اشعار مناجات قبل از دعای کمیل

اشعار مناجات قبل از دعای کمیل


دلها براي سوز دعا تنگ ميشود
ياد "مجير" در دل ما تنگ ميشود

در ازدحام اهل مناجات و بندگي
وقت "کميل" جاي گدا تنگ ميشود


اين روزها به ياد خدا خو گرفته ام
کم کم دلم براي خدا تنگ ميشود

بر روح قد کشيده و اهل سخا شده
پيراهن خساست ما تنگ ميشود

بايد به داد مرغ زمين گير دل رسيد
دارد حصارهاي بلا تنگ ميشود

آمارهاي معصيتم خجلت آور است
حتما که قبر بر تن ما تنگ ميشود

راهي که ميرويم به سمت جهنم است
يعني که کفش توبه ،به پا تنگ ميشود

با سوءظن ما به عطاي زياد تو
درهاي رحمت تو خدا! تنگ ميشود

بسته نمي شود در رحمت ولي دگر
بابِ عروج تا شهدا تنگ ميشود

با گريه بر حسين صفا مي کنيم ما
وقتي که روزگار به ما تنگ ميشود

از خاک تربت است گِل ما، عجيب نيست
دلها براي کرب و بلا تنگ ميشود

آنقدر ازدحام زياد است روي تل
ديگر براي فاطمه جا تنگ ميشود

تکيه زده به نيزه و از حال رفته است
چشمان تار خون خدا تنگ ميشود

محمد کاظمي نيا



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







موضوعات مرتبط: دعای کمیل
[ 19 / 4 / 1393 ] [ ] [ مهدی وحیدی ]
[ ]