اشعار مناجات با خدا در ماه مبارک رمضان

اشعار مناجات با خدا در ماه مبارک رمضان

هر شام ز ماه رمضان صبح امیدی است
هر روز ازین ماه مبارک شب عیدی است

هر آه جگرسوز که از سینه برآید
در دامن صحرای جزا سایه‎ی بیدی است

هر نوع شکستی که تو را روی نماید
چون موج درین بحر پر و بال جدیدی است

تا خلوت یوسف که صبا راه ندارد
از دیده‎ی یعقوب عجب راه سفیدی است

در دامن دشتی که تو مِی می‎کشی امروز
هر لاله‎ی او شمع سر خاک شهیدی است

صائب اگرت دیده‎ی بیدار نخفته است
در پرده‎ی شبگیر عجب صبح امیدی است

صائب تبریزی

*******************

جان، آمده، رفته، هیجان، آمده، رفته
نام تو گمانم به زبان آمده رفته

احیا نگرفتم تو بگو چند فرشته
صف از پی صف تا به اذان آمده رفته؟

پلکی زده‎ام خواب مرا آمده برده
پلکی زده‎ام نامه‎رسان آمده رفته

امسال نبرده‎ست مرا روزه، فقط گاه
بر لب عطشی مرثیه‎خوان آمده رفته

من دربه‎در او به جهان آمده بودم
گفتند کجایی؟! به جهان آمده رفته

ترسم که به جایی نرسم این رمضان هم
بسیار به عمرم رمضان آمده رفته

محمدمهدی سیار

مهدی وحیدی



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







موضوعات مرتبط: ماه رمضان ومناجات باخدا

برچسب‌ها: اشعار مناجات با خدا در ماه مبارک رمضان
[ 18 / 4 / 1393 ] [ ] [ مهدی وحیدی ]
[ ]