوبی و دل رحم و مهربان ، عاشق
      و در دقایق عمرم شناوری آقا
      
      همیشه از حرمت بوی مهر می آید
      شبیه باغ پر از گل معطری آقا
      
      تمام دفتر شعرم فدای چشمانت
      که از تمام غزلهام بهتری آقا
      
      ولی بدون تو این شعر ها چه دلتنگند
      بدون نام تو اصلا چه دفتری آقا
      
      در اوج بی کسی ام در خیال من هستی
      تویی که یارترین یارو یاوری آقا
      
      علی اصغر ذاکری



موضوعات مرتبط: امام رضا(ع) - ولادت،مدح

برچسب‌ها: اشعار ولادت امام رضا(علیه السلام)
[ 6 / 7 / 1391 ] [ ] [ مهدی وحیدی ]
[ ]

اشعار ولادت امام رضا(علیه السلام)

    
      تیزی شمشیر هم تسلیم ابرو می شود
      شیر هم در پای چشمان تو آهو می شود
      
      نیست فرقی بین رب و عبدِ عین رب شده
      گاه ذکرم یا رضا و گاه یا هو می شود
      
      مِهر تو در سنگ هم کار خودش را می کند
      شیشه در همسایگیِ عطر خوشبو می شود
      
      تو به ما پا می دهی و ما کلیمت می شویم
      لال هم در این حرم مرغ سخنگو می شود
      
      دست خالی بودن ما نیست کتمان کردنی
      دست ما هر بار سائل می شود، رو می شود
      
      چشم جاری از تمام چشمه ها بالاتر است
      آب سقاخانه هم محتاج این جو می شود
      
      این مژه هایم اگر پیش تو باشد بهتر است
      لااقل یک گوشه از صحن تو جارو می شود
      
      پنجره پولاد تو آخر شفایم می دهد
      باز هم در صحن های تو هیاهو می شود
      
      علی اکبر لطیفیان



موضوعات مرتبط: امام رضا(ع) - ولادت،مدح

برچسب‌ها: اشعار ولادت امام رضا(علیه السلام)
[ 6 / 7 / 1391 ] [ ] [ مهدی وحیدی ]
[ ]

اشعار ولادت امام رضا(علیه السلام)

     
      همیشه قبل هر حرفی برایت شعر می خوانم
      قبولم کن من آداب زیارت را نمی دانم
      
      نمی دانم چرا این قدر با من مهربانی تو
      نمی دانم کنارت میزبانم یا که مهمانم
      
      نگاهم روبروی تو، بلاتکلیف می ماند
      که از لبخند لبریزم، که از گریه فراوانم
      
      به دریا می زنم دریا ضریح توست غرقم کن
      در این امواج پرشوری که من یک قطره از آنم
      
      سکوت هرچه آیینه، نمازم را طمأنینه
      بریز آرامشی دیرینه در سینه پریشانم
      
      تماشا می شوی آیه به آیه در قنوت من
      تویی شرط و شروط من اگر گاهی مسلمانم
      
      اگر سلطان تویی دیگر ابایی نیست می گویم :
      که من یک شاعر درباری ام مداح سلطانم
      
      سید حمید رضا برقعی



موضوعات مرتبط: امام رضا(ع) - ولادت،مدح

برچسب‌ها: اشعار ولادت امام رضا(علیه السلام)
[ 6 / 7 / 1391 ] [ ] [ مهدی وحیدی ]
[ ]

اشعار ولادت امام رضا(علیه السلام)


      میان این همه غوغا، میان صحن و سرایت
      بگو که می رسد آیا صدای من به صدایت؟
      
      منی که باز برآنم که دعبلانه برایت
      غزل ترانه بخوانم در آرزوی عبایت
      
      من و عبای شما؟ نه من از خودم گله دارم
      من از خودم که شمایی چقدر فاصله دارم
      
      هنوز شعر نگفته توقع صله دارم
      منی که شعر نگفتم مگر به لطف دعایت
      
      چقدر خوب شد آری، نگاهتان به من افتاد
      همان دقیقه که چشمم درست کنج گهرشاد
      
      بدون وقفه به باران امان گریه نمی داد
      هزار تکه شد این من به لطف آینه هایت
      
      چنان که باید و شاید غزل غزل نشدم مست
      که دست من به ضریحت در این سفر نرسیده است
      
      من این نگاه عوامانه را نمی دهم از دست
      اجازه هست بیفتم شبیه سایه به پایت؟
      
      دوباره اشک خداحافظی رسیده به دامن
      دوباره لحظهء تردید بین ماندن و رفتن
      
      و باز مثل همیشه در آستانهء در من ـ
      کبوترانه زمین گیر می شوم به هوایت
      **
       سکوت کرده دوباره جهان برای من و تو
      نبود و نیست صدایی به جز صدای من و تو
      
      و می روم به امید دوباره های من و تو
      میان این همه غوغا میان صحن و سرایت
      
       سید حمید رضا برقعی
      



موضوعات مرتبط: امام رضا(ع) - ولادت،مدح

برچسب‌ها: اشعار ولادت امام رضا(علیه السلام)
[ 6 / 7 / 1391 ] [ ] [ مهدی وحیدی ]
[ ]