متن روضه امام حسن علیه السلام

روضه جانسوز_شهادت امام حسن مجتبی علیه السلام _ حاج حسن خلج

ای کریم عشیره ی حیدر
 وی غریب قبیله زهرا ... آقای من
بارک الله خوش به حالت سالی که نکوست از بهارش پیداست ....
ازهمین اول مجلسیه دلت لرزید یعنی آقات نگات کرده اجازه داده گریه کنی پس فرصت غنیمت بشمار بگو اقاجونم به به ...

ای کریم عشیره ی حیدر
 وی غریب قبیله زهرا
آقای ما رو بشناس ...
وارث هیبت امیر عرب
ای امام امام عاشورا

*اون امامی که تو دنبالش میدوئی،اون امامی که کربلا روبه پاکرده اون امامی که عالم زیرروکرده اون امامی که پرچم عالم وگرفته اون امام مأمون امام حسن اون امام دنباله رو حسنه ع ولله قدم جلوتر از قدم حسن ع نگذاشت حسین*

وارث هیبت امیر عرب
ای امام امام عاشورا حسن جانم
دومین نور چشمهای علی
چهارمین آفتاب آل کساء

*دست هاتون بذارین روسینه هاتون همه باهم سلام بدیم*

السلام علیک یامظلوم ۲

السلام علیک یا مولا

یا امام حسن .....

*دلت جلا داشت،روشن تر شد ‌‌‌کم کم آماده شدی منم کمکم ببرمت سر سفره ی گریه،امام حسن ...*

 )نمک سبز سفره حیدر

توتماماًپیمبری آقا

درمیان نوادگان نبی

از همه مادری تری اقا (2)) 2

 

الحمدالله همه اهل روضه و گریه ، این دست گداییتو بیار بالا به امام مجتبی الهی العفو ......

***********************************
غربت و روضه امام حسن مجتبی علیه السلام _حجت الاسلام دارستانی

امام حسن .... امام حسن ....

یکسره همه نُخیله( لشکرگاه) فریاد زدن ... کَفَرَ واللّٰه رَجُل ... بخدا قسم این مرد کافر شد ... ریختن توی خیمه حضرت ... خیمه حضرت رو غارت کردن ... سجاده از زیر پای حضرت کشیدن طوری که حضرت با صورت نازنینشون خوردن زمین ... ردای حضرت رو بردن ...حالا دقت کنید آقارو میخوان از توی نُخیله ببرن مدائن ...

*کریم کاری به جز جود و کَرَم نداره

آقام ، تو مدینس ولی حرم نداره*

آقا توی لشکرش امنیت نداره،توی سپاهش امنیت نداره،به دست سپاهیاش خورده زمین،این فرمانده سپاه اسلامه" بنی هاشم دور امام حسن رو گرفتند ... آقا سوار بر مرکب سیدالشهدا ، ابالفضل العباس ، همه بنی هاشم دور امام حسن رو گرفتند ... دارن از نُخیله آقارو با اسکورت میبرن که آقارو نزنند ..." شخصی بنام جراح بن سنان لعنت الله علیه اومد جلوی اسب آقارو گرفت،یکی از سپاه حضرته ... عصایی دستش بود که کف این عصارو به یه تیغی که اون تیغ رو به زهری آغشته کرده بود،اومد جلوی امام حسن رو گرفت،بنی هاشم هم یه لحظه گفتن سوال داره دیگه"ببین مرکب آقارو گرفت،این جزو اون دوازده هزارتاست؛گفت حسن ! ( ای خدا ... مارو ببخش ... دارم تاریخ میگم ... خاک به دهنم )

گفت حسن !

مشرک شدی همونجوری که بابات علی مشرک بود ؟! چنان زد توی پای حضرت که ران پا شکافت استخوان پای حضرت باز شد ..."

 

*غریب اونیه که همدم اشک و آهه

دیده که مادرش تو کوچه بی پناهه*

 

خیلی امام حسن بین ماها غریبه ... آقارو تا زدن توی پای حضرت که میگه پا شکافت،استخوان پای حضرت معلوم شد،بنی هاشم ریختند جراح رو به درک واصل کردن... امام حسن رو آوردن مدائن ..."

قصه قشنگش اینجاست ... طبیب میگه دیدم درب خونمو میزنن،باز کردم دیدم آقا سیدالشهداست ..."

*خوب شد حرم نداری چون حرمارو دارن خراب میکنن ... به موقعش انتقام میگیریم ...*

مادرش فرمود:هرکس یه قطره اشک برای حسنم بریزه روز قیامت چشمش گریان نمیشه ... با یه قطره اشک آرامش محشرو بهت میده"

 

طبیب میگه دیدم سیدالشهداست ... گفت طبیب بیا برادرم مجروح شده ... طبیب میگه من که راه افتادم ((هیچ جای تاریخ من تا امروز ندیدم و نشنیدم که یک امام به روح مادرش فاطمه قسم بخوره جز اینجا )) طبیب میگه من میرفتم سمت خانه امام حسن ... سیدالشهدا دنبال من می دوید میگفت طبیب ! به روح مادرم فاطمه ! اگر داداش حسنمو خوب کنی یه صله بهت میدم که تا قیامت اگر زندگی کنی به هیچکس نیاز نداشته باشی ... چرا ؟! چون ما سه تا داداش بودیم ... یکیش که اصلا زبون باز نکرد ...... همین یکی مونده برام ......

میرفت کنار قبرش میگفت غارت زده به اونی نمیگن که مالشو بردن ... غارت زده به من میگن که تورو از دست دادم ...

یا حسن .......

*کریم کاری به جز جود و کَرَم نداره

آقام ، تو مدینس ولی حرم نداره*


***********************************
روضه جانسوز_شهادت امام حسن مجتبی علیه السلام_ گریز روضه حضرت زهرا سلام الله علیها _ حاج حسن خلج

به پای مرگ نشسته،که برسرش برسد

خدا کند که کمی زود خواهرش برسد

*یه جوری به چشمات التماس کن که خدانکرده کم نیاریا ..." امروز برا امام حسن گریه کن،اینا این شرط و شروط رو عیب نمیدونن"چون میدونن ما رعیتیم دستمون هم فقط به دامن این خانوادس ..."شرط کن بگو آقا ، امروز برات زار میزنم اما دلم میخواد تمام راه کربلارو برای امام حسین زار بزنم ...*

به پای مرگ نشسته که بر سرش برسد

خدا کند که کمی زود خواهرش برسد ...

چه احتضار غریبی ، چه صبر بی تابی

*یعنی چی؟!من یه خرده معنا کنم ... یعنی اگر بی تابی فقط باشه آدم جیگرش که میسوزه داد میزنه ... آی ... مُردم سوختم ... ولی صبر بی تابی یعنی این که زبان بستس ... وقتی حسین اومد تو ، چشمش به زینب افتاد ... حالا از آتش زهر ؟! نه نه نه والله نه .....*

چه احتضار غریبی ، چه صبر بی تابی

چه بیقرار شده تا به مادرش برسد 2

مادر مادر ......

*گاهی وقتا سرشو بلند میکرد میگفت: خوب شد شماها اون روز نیمدید ...وقتی میرفتم اون دست منو گرفته بود .... وقتی برمی گشتیم من دستشو گرفته بودم ...*

طبیب عالم و آدم زدرد بستری است 2

به خویش پیچد وجان دادنش کبوتری است

شبیه فاطمه چیزی به صورتش انداخت

چقدر مرگ شبیهی ، چقدر مادری است 2

*خوش به حال چشمات،خیالت دیگه راحت باشه امروز گریه کردی برا حسن، مادرش ضمانت کرده،اون روزی که همه توی محشر گریانند،من نمیذارم تو گریان باشی ... خیالت راحت باشه ..."دلم میخواد خیلی گریه کنید حالاکه نشستید ، حتما هم کار و زندگی دارید و زدی گفتی ولش کن زندگیرو ... آقامو عشقه ...*

زینب از راه رسید ... زینب جان بدو طشت رو بردار بیار ...

میان طشت پر از خاطرات کوچه شده ...

مادرم گفت حسن پاشو بریم ... یه مرد همراهم باشه ... اینا خیال نکنند علی رو خونه نشین کردن... فاطمه تنهاست ... دستم توی دست مادرم بود ... اینقدر مادرم خوشحال بود ... گفت حسن فدک رو گرفتم ... داشتم جلو جلو میرفتم مادرم هم پشت سرم میومد ... یه مرتبه دیدم کوچه تاریک شد ... یه لندهور بی ادب از روبرو داره میاد ... مادرم زود از پشت سر پیراهنمو گرفت ... حسن جان بیا عقب این خیلی بی تربیته ...*

میان طشت پر از خاطرات کوچه شده

بپرس از جگر پاره اش بگو چه شده ...

*همینقدر بهتون بگم رفقا ... صدای ناله حسن بلند بود همیشه ......*

یارب نصیب هیچ غریبی دگر مکن

داغی که گیسوان حسن را سپید کرد ....

ای غریب آقام ......

*****************************************
روضه جانسوز_شهادت امام حسن مجتبی علیه السلام_ روضه حضرت زهرا سلام الله علیها _ حاج حسن خلج

آهسته آستین به دهن گریه میکنم) 2

گاهی میان لطمه زدن گریه میکنم

از بین بچه های تو ای مادر غریب

امشب برای حسن گریه میکنم

حسن جان حسن جان ..........

 

نام تو چیست؟گفت :به نام خدا کریم 2

از ابتدای واقعه تا انتها کریم

مشغول ذکر خیر توامشب شدم چه خوب

لبهای خسته جمله بسازید با کریم

یا کریم ابن الکریم ادرکنا یا مولا

 

*عرض کردم عبدالزهرا آقا رو به خواب دید آقا فرمود:عبدالزهرا چرا روضه ی منو نمیخونی؟ عرض کردم آقاجان من کارم روضه خونیه،مکرر روضه شما رو خوندم،شما کدوم روضه منظور نظر شماست بفرمایید من همون و بخونم فرمود:*

 

)غروب بودو یک کوچه ی تنگ و باریک

غروب بود و من بودم و مادر من ) 2

 

*عبدالزهرا،دستم تو دست مادرم بود، نمیدونی مادرم چه قندی تو دلش آب میکرد،میگفت حسن جان؛فدکم و گرفتم ...."

یه وقت دیدیم کوچه تاریک شد،یه لندهور بی قواره از روبرو داره میاد، مادرم به سمت راست رفت،از سمت راست اومد راه مادرم و گرفت"

مادرم به سمت چپ رفت"عبدالزهرا،"

 

ببین کینه با دین چه کرده به مادر

ببین بغض دیرین چه کرده به مادر

باید روضه مقداد براتون بخونه بگه:

 

دست سنگین چه  کرده به مادر ...."

 

*عبدالزهرا،دیدم مادرم داره با دست دنبال من میگرده ....." میگه حسن جان بیا کنار مادر این خیلی وحشیه ...." حسن جان بیا کنار مادر این حیا نداره ...." زن و مرد سرش نمیشه ....."

 

یه مدتی گذشت از ماجرای شهادت،بی بی . زینب دید حسن هی میره یه گوشه کز میکنه ... تنهایی میشینه گریه میکنه زیر لب میگه وای مادرم .....

 

دستها رو انداخت دور گردن حسن،حسن جان داغ مادر دیدی،منم دیدم؛حسن جان سینه ی شکسته دیدی،منم دیدم،حسن جان پهلوی ......." منم دیدم" چته اینجور کز میکنی ؟!! سرش و بلند کرد گفت،اما زینب من یه چیز دیدم شما ندیدی ..."

 

روزی که به کوچه خصم راهم بگرفت

ابر سیهی چهره ی ماه م بگرفت

 

*دیدم مادرم داره با دست دنبالم میگرده،جیگرم آب شد"

میخوام عرض کنم آقا بله درسته مقام بی بی مقامیست هیچ احدی زیر این آسمون به اون مقام نمیرسه پس به ظاهر دارم عرض میکنم،یکی بود،یه نفر بود،یه مادر بود،جلوی چشمت یه سیلی زدن،یه دونه،تا عمر داشتی اون لحظه ای که زهر پاره کرد قلب و گفتی خوب شد این زهر قلب منو پاره کرد دیگه طاقت دیدن قاتل های مادرم و نداشتم ..." آقاجان شما بگید چی گذشت به دل حسین چهل منزل از بالای نیزه نگاه کرد هشتاد و چهار زن و بچه، یکی با تازیانه میزنه، یکی با کعب نی میزنه .....

حسین ......

 

از همه ی اینا جانسوز تر از بین دخترا و نوامیس حسین جانسوزتر از همه،اون خانومیه که امروز روز سومشه،سیلی خوردن زهرا رو دیدی،کجا بودی بیای ببینی زهرا کوچولوی خرابه ......."

 

)خریدارشی منم فروشنده شم تو تحویل میگیری منم میخونم چرا نخونم تا تو گریه میکنی منم هستم(

 

گفت بابا :

ازضرب دست زجر تنم درد میکند ....

*اگراین است تاثیرشنیدن شنیدن کی بود*

از ضرب دست زجر تنم درد میکند

انقدر زد مرا،که گمان کرد مرده ام .....

 

*اما برادرا،بعضی غمها سنگین تر از تازیانه و شلاق و سیلی میشه،کدوم غمه هزارتا به آدم سیلی بزنن آدم و تحقیر نکنند ...." آدم و کوچیک نکنند ...." این خانم شاهزاده بوده چطور مگه گفت بابا:

 

بابا آهسته شکوه میکنم از من به دل نگیر

امروز هم گذشت و غذایی نخورده ام ...

 

*بابا با نون و خرما اومدن سراغ ما اما بابا لب نزدم ......*

 

امروز هم گذشت و غذایی نخوردم ....

*امام حسن،سرتو زمین گذاشتی قاسم سه ساله داشتی،اما خیالت راحت بود برادرات امام حسین،عباس، عون،جعفر اینا سایه شون بالا سر پسرت هست آقا،

خواهری مثل زینب بالا سرش هست مادرش هست،کجا بودی بیای سه ساله حسین و ببینی ....."

 

گفت بابا ....

بس که دویدم عقب قافله ...

 

)مردم از این الم که نمردم برای تو ) 2

ای خاک بر سرم که نشد خاک پای تو .....


***********************************
روضه جانسوز_شهادت امام حسن مجتبی علیه السلام گریز حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام_سید مهدی میرداماد
            

طاقت نداشتم بشود روضه بازتر

بسم الله ....

منم روضه ام همین باشه به اون شاعر و روضه خون مادر ما فرمود:چرا برای حسنم شعر نمیگی،وصال،مگه حسن پسر من نیست؟!! چرا براش روضه نمیخونی،

یه جوری گریه کنیم امروز که این خانم که پرونده این دو ماه ما دستشه دلش به دست بیاد،بگه آفرین شما همه گریه کن های حسنمید، نگه بچم غریب مدینه گریه کن نداره ...

تنها جنازه ای که روز برداشتند جنازه این آقا بود،تو این پنج تن آل عبا؛پیغمبر و شبانه امیرالمؤمنین و شبانه مادر ما زهرا رو شبانه،یه امام حسن و روز برداشتن امان امان ......"

رسیدن کنار قبر پیغمبر،صدا زد نمیزارم اینجا دفن کنید،این بدن و ببرید"حالا همه ایستادن ابی عبدالله،قمر بنی هاشم، (فقط خواهش میکنم تو این روضه حواست به عباس باشها،اگه خیلی کار داری میگما) عباس دست به شمشیر بزد ابی عبدالله دستشو گرفت رو کرد گفت: یه روزی سوار شتر میشی،میای به جنگ ولی خدا،نکنه میخوای یه روز سوار فیل بشی بیای به جنگ خدا،با برادرم چیکار داری میخوام کنار قبر جدم دفنش کنم

صداشو بلند کرد گفت ایستادید داره به من جسارت میکنه،تاریخ و برات بگم صدای ناله ات نمیتونه تو سینه بمونه"

نوشتن چهل نفر تیر انداز دورش حلقه زدن ...." همه تابوت و هدف گرفتن ...." کاری کردن بدن دوباره غرق خون شد ..." آخ،آخ حضرت به قمر بنی هاشم فرمود راضی نیستم نوک شمشیری به هم بخوره،خونی جاری بشه این بغض گلوی حسین و فشار داد؛عباسم بیا بریم،بیا بریم بدن داداشمو کنار بقیع دفن کنیم ..."

بعضی ها نوشتن رفتن دوباره غسل دادن دوباره کفن کردن،چون کفن پاره پاره شد ... بدن و دفن کردن برگشتن،نگاه کردن دیدن زینب دم در ایستاده ...." مضطرب و نگرانه،تا نگاش به برادراش افتا دید همه سرو رو خاکی و آشفته، اومد جلو دید عباس داره بلند بلند گریه میکنه ...." پسر ام البنین و بغل کرد .... برادر،چی شده داداش ؟!! وقتی میرفتی

اینجوری نبودی چی شده برگشتن حالت منقلبه ؟!! صدا زد زینب ، چهل تا تیر انداز بدن داداشم رو تیر باران کردن، کاشکی این تیرها به من میخورد زینب ،

من بایستم ببینم چهل تا تیر انداز بدن و تیر باران کنن،کاش من و تیر باران می کردن ...." میخوام بگم دعاش مستجاب شد عباس ....."

نه چهل نفر ،چهار هزار نفر ،جوری عباس و زدن .........

ای حسین ....... جان ..........


***********************************
روضه شهادت امام حسن مجتبی علیه السلام_ حاج محمد نوروزی                              

*رفته بیرون از مدینه، هوا خیلی گرم ِ، دید یه عده ای نشستن،جلوتر رفت، دید جزامی ها هستند،یه مقدار نان پاره هارو بین هم توی سفره تقسیم کردن، به آقا تعارف کردن،بفرما آقا! تا گفتن، آقا فرمودن به یک شرط،من با شما هم غذا بشم؟ گفتن: نه آقا! هم غذا نمیخواد بشین، فقط بشین چند کلام حرف بزن با ما، ما صورتت رو نگاه کنیم، کیف کنیم و برو، گفت: نه میشینم باهاتون غذا میخورم به یک شرط، یه روز بیایید مدینه همه ی شما. یکی شون گفت: آقا مارو بیرون از شهر انداختن، حق برگشت توی شهر ، روی برگشت رو نداریم. گفت: به هر کی بگید میریم پیش حسن بن علی، جلوتون رو نمیگیره، به شرطی میشینم که مهمون من بشید.

به کنیزش گفت: اول به زینب بگو، همچین که دم خونه ی زینب رو زد، گفت: حسن میگه بیا، دوان دوان اومد،دوید در خونه ی بنی هاشمی ها، محمد حنفیه پاشو،عباس پاشو، حسین پاشو، ابن عباس بیا، برید ببینید برادرم چی شده، جمع کرد همه رو، اومد درخونه، تا وارد حجره شد دید کنیز یه ظرفی دستش ِ داره می بره بیرون، یه پارچه روش انداخته، صدا زد:کنیز این چیه؟ تا خواست پارچه رو کنار بزنه،گفت:آقام گفته زینب نبینه. گفت: کنیز برو بیچاره شدم، دیشب مادرم رو خواب دیدم، گفت: عزادار حسنت میشی. همچین که زینب رو دید گفت: حالا خیالم راحت شد، یه تشت برام بیارید، همچین که این تشت رو گذاشتن جلوش این لخته های خون از دهن مبارکش ریخت رو تشت،یه وقت دیدن رنگ زینب پرید، داره به صورت لطمه میزنه، معجر ازسر کشید،برادرها گفتند: چی شده زینب؟ آرام باش، ببینیم چی شده، ابی عبدالله کوزه رو برداشت ریخت روی خاک، خاک دهن باز کرد، "اسید ریختید جایی؟ خاک ترک میخوره." گفت: چیکار کردن باتو؟ یه بار دیگه هم این بلارو به سرش در آوردن، اما بردنش کنار قبر پیغمبر، شکم مبارک رو گذاشت رو خاک قبر رسول الله، شفا گرفت، این مرتبه هم زینب گفت: زیر بغل هاش رو بگیرید،عباس!حسین! تا اومدن زیر بغلش رو بگیرن، صدا زد زینب! راحت شدم، زینب! دلم برا مادرم زهرا تنگ شده،دلم برا بابام علی تنگ شده، دلم برا جدم رسول الله تنگ شده، زهر راحتم کرد.

امام حسن میرفت مسجد گرفتارهایی که می اومدن گرفتاری هاشون رو رفع می کرد،امام حسن مریض شد، مثل آهن تف دیده این بدن میسوزه از تب، گفت: حسین امروز تو برو مسجد،فقرا میان، گرفتارها میان، من نمیتونم، هنوز طولی نکشیده رفتن ابی عبدالله به مسجد،قاصد اومد آقا پاشو، گفت: من تب دارم، گفت: پاشو،زیر بغلش رو گرفتن،پاهای حضرت دیگه رو زمین کشیده میشد، اومد داخل مسجد دید خطیب رو از منبر آورده پایین، رو سینه اش نشسته،خنجر کشیده میخواد سر خطیب رو جدا کنه،اومد جلو گفت: چی شده؟فقط همین یه امروز اومدی،چی شده؟ گفت: این به مادرم ناسزا گفت، از این بپرس بابای من باتو چه کرده، ازاین نامرد بپرس مادر من باتو چیکار داره؟ همین طور که گریه می کرد، دست حسین رو گرفت، پاشو داداش،سال هاست نشستم پای این منبر این حرف هارو میشنوم،سال هاست دارم تحمل میکنم. راحت شد امام حسن، راحتش کرد زهر.

از کشته شدن امام مجتبی، از قبر غریبش، از مظلومیت دوران بعد از امیرالمؤمنین، از همه بدتر تشییع جنازه اش؛ نه تیر بارون، یه موقعی توی محل شما یه آدم با خدایی از دنیا میره همه میرن تشییع جنازه اش، اما می بینی دارن جنازه رو دارن میبرن، یکی یکی دارن فرار می کنن، میگی چی شده؟ میگن: خود کشی کرده، هیچ کی نمیره دنبالش،امروز توی کوچه ی بنی هاشم اینقدر حرف در گوشی بود، کی کشته اش؟ چه جوری کشته شده؟ ابی عبدالله رنگ از صورتش می رفت، چه جوری بگم زنش قاتلش ِ، اولین امامی است که زنش زهرش داده، خجالت میکشن، غریبونه این جنازه رو آوردن کنار قبر پیغمبر، این زن هتاکه، ای لعنت خدا بر او و پدر او، اومد جلوی جنازه، گفت: اینجا ارث من ِ، نمیذارم اینجا خاکش کنید، هم ارث پدریم ِ، هم ارث شوهریم. ابی عبدالله یه نگاش کرد،گفت: بالای همین منبر مادرم  اینجا بود، مادرم آه میکشید، بابات گفت: انبیاء ارث نمی برن چه طور ارث تو شده؟ مادرم آیه از قرآن براش آورد، که سلیمان از داوود ارث برد، بابات گفت: ارث نبود، فدک هبه به مسلمون ها بوده. آیت الله سید محمد باقر صدر نوشته: دومی پای منبر بود، به مادرم گفت: شاهد داری؟ مادرم من و حسن و حسین رو نشون داد، بابات گفت، فلانی که دمش رو شاهدبیاره. عباس دست به شمشیر شد، رگهای گردنش بالا اومد، دست به شمشیر شد، یه روز جلوی محمل میشینی،جمل به پا میکنی، امروز جلوی جنازه میگیری، تا عباس دست به شمشیر شد، گفت: مسجد مدینه رو از خونتون سیراب میکنم، دیگه بسه، ابی عبدالله دست گذاشت رو شمشیرش، عباس! داداشمون وصیت کرده پا جنازه اش خونی ریخته نشه. گفت: نمی بینی چی داره میگه؟ این زن صدا زد، بنی مروان، پسر کوچک علی داره به من  توهین میکنه، تیراندازها به زانو بنشینید،جنازه رو هدف بگیرید، این چشم های عباس مثل ابر بهار اشک می ریخت، کاشکی دست به شمشیر نبرده بودم، بدن برادرم رو تیر باران کردن


***********************************
روضه شهادت امام حسن مجتبی علیه السلام_ حاج محمد نوروزی


تبسم نمکینت چقدر شیرین است!

دوای درد یتیم و فقیر و مسکین است

خوشا به حال گدایی که چون شما دارد

*خوشبحال همه ی ما، هیچکی آقاتر از ائمه ی ما نداره، اگه کسی داره رو کنه، اگه کسی داره یه امام رضا رو کنه،یه امام حسن رو کنه،یه امام حسین،...کو؟ اگه داشتن رو می کردن،ندارن.

"قدیم ها می گفتن که جلسات امام حسن نمیگیره، از آقا سید مهدی قوام پرسیدن: آقا! چرا مجالس امام مجتبی یه خورده مثل مجالس امام حسین نمی گیره، آقا سید مهدی سرش رو پایین انداخت، یه خورده فکر کرد سرش رو بلند کرد گفت: این حرف برای دهن من حرف بزرگی است،گفت: هر کسی خوب برا حسین گریه کرده باشه می تونه برا حسن گریه کنه." کی کم گذاشته امشب برای ابی عبدالله؟ بچه ها یه چیزی بهتون بگم:امام حسن،امامِ، امام حسینم بوده.تا امام حسن بود کلامی نزده امام حسین، قربون ادبت آقا، کم کلام داریم از ابی عبدالله، قربون اون کلام شیرینت حسین، حرف اصلی هاتو روی نیزه زدی.

ماه صفر داره تموم میشه، یکی دو روز دیگه سیاهی ها رو در میارید، خدا مادرتون رو براتون نگه داره که از کوچکی شب اول محرم سیاهی تنتون کرده، خدا بیامرزه اون مادرایی که سیاهی تن ماها کردن و زیر خاک ها رفتن*

خوشا به حال گدایی که چون شما دارد

در این حرم چقدر او برو بیا دارد

به هر مسافر بی سر پناه جا دادی

به دست عاطفه حتی به سگ غذا دادی

گره گشایی ات از کار خَلق، ارث علی است

مقام اولی جود و بخششت ازلی است

به حجِ خانه ی دلبر چه ساده می رفتی

همه سواره ولی تو، پیاده می رفتی

* ازاین پیاده رویش یه کلام براتون بگم ببینید امام حسن کیه،می خوام برم سر روضه: اینقدر راه شلوغ بود، یه راه ِ، بقیه بیابون و خاک بود، یه جاده باریک ِ، همه میان دست ببوسن،همه میان مصافحه کنن. گفت: دیدم آقا از جاده بیرون رفت، گفت: کاروان ها پشت سر معطل میشن، نمی خوام حجاج توی این آفتاب گرم معطل حسن بن علی بشن، پای پیاده زد توی بیابان، توی این خارها یه خورده که راه رفتیم دیدم توی پاش نفوذ کرده." کربلا پیاده که میری دیدی؟ یه خورده که پیاده میری پاهات تاول میزنه، الهی برات بمیرم رقیه"

به جایی رسیدیم که دیدم دیگه توان راه رفتن نداره،نشست،از مسجد شجره محرم شده،نشست،گفت:برو به سه راهی میرسی، یه عده سیاه ها اونجا جمعند، گفتم: خوب آقا، دیدم یه کیسه ی پر سکه،اشرفی،دینار.گفت:میری فلانی رو صدا میزنی،میگی: فلان بن فلان، یه مرد سیه چهره ی بلند قامتی میاد،بهش میدی،اینو بهش میدی،میگی اینو حسن بن علی داده، یه چیزی بهت میده بگیر ازش بیا. میگه من رفتم همون جایی که آقا گفته بود، رسیدم دیدم، تو صحنه ی بیابان این سیاهها نشستن، زیر آفتاب، صدا کردم یه مرد بلند قامتی اومد، گفت: بفرما،گفتم: قاصد حسن بن علی هستم،دیدم دستش رو گذاشت رو سینه اش، گفت: امر بفرمایید؟، گفتم:این امانتی. یه نگاه کرد، صدا زد: هدیه ی کریم رسید بیایید، دیدم ریختن این سیاه ها دورش، به این میده، به این یکی میده، به اون پنج تا میده، به اون سه تا میده، پول ها تموم شد، گفت: حالا بیا برو توی خیمه، دیدم یه پماد به من داد،گفت: دوباره پاش زخم شده،گفتم:آره، آبله زده. میگه برگشتم به این سیاهی گفتم: این چقدر می ارزه؟گفتم:یه کیسه پر از سکه؟! گفت: ببین این یک چهارم درهم قیمت نداره، گفتم:پس چرا اینقده پول، گفت: اون بهانه است، این گداها، به بهانه ی این سر راه میشینن، تا کریم برسه، هم او منتظر ماست،هم ما منتظر او، بگیر،بگو به پای مبارک بماله، مکه رسید دوباره خودم میام خدمتش.

منم میخوام اینو بگم: کریم! ما هم امروز سر راه نشستیم، یه بهانه میخوام پیدا کنم امروز بیای،امروز میگم: مادرت بیاد، عزا گرم کن بچه مادر ِ، شیون کن بچه به قول ما ایرانی ها مادر ِ، خواهر ِ، زن ِ.الله اکبر، بابا یه سیلی بخوری تلافی میکنی،شکایت میکنی، سرش رو که پایین آورد گفت: جعده! بلند شوبرو، الان عباس میاد، الان بنی هاشم میان، طعمه ی شمشیرهاشون میشی،پاشو برو، کار خودت رو کردی بلند شو برو*





موضوعات مرتبط: امام حسن(ع)
[ 8 / 9 / 1395 ] [ ] [ مهدی وحیدی ]
[ ]

متن روضه امام حسن علیه السلام


روضه ی شهادت امام حسن مجتبی علیه السلام و مدح امام زمان علیه السلام_حاج حسین سیب سرخی

لب ما و قصه زلف تو، چه توهمی، چه حکایتی!

تو و سر زدن به خیال ما، چه ترحمی، چه عنایتی!

به نماز صبح و شبت سلام، و به نور در نَسَبت سلام

و به خال کنج لبت سلام، که نشسته با چه ملاحتی

به جمال، وارث کوثری، به خدا محمد دیگری

به روایتی خود حیدری، چه شباهتی، چه اصالتی!

بلغ‌العلی به کمال تو، کشف‌الدجی به جمال تو

به تو و قشنگی خال تو، صلوات هر دم و ساعتی

شده پر دو چشم در ازل، یکی از شراب و یکی عسل

نظرت چه کرده در این غزل، که چنین گرفته قرابتی

تو که آینه تو که آیتی، تو که آبروی عبادتی

تو که با دل همه راحتی، تو قیام کن که قیامتی

زد اگر کسی در ِخانه‌ات، دل ماست کرده بهانه‌ات

همه جا گرفته نشانه‌ات، به چه حسرتی، به چه حالتی!

نه مرا نبین، رصدم نکن، و نظر به خوب و بدم نکن

ز درت بیا و ردم نکن، تو که آستان سخاوتی

شاعر:قاسم صرافان

*یابن الزهرا...

مدح امام حسن هم میخوام بخونم ببرمت تو روضه...

***

ای کریم ِ دیار ِ تنهایی

خاک بوس ِ دَرَت شکیبایی

حسنی تو، حسن، حسن اما

بیشتر از سه بار زیبایی

پیش ِ جودت همه گدا هستند

ریزه خوار ِ تو حاتم طایی

تو دلیل غم همیشگی و

گریه های ماهیانِ دریایی

کودکِ هشت ساله ی مادر

پسر ِ غیرتی زهرایی

غربتِ تو زبانزدِ همه است

طوس، ری، کربلا و هرجایی

یا حسن با حسین میگوئیم

طپش ِ قلبِ سینه زنهایی

آتش افتاده بین سینه بگو

از غم و غربتِ مدینه بگو

یاس در پیش ِ چشم ما لِه شد

سوخت از هُرم ِ شعله ها له شد

پشتِ در، بین ِ کوچه، در مسجد

حُرمَتِ مادرم سه جا له شد

شوهری دید همسری افتاد

غیرتِ غیرتِ خدا له شد

در از چارچوب کَنده شد و

مادرم زیر ِ دست و پا له شد

بار ِ شیشه شکست، نَه بدتر

آنقَدَر ضربه خورد تا له شد

خبری نیست بین ِ آتش از او

یک نفر میزند صدا له شد

فضه در بین آن هیاهو ها

گفت اسما بیا بیا له شد

عصر ِ دیروز کوچه، سیلی، درد

نوجوانی مجتبی له شد

غم ِ غربت به کوچه تا افتاد

وایِ من مادرم ز پا افتاد

"شاعر:سیدپوریا هاشمی"

*مادر...مادر...مادر...

خانوم زینب دو جا طشت دید،دوجا گریه کرد جیگرش آتیش گرفت؛یه جا پاره های جیگر امام حسن تو طشت ریخت...لایوم کیومک یا اباعبدالله...یه جا تو مجلس نامحرما سر حسین....*

*********************************

روضه شهادت پیامبر و امام حسن مجتبی صلوات الله علیهم اجمعین_حاج حسین سیب سرخی

مثل یک سایه چه زود از سرِ این خانه گذشت

چه غریبانه،غریبانه،غریبانه گذشت

چشم را بست ولی صبر نکردند این قوم

پیشِ او بود علی صبر نکردند این قوم

ای دل از غربتِ این لحظه ی تشییع بگو

از غریبانه ترین لحظه ی تشییع بگو

او غریبانه ترین لحظه ی رفتن دارد

روضه ی رفتن او گفتن و گفتن دارد

اندک اندک اثرِ زهر به جانش اُفتاد

رویِ دامانِ علی بود توانش اُفتاد

شهر در مکر و سکوت است علی تنها شد

یک تنه گرم حنوط است علی تنها شد

یک طرف داشت علی آب به پیکر می ریخت

یک طرف داشت جماعت سرِ مادر می ریخت

آب غسلش به تنش بود که هیزم پُر شد

شعله پیچید به در نوبتِ یک چادر شد

بدنش روی زمین بود به زحمت اُفتاد

وای ناموس علی بینِ جماعت اُفتاد

در عزای پدرش بود که سیلی را خورد

سوگوار پسرش بود که سیلی را خورد

تا که مولا کفنش کرد زنش را کُشتند

تا کفن روی تنش کرد زنش را کُشتند

دست بر پهلوی خود داشت پرش خورد به در

درد پهلو که خَم اش کرد سرش خورد به در

 ای عزیزِ تا سحر بیدار بس کن

کشتی مرا از گریه ی بسیار بس کن

رویت ندارد طاقت این اشک ها را

طاقت ندارد این همه آزار بس کن

باید ببینی روزهای بعد از این را

باید بمانی با غمی دشوار بس کن

باید بگویم روضه های بعد خود را

باید بسوزی بعد از این دیدار بس کن

ای کاش بعد از من کسی جایت بگوید

با آتش و با هیزم و دیوار بس کن

ای کاش میگفتند خانوم بچه دارد

ای کاش میگفتند با مسمار بس کن

در کوچه می افتی کسی غیر از حسن نیست

باگریه میگوید در انظار بس کن

در کوچه می افتی و میگویم به قنفذ

افتاد دست مادرم از کار بس کن

دست مغیره بشکند حالا که افتاد

از چادر او پای خود بردار بس کن

بگذار یک جمله هم از گودال گویم

خون گریه ات را کربلا بگذار بس کن

وقت هزارونهصدوپنجاه زخم است

ای نیزه ی خونبار این اصرار بس کن

این ناله های دشمنت پیش حرامی

با شمر میگوید نزن، نشمار بس کن

مقتل نوشت روی تنش پا گذاشتند...

*منم اینطور رهات نمیکنم...میخوام روضه ی امام حسن بخونم...*

از بارِ داغش پشتِ پیغمبر شکست

تنهاترین سردار بی لشگر شکسته

سجاده اش بر غربتِ او گریه کرده

پایِ غریبی اش دلِ منبر شکسته

بخشید آنکَس را که زد نیزه به ساقَش

او دستگیری می کند از هر شکسته

تا زهر را نوشید فرمود:آه مادر

راحت شد این آئینه یِ یکسر شکسته

بُغضِ چهل سالِ مرا این زهر بشکست

اما غرورم را کسی دیگر شکسته

یک کوچه ی باریك و دو دیوارِ سنگی

یک راه بُن بست و دو برگ و بر شکسته

فهمید فرزند بزرگم، ناسزا گفت

می خواست من باشم ولیکن سر شکسته

گفتم که با رویم بگیرم ضربه اش را

رفتم نبینم حرمتِ مادر شکسته

اول مرا زد بعد از آن هم مادرم را

من میزدم بال و پَر و او پر شکسته

از رویِ چادر پایِ خود را برنمیداشت

پایی که قبل از این جسارت،در شکسته

در زیر پاها گوشواره خوردتر شد

خندید وقتی دید نیلوفر شکسته

خون لخته از تیزیِ سنگی بر زمین ریخت

فهمیدم از دیوارِ کوچه،سر شکسته

لایوم کَ یومَک  حسینم گریه کم کن

تنها نه من،از گریه ات خواهر شکسته

می بینمت با مادرم بر شیبِ گودال

در لا به لایِ نیزه و خنجر شکسته

ای کاش می شد تا نبینم ساربان هم

انگشت را دنبال انگشتر شکسته

"شاعر هر سه شعر:حسن لطفی"

*گفت:بدجور زد تو گوش مادرم؛خوردیم رو زمین؛تا چشامو باز کردم دیدم مادرم خورده رو زمین،رو خاکا دنبال یه چیزی میگرده؛حسنم...حسنم...چشاش نمیبینه...عجب دستی داشت نامرد...چی شده مادر؟حسنم! ببینم گوشواره هامو ندیدی؟آی مادرم...آی مادرم...


*********************************
روضه شهادت رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم و امام حسن مجتبی علیه السلام_حاج میثم مطیعی

ای بهشت مدینه شهر رسول

باغ سر سبز لاله های بتول

تو بهشتی ولی بهارت کو

ای قرار همه قرارت کو

شِکوه بر درگه خدا داری

ناله وامحمّدا داری

*رسول خدا خیلی در بین ما غریبه...*

شهر احمد، کجاست احمدِ تو

از چه خاموش شد محمّد تو

ای جهانِ وجود، هستت رفت

خاتم الانبیا زدستت رفت

گرد غم بر فلک نشست، نشست

پشت شیر خدا شکست، شکست

گرد غربت مدینه را به سر است

از مدینه،علی غریب تر است

او که بار بلای امّت برد

او که پا بر نجات خلق فشرد

*پیغمبر چقدر برای ما زحمت کشید...*

جگرش را زطعنه چنگ زدند

به جبینش زکینه سنگ زدند

*یه روزیم به پیشانی پسرش سنگ زدند...*

بارها امّت ستم گستر

بر سرش ریختند خاکستر

بر قدم هاش خار افشاندند

کاذبش گفته ساحرش خواندند

چون پدر با عدو تکلّم کرد

با لب غرق خون تبسّم کرد

بارها جان خویش داد زدست

تا که گردد بشر خدای پرست

وقت رفتن نخواست از امّت

اجر، الاّ مودّت عترت

* "قل لا اسئلکم علیه اجرا الا الموده فی القربی..."

آقا خوب حقت رو ادا کردن...امشب برای پیغمبر گریه کن؛روز قیامت جلو حضرت زهرا شرمنده نشیما!

بگیم دورامون رو زدیم همه جا رفتیم برای پیغمبری که اینقدر برای ما زحمت کشید هیچ کاری نکردیم.

بعد عمری خون دل حقت ادا شد یا محمد

آیه های کوثرت از هم جدا شد...

چطور حقش رو ادا کردند؟ابن سعد در طبقات الکبری نوشته:راوی میگه ابن عباس رو دیدم گریه میکرد؛گفتم چرا گریه میکنی؟خودم بودم پیغمبر فرمود:"ایتونی بالکتف و الدوات"بیاید براتون وصیت کنم"اَکتُب لکم کتابا لا تضلوا بعدی"بعداز من گمراه نمیشید؛چی گفتن؟"انما یهجر رسول الله"

ان الرجل لیهجر جز کفر محض نیست

این جنگ با کتاب خدای پیمبر است

"و ما ینطق عن الهوی؛ان هو الا وحی یوحی"

گفتند پیغمبر داره هذیون میگه.

آن کس که داد نسبت هذیان به مصطفی

از کینه اش به صورت زهرا نشانه بود

با آن همه سفارش پیغمبر خدا

پاداش دوستی علی تازیانه است

یارب مغیره مادر ما را چگونه زد؟!

کز جای تازیانه ی او خون روانه بود

در مجلس معاویه ی ملعون امام حسن بود،دونه دونه اینا رو مورد خطاب قرار داد؛رو کرد به مغیره بن شعبه

فرمود:"اما انت یا مغیرة بن شعبه انت ضربتَ فاطمةَ"تو مگر فاطمه رو نزدی"حتی اَدمَیتَها"تا اینکه بدنش خون آلود شد...*

روح پاکش زتن چو گشت رها

باز گردید دست توطئه ها

بود روی زمین جنازه ی او

که شکستند عهد تازه ی او

منکر آیه ی شریفه ی شدند

بانی فتنه ی سقیفه شدند

از جحیم سقیفه خصم شریر

آتش افروخت در بهشت غدیر

چیره شد دست ظلم بر مظلوم

غصب شد حق چهاره معصوم

تا به جای صمد صنم شد نصب

گشت حق کتاب و عترت غصب

گر چه در نظم، قدرتم دادند

چه کنم حکم وحدتم دادند

ورنه پیوسته می زدم فریاد

که کجا فاطمه زپا افتاد

روز غصب خلافت علوی

گشت پامال، حرمت نبوی

در سقیفه ستم به مولا رفت

آتش از بیت وحی بالا رفت

شعله افروختند بر در وحی

آیه ای شد جدا زکوثر وحی

زخم شمشیر بر سر حیدر

گشت اجر رسالت دیگر

حمله بر حجّت خدا کردند

فرق او را زهم دو تا کردند

*دو سه جمله هم بریم در خونه ی امام حسن...*

بعد قتل علی امام حسن

گشت همچون پدر غریب وطن

ریخت یک آسمان بلا به سرش

خون شد از غیر و آشنا جگرش

زهر کین زد شراره بر دل او

عاقبت جعده گشت قاتل او

آسمان بس که خون به جامش ریخت

جگرش خون شد و ز کامش ریخت

روز تشییع، در برِ یاران

پیکرش شد زتیر، گلباران

*بدن مطهرش رو سوراخ سوراخ کردند...*

بارش تیر و جسم یار کجا؟

یاس زهرا و نیش خار کجا

آل هاشم اگر چه خون جگرید

این خبر را به خواهرش نبرید

سوز زخم درون بس است بر او

دیدن طشت خون بس است بر او

یوسف فاطمه،حسین عزیز

اینقدر اشک از دو دیده نریز

مجتبی هم به غربت تو گریست

هیچ روزی بسان روز تو نیست

در حسن زخمِ چند چوبه ی تیر

در تو زخم هزاراها شمشیر

شاعر: استاد حاج غلامرضا سازگار

******

کربلا سنگ بر جبینت خورد

تیر بر حلق نازنینت خورد

*امشب مادرت عزاداره

دختر بدرالدجی امشب سه جا دارد...*

"السلام علیک یا اباعبدالله وعلی الارواح التی حلت بفنائک علیک منی سلام الله ابدا ما بقیت و بقی اللیل والنهار ولا جعله الله آخرالعهد منی لزیارتکم.السلام علی الحسین،وعلی علی بن الحسین،و علی اولادالحسین،و علی اصحاب الحسین"


*********************************
غزل مصیبت و روضه _امام حسن مجتبی علیه السلام_حاج حسین سازور

السلام علیک یا مولانا الغریب یا حسن بن علی ایها المُجتَبی

آخر این شرک خفی را علنی خواهم کرد

 و پرستیدن اورا شدنی خواهم کرد

من به تنهایی از این جام نخواهم نوشید

همه ی اهل جهان را حسنی خواهم کرد

تا همه مردم دنیا بچشند از کرمش

همه را از نظر فقر غنی خواهم کرد

همه جا از حرم خاکی او خواهم گفت

کربلا راو نجف را مدنی خواهم کرد

میشود دید چه خون دلی از غم خوردم

سنگ دل را که به یمنش یمنی خواهم کرد

)آرزو نیست رجز نیست من آخر روزی

وسط صحن حسن سینه زنی خواهم کرد)2

میل اگر داشت فدای حرمش خواهم شد

و یکی از شهدای حرمش خواهم شد

گردو خاکم ولی از لطف کریمانه ی او

خادم صحن و سرای حرمش خواهم شد

هر زمان حال و هوای حرمش را بچشد

شاعر حال و هوای حرمش خواهم شد

شاید آن روز دل سنگ به دردم بخورد

گوشه ای سنگ بنای حرمش خواهم شد

حرمش راکه بسازند به حج خواهم رفت

بعد از آن وقف برای حرمش خواهم شد

مثل مشهد که مناجات سحر میخوانند

هر سحر سوز دعای حرمش خواهم شد

در دل معرکه تا قلب خطر خواهم رفت

و اگر مهلکه از اوست به سر خواهم رفت

شعر میخوانم و میجنگم و در میدانش

به نمایندگی از اهل هنر خواهم رفت

بال پرواز اگر ذکر حسن جان باشد

رو سفیدم که به دنیای دگر خواهم رفت

دم آخر که میاید چه کنم بغضم را

غرق در خونم و با دیده ی تر خواهم رفت

روضه هایی که سحر خواندم اثر خواهد کرد

به امید و مدد یار سحر خواهم رفت

در تب آتش در سوخته پر خواهم بود

در غم پاره جگر پاره جگر خواهم رفت

سخنم را به همه با کفنم خواهم گفت

با رد تیر روی پیرهنم خواهم گفت

از دم اول از او در سخنم گفتم پس

تا دم آخر از او در سخنم خواهم گفت

روی اورا دم پر پر زدنم خواهم دید

نام او را دم پر پر زدنم خواهم گفت

خون مارا به چه کاریست روی خاک بقیع

که من این مژده به رگهای تنم خواهم داد

روضه ی دفن غریبانه اورا آخر

موقع دفن تنم در وطنم خواهم دید

موقع مرگ به فریادم اگر گوش کنند

)اشهدم را وسط یا حسنم خواهم گفت) 2



*********************************
غزل مصیبت و روضه _امام حسن مجتبی علیه السلام_حاج حسین سازور

السلام علیک یا ابا محمد روضه ای که خیلی خودش دلش میخواد،آی گرفتارها،آی مریض دارها،شب روضه امام حسن شب باز شدن گره هاتون.... *

از کوچه به هنگام گذر خاطره دارم

میسوزم و با سوز جگر خاطره دارم

مانوس به اشکم چه کنم دست خودم نیست

آخر من از این دیده ی تر خاطره دارم

)یک روز عصا بودم و یک عمر خمیدم) 2

از درد سر درد  کمر خاطره دارم

کابوس گرفته زمن این خواب شبم را

با آه شب و سوز سحر خاطره دارم

این پیری من زیر سر کودکی ام بود

در سن کم از غم چقدر خاطره دارم

رد میشدم از کوچه تنگ و جگرم سوخت

از سیلی و از چرخش سر خاطره دارم

بیزارم از این سرعت بسته شدن در

)من با لگد و آتش در خاطره دارم) 2

*یکی صدا زد آقاجان چرا انقدر زود محاسنت سفید شده فرمود ما بنی هاشم زود پیر میشیم، دیگه نخواست به اون مرد بگه بابا توام جای مت بودی همینطور بود، کی میتونه ببینه جلو چشمش مادرش زمین میوفته، کی میتونه ببینه جلو چشمش به مادرش سیلی میزنن، کی میتونه جلوی چشم نامحرم ها مادرش و از رو زمین جمع کنه...... لذا وقتی که آب خورد دیدن رنگ بدنش تغییر کرد دیدن یه دفعه سبز شد امام حسن، فرمود زود بگید خواهرم بیاد. زینب آوند کنار بسترش دید امام حسن حالش منقلبه گفت خواهرم زود برام یه تشت بیار ،دیدن آقا سرش رو در میان تشت برد ،وقتی سرو بلند کرد دیدن لب و دهانش خون آلوده، تشت و نگاه کردن دیدن پر از خونه، پاره های جگر، آقا جان...

دیگه این لب و دهان خونی و کسی چوب نزد، آقا جانم زینب وقتی لب و دهان شما را دید تو سرو صورتش میزد محرم ها دورش و گرفته بودن، امام حسن کجا بودی... اون روزی که خواهرتون میان مجلس یزید... دید یکی داره با چوی به لب و دندان حسین میزنه،حسین.....


*********************************
روضه جانسوزشهادت امام حسن مجتبی علیه السلام_حاج میثم مطیعی

کریم کاری بجز جود و کرم نداره 2

آقام تو مدینه است ولی حرم نداره

*من میخوام کریم و بهت معرفی کنم*

ندهد فرصت گفتار به محتاج کریم

گوش این طایفه آواز گدا نشنیده است

کریم کاری به جز جود و کرم نداره

آقام تو مدینه است ولی حرم نداره

 *حافظ چی گفته:*

ارباب حاجتیم و زبان سوال نیست

در محضر کریم تمنا چه حاجت است

)کریم کاری به جز جود و کرم نداره

آقام تو مدینه است ولی حرم نداره) 2

*چرا حرم نداره؟*

کریم بیرق و صحن و علم نمیخواهد2

کنار فاطمه هرگز حرم نمیخواهد

کریم اونیکه همدم اشک و آهه

کریم کاری به جز جود و کرم نداره 2

آقام تو مدینه است ولی حرم نداره 2

حسن آقام حسن آقام حسن جان 3

*میخوام یه حرفایی بزنم باید استغفار کنم:

"اعوذ بالله من همزات الشیاطین

استغفرالله ربی و اتوب الیه

 استغفرالله من کل ذنب اذنبته

و من کل خطیئت اخطاتها بالحسن الهی العفو.... "*

کریم اونیکه همدم اشک و آه

دیده که مادرش تو کوچه بی پناهه 2

*آقاجونم تو مدینه ندیدنی هارو تو دیدی، امام حسین ندید، زینب ندید*

 خودم دیدم که دشمن مادرم را.....2

کربلا ،گودی قتلگاه، ندیدنی هارو عبدالله دید ،عباس ندید ،علی اکبر ندید ،قاسم ندید ای وای*

حسن آقام حسن آقام حسن حسن جان.....3

دلم تو روضه ها میشکنه مثل شیشه

ولی روزی مثل روز حسین نمیشه

غریب اونیکه که سر به بدن نداره

آقام رو زمینه ولی کفن نداره......

*آقام کفن داشت دیگه از این به بعد همه جا بگید آقای ما کفن داشت *

کفنی داشت زخاک و کفنی داشت زخون

تا نگویند حسین بن علی بی کفن است

حسین....حسن.....


*********************************
روضه_امام حسن مجتبی(ع)گریز اسرای دشت کربلا_حجت الاسلام پناهیان
          

اومد امام حسن مجتبی(ع) رو دید تو مسجد النبی؛آشنا نبود اهل مدینه نبود،گفت:این آقا کیه؟چقدر تو دل بروئه،چه شخصیت جذابی داره،لااله الا الله...کاش معرفی نکرده بودند امام حسن رو...گفتند: این حسن بن علی بن ابی طالبِ،گفت:ها این پسر علیِ،من علی رو خودم ندیدم نفرینش بکنم،لعنش کنم،برم لعن و نفرین و ناسزام رو به  پسرش بگم؛آخه نامرد تا الان داشتی تعریفش رو میکردی،چقدر قسی القلبی!اومد نشست روبرو امام حسن مجتبی؛نامرد سیر امام حسن رو ناسزا گفت؛کاش حضرت رو ناسزا میگفت؛شما هیئتی هستید میتونم همه ش رو براتون بگم؛اینقدر به باباش علی ناسزا گفت ...

آقا امام حسن مجتبی چطور برخورد کرد؟فرمود:شما اهل اینجا نیستی، غریبی؟اهل شامی؟اصلا تعجب کرد؛آقا داره سوال جواب معمولی میکنه؛آقا فرمود خب اهل شام همه با ما اینطوری هستن؛اینجا جاو مکان که نداری؟رسم بود مردم که میرفتن مدینه زیارت،هتل و مسافرخونه که نبود؛هر کی خونه ش بزرگ تر بود بقیه رو جا میداد؛فرمود بیا بریم خونه ی من؛میگه همون موقع دوست داشتم زمین دهن باز کنه من رو ببلعه؛فرمود بریم،جا نداری؛من هی نگاش میکردم دلم میرفت؛اصلا نگاه به این نمیکرد که به ما چی گفتی!لحظه ی آخر اومدم بگم آقا،منو ببخش؛اصلا آقا نذاشت حرفم تموم بشه،فرمود:خب تو شام اینطوریه دیگه" خدا کنه این بچه ها و حضرت زینب رو شام نبرن"کوفه ببرن؛هر جای دیگه ببرن؛شام نبرن"وقتی امام زین العابدین تو شام فرمود من پسر پیغمبرم...آخه از اون اول که شام اومده تو جرگه ی اسلام،معاویه رو دیدن،به عنوان استاندار اونجا بوده؛اونم هی خودش رو جا زده به عنوان فامیل پیغمبر،گفتن مگه پیغمبر به غیر از معاویه و یزید و اینا فامیل دیگه ای هم داره؟! این جورینا مردم شام!جنگیدند با امیرالمومنین،چقدر معاویه سم پاشی کرده علیه حضرت،اصلا عجیبه,وقتی از امام زین العابدین پرسیدند کجا به شما سخت تر گذشت تو کل این مصائب؟فرموده باشند:امان از شام...شام" جاهای دیگه هرجا حضرت زینب با این بچه ها میرفتند بعضی از این جسارتا نمیشد؛همه میدونستن اینا بچه های پیغمبرن؛همه میدونستن اینا مسلمونن؛همه میدونستن بعضی رفتارا رو نباید با اینا بکنند،اینا برده نیستند خرید و فروش بشن؛اینا رو رعایت میکردند؛تو شام از این بی ادبی ها به دختر بچه های پیغمبر،به همسران اولیاء خدا خیلی کردن؛خیلی آتیش سوزوندن اهل شام‌‌‌...اون وقت الان میری تو شام،تو سوریه میگی مذهبتون چیه؟جالبه ها" الان که اوضاع به هم ریخته،ما بیست سال پیش رفته بودیم میگفتند ما نمیدونیم مذاهب سنی وشیعه،ما علوی هستیم؛ما فقط علی رو میشناسیم؛بابا شما مردم شامید کی دست شما رو گذاشت تو دست علی؟!میبرنت سر قبر یه دختر سه ساله؛وقتی علی بخواد قدرت نمایی بکنه این جوری وا؛حالا این اهلبیت،این بچه ها چطور اینا رو رام کردند؟! یه خبر کوچیک بدم"

یکی ازسپاهیان یزید اومد گفت خدا لعنتت بکنه-خدا لعنتت بکنه رو من مثل تعزیه ها میگم-من میخوام یه حرفی بزنم اذیتم نکن،بذار حرف حق رو بزنم؛گفت:بگو کاریت ندارم؛تو این راه و نیمه راه هر چی بچه های حسین رو تازیانه زدیم یکیشون برنگشت یه کلمه حرف بد به ما بزنه،گریه کردند،زمین خوردند، باباشون رو صدا زدند،به دامن عمه پناه بردند اما حرف بد نزدند؛دل اهل شام رو بردند! آخرم وقتی اسرا آزاد شدند آقا زین العابدین صدا زد عمه جان زینب شما چه دستوری میدید؟چه کار کنیم؟زینب صدا زد عزیز برادرم ما تا به حال فرصت نکردیم گریه کنیم برای حسین،بگید یه سالنی به ما بدن از این خرابه دربیایم دوسه روز برای حسین گریه کنیم؛لااله الاالله...با همون گریه ها فتح کردند؛من که دلم نمیاد روضه ی حضرت رقیه رو بخونم میخوام از کنارش آرام عبور کنم؛یزید میگفت:اینا دارن شهر رو رو سر من خراب میکنند؛به زن و بچه خودش میگفت اینا شکست خورده اند گریه میکنند؛شما زن و بچه منید پیروز شدید برید با لباس فاخر بالاسرشون، دلشون رو بشکنید،کتک میزد همسرانش رو،برید این کارو بکنید، اینا میومدن با لباس فاخر کنار مجلس عزای زینب رد بشن،صدای گریه ی زینب و بچه های حسین رو میشنیدند،مینشستند خاک به سر خودشون میریختند لباس عزا میپوشیدند عزاداری میکردند؛هیئتیا اگر یه گریه کن بینتون نباشه چقدر قشنگ جاش رو خالی میکنید! جای اون سه ساله بین اینا خالیه،گاهی جای خالی این سه ساله رو به هم نشون میدن،اینقدر گریه میکنند...





موضوعات مرتبط: امام حسن(ع)
[ 8 / 9 / 1395 ] [ ] [ مهدی وحیدی ]
[ ]

متن روضه پیامبر (ص)

گاهی که پیغمبر را سنگ می زدند، یه دفعی خانمی می اومد خودش را سپر قرار می داد، سنگ ها را به جان می خرید، اون خدیجه بود ... باید از چنین مادری دختری مثل فاطمه (سلام الله علیها) بیاید که سپر ولایت بشه ...  .
 
منبع:كتاب گلواژه های روضه

******************************
آقا جان ممنونم که باز امشب من روسیاه رو به مجلس روضه ی مادرت راه دادی، ممنونم با این بار گناه که هیچ کجا راهم نمیدن شما منو به مجلس عزای مادرت، برای اینکه پاکم کنی راهم دادی ،آقا جان تو این ایام فاطمیه شما کجا برای برای مادر پهلو شکسته ات مجلس عزا بر پا کردی ؟اقا جان امشب بیا با  هم سری بزنیم به مدینه ،مدینه بعد از رحلت یه خبرایی هست !توی ایامی که امیر المومنین در پی مراسم کفن و دفن بدن رسول اکرم است یه عده نامرد توی سقیفه جمع شدن و برای غضب خلافت برنامه ریزی کردن، آقا جان سرت سلامت یا صاحب الزمان !آجرک الله فی مصیبت امک فاطمه الزهرا سیده نساءالعالمین...

******************************

روضه رسول اكرم صلوات الله علیه و امام حسین علیه السلام

مدینه شهر ناله های رسول

شهرلاله های سرسبز بتول

تو بهشتی ولی بهارت كو

ای قرار همه قرارت كو

شكوه بر درگه خدا داری

ناله وا محمدا داری

شهر احمد كجاست احمدتو

از چه خاموش شد محمد تو

آسمانها همه خراب شوید

كوهها در شراره آب شوید

ناله ها، آه از جگر خیزید

اختران بر زمین فرو ریزید

لحظه ها محشری عظیم شُدید

امت مصطفی یتیم شُدید

ای جهان وجود هستت رفت

خاتم النبیاء ز دستت رفت

گرد غم بر فلك نشست

پشت شیر خدا شكست

گرد غربت مدینه را به سر است

از مدینه علی غریب تر است

دیگه كسی رو نداره علی،یه پیغمبر بود حامی علی بود،دیگه یه مدینه می مونه، یه زهرا و علی،اونم زهرایی كه از رنگ و روش پیداست دیگه نمی دونه.

او كه بار بلای امت برد

او كه پا بر نجات خلق فشرد

جگرش را ز طعنه چنگ زدند

بر جبینش زه كینه سنگ زدند

بر قدم هاش خار افشاندند

كاذبش گفته ساحرش خواندند

بارها جان خویش داد از دست

تا كه گردد بشر خدا پرست

چقدر پیغمبر و شكنجه و آزار دادند،چقدر برای این مردم خون دل خورد،

وقت رفتن نخواست از امت

 اجر الا مودت عترت

استاد ما قشنگ می گفت:می فرمود مودت با محبت فرق می كنه،مودت یه درجه بالاتر از محبته، این همه پیغمبر به مودت ذی القربی تاید كرد. لحظه های آخر امیرالمؤمنین علیه السلام با سختی زیر بغل های پیغمبر و گرفت،اُورد تو مسجد،اشاره كرد،تأكید كرد بر مودت،محبت یعنی اینكه اگه كسی رو دوست داشته باشی می تونی تو دلت نگه داری بهش نگی،اما مودت یعنی كسی رو كه دوست داری بهش ابراز كنی،مودت یعنی ،علاقه خودتو بهش نشون بدی،این مردم دارن آماده می شن ،محبت خودشونو به زهرا نشون بدن،اما رسم مدینه ایها فرق داره،آخ بمیرم.سالی یه شب می خوای برا یغمبر گریه كنی ، پیغمبری كه رحمت اللعالمینی ،سنگ تموم باید بذاری،

وقت رفتن نخواست از امت

 اجر الا مودت عترت

بود روی زمین جنازه او

خیلی این حرف سنگینه،گفت:علی جان،تا بدن منو غسل ندادی،تا بدن منو خودت كفن نكردی،تا با دستای خودت منو تو خاك نگذاشتی،از كنار من تكون نخور،یعنی علی اگه منو رها كنی ،این مردم سراغ من نمیان،مردم اسیر دنیاشونن،وای وای از این مدینه

بود روی زمین جنازه او

كه شكستند ، عهد تازه ی او

منكر آیه شریفه شدند

بانیه  فتنه ی سقیفه شدند

چیره شد دست ظلم بر مظلوم

غصب شد حق چهارده معصوم

همه اهلبیت حقشون توی این یه بیت غصب شده

از سقیفه ستم به مولا رفت

آتش از بیت  وحی بالا رفت

زخم شمشیر بر سر حیدر

گشت اجر رسالت دیگر

حمله بر حجت خدا كردند

فرق او را زهم دوتا كردند

بعد قتل علی امام حسن

گشت همچو علی غریب وطن

ریخت یك آسمان بلا به سرش

خون شد از غیر و آشنا جگرش

آسمان بس كه خون به جامش ریخت

جگرش خون شد و ز كامش ریخت

روز تشییع در بر یاران

پیكرش شد به تیر گلباران

بارش تیر و پیكر یار كجا

یاس زهرا و نیش خار كجا

آل هاشم اگر كه خون جگرید

این خبر را به خواهرش نبرید

سوز زخم درون بس است

دیدن طشت خون بس است

یوسف فاطمه حسین عزیز

این قدر اشك از دو دیده نریز

مجتبی هم به غربت تو گریست

اما هیچ روزی به سان روز تو نیست

حسین.................بخدا تموم شد صفر حسین...............

ای تشنه لب حسین................

امشب شب رحلت پیغبره، سفره، سفره پیغمبره اما می خوام از پیغمبر اجازه بگیرم، روضه حسینشو بخونم، پیغمبری كه سلمان می گه: ندیم یه بار پیغمبر حسین و ببینه و گریه نكنه،می گه تو اوج شادی داشت لبخند می زد،صورتش پر از شور و شعف و شادی بود تا نگاش به حسینش می افتاد، اشك از كوشه چشمش جاری می شد،پیغمبر بالای منبر داره خطبه می خونه،پیغمبری كه اجازه نداد حسین و از روی سینش جدا كنند،اون پیغمبری كه دم آخر هی زیر گلوشو بوسه زد،پیغمبری كه همه وجودش پر شده از عشق حسین،پیغمبری كه گفت: حسین منی و انا من حسین،اون پیغمبری كه حسین جاش رو دوشش بود،بالا منبر داشت خطبه می خوند،یه مرتبه دیدند،نگاه پیغمبر چرخید به طرف در مسجد،شوق و شور تو چهره پیغمبر نمایان شد،دیدند بغلش و وا كرد همه دیدند حسین داره می دوه،می خواد بیاد تو بغل پیغمبر،قرار بگیره،حواسش تو صورت پیغمبره،پاش گرفت به حصیر كنار ستون مسجد، جلو پیغمبر باصورت افتاد رو زمین،پیغمبر خطبشو قطع كرد،سراسیمه از بالا منبر امد پایین، رو زمین نشت، لباسای حسین رو  درآورد، هی بوسه می زنه، عزیزم طوریت نشد بابا،جایی از بدنت درد نگرفت، جایت زخم نشد، گفتند: یا رسول الله  ما حسین و بلند می كردیم ، شما خطبتونو ادامه می دادید،پیغمبر فرمود خاموش، وقتی حسینم رو زمین افتاد، دیدم عرش خدا به لرزه افتاد،آسمونیا می گن یا رسول الله پاشو،آسمونیها طاقت ندارن حسین زمین بیفته،جان....رحمت خدا به این نالت،روضه پیغمبر و می خوای بشنوی من روضه پیغمبر و اینجور بلدم، جور دیگه ای بلد نیستم،من میگم روضه پیغمبر این دو بیته

 نه ذوالجناح دگر تاب استقامت داشت            نه سیدالشهدا بر جدال طاقت داشت

هوا ز باد مخالف چو قیر گون گردید                    عزیز فاطمه از اسب سرنگون گردید

******************************

روضه رسول اكرم صلوات الله علیه وآله وسلم

خاتم الانبیاء رسول خدا

 كه جهانش هزار باد فدا

  كرد اعلام برسر منبر

 به خلائق زاصغر و اكبر

كه من ای مسلمین نیك خصال

 دیدم آزارها به بیست و سه سال

پیغمبر وقتی كه از مسیر همیشه گیش می رفت ، هر روز یه یهودی خاكستر رو سرش می ریخت،یه روز داره می ره، دید رفیق هر روزه نیست،در خونش و زد،خانم خونه در و باز كرد تعجب كرد،شما! اینجا چی می خواید!پیغمبر متبسم بود،فرمود دیدم رفیق هر روزم نیومده،خاكستر رو سرم نریخته،گفتم یا مریضه برم عیادتش  ،یا سفره،اگر مشكلی داره،من برا خانوادش مشكلو حل كنم،گفت آقا صبر كن ،آمد پیش شوهرش گفت بلند شو ببین كی امده،همون كه هر روز خاكستر رو سرش می ریختی،آی چهل و هشتم،اینها دو ماه برای پاره های تن پیغمبر گریه كردند، دو ماه نه یه عمر،ایناه خدا بچه كه بهشون می ده ، می گردند،تو اسمای بچه های پیغمبر، ببینند كدوم اسمو بگذارم. طرف به خود اُمد، حالا چه كنم،زنه گفت بذار بیا بالینت، بسه دیگه ،پیغمبر با لبخند اُمد، یا رسول الله بالین منم میای،میشه نیاد، ما هر گناهی كه كردیم ، خاكستر به آینه قرآن كه نریختیم،لبخند زد،رفیق دیدم امروز نیومدی دلم هواتو كرد،گفتم یا مریضی یا سفر رفتی،یهودیه یه نگاه كرد،گفت:اشهدان لا اله الا الله،و انك رسول الله،سرش تو دامن پیغمبر بود جون داد،ببین چه جوری خدا یه نفرو مفتی می آمرزه،تو دامن پیغمبر، جون داد، رفت بهشت،كار پیغمبر اینه، كار حجتشم همینه، اون مرد زیدی مذهب بود چهار تا پسر داشت شیعه اثی عشری،داوزده امامی، یه روز گفت:اگه شما راست می گید امام زمانی دارید:بیاد منو شفا بده،منم بشم دوازده امامی،یه دل شب داد زد،بچه ها بیاید،سید شما، مولاتون،آقاتون، بچه ها آمدند،چی شده بابا، بخدا آقاتون اُمد،منو شفا داد گفت حرف این بچه ها تو گوش كن،آقا جان شما به یه چشم به هم زدن آدم درست می كنید،من یه عمر دارم میام،یه بار یه نگاه كن،دو سه روز دیگه این سیاهی هارو جمع می كنند،یابن الحسن از نو مسلمانم كن،بیا بالینم،بگم اشهدانك حجةالله،

 كرده ام روز و شب حمایت تان

سنگ خوردم پی هدایت تان

اُحد وقتی فاطمه سلام الله علیها رسید دید داره، از لب مبارك بابا خون می ریزه،حسیر آتش زد،با خاكستر حسیر زخم بابا رو التیام بخشید،جلو خون ریزی رو گرفت،وقتی پیغمبر رو سنگباران می كردند، خدیجه سلام الله علیها می اُمد ، جلوی سنگ ها ، سپر بلای پیغمبر می شد،سنگ ها رو به جان می خرید، یعنی زهرا جان، زینب جان،یاد بگیرید.

 ساحرم خوانده اید و جادوگر

 بر سرم ریختید خاكستر

گاه كردید سنگبارانم،

گه شكستید دُر دندانم

مثل من از منافق و كفّار

هیچ پیغمبری ندید آزار

حال چون می روم از این دنیا

اجر و مزدی نخواستم از شما

جز كه با عترتم مودت تان

حرمت و طاعت و محبت تان

دو امـانت مـراست بین شما

طاعت از این دو هست، دین شما

این دو از امر داور منان

یكی عترت بود یكی قرآن

این دو باهم چو این دو انگشتند

تا ابد متصل به یك مشتند

كافر است آن كسی كه در اقرار

یكی از این دو را كند انكار

چون پیمبر زدار دنیا رفت

روح او در بهشت اعلی رفت

جمـع گشتند امـت اسـلام

تا به زهرا دهند یک انعـام

رو سوی بیت کبریا کردند

جـای گل، بار هیزم آوردند

گلشـان شعلـه‌های آذر بود

حـرمتِ دختـرِ پیمبر بـود

دختر وحی را به خانه زدند

بـر تــن وحی تازیانه زدند

اولیـن اجـر مصطفی این بود

حمله بـر بیت آل یاسین بود

اجـر دوم نـصیب مـولا شد

کشتـه در صبحِ شامِ احیا شد

آنکه عمری چو شمع می‌شد آب

رُخش از خون سر گرفت خضاب

فـرق بشْکسته و دل صد چاک

مثـل زهرا شبانه رفت به خاک

اجـر سـوم رسیـد بـر حسنش

تیربـاران شـد از جفـا بـدنش

از این جا رو می خوام از زبان حضرت زهرا سلام الله علیها بخونم. دیگه امروز جون به لب زهرا سلام الله علیها رسید،بالین بابا،دیگه داشت،دق می كرد،خدانكه یه خانم باردار براش مصائب سنگین پیش بیاد،اینقدر این ماه صفر زهرا سلام الله علیها بالین پیغمبر گریه كرده،اینقدر بالین بابا ناله زده و اشك ریخته،یا بقیة الله، یه وقت دید یكی در زد، اَمد پشت در ، تو كی هستی،عرضه داشت یه عرب هستم،اُمدم دیدن پیغمبر،فرمود حال بابام وخیمه،امروز ملاقاتی نداریم،رفت،ساعتی دیگه دق الباب، همون پیرمرد،خانم اجازه بدید، بیام بالین پیغمبر، فرمود تو رو خدا برو،بابام هیچ حالش خوب نیست داره به خودش می پیچه،بار سوم كه آمد،پیغمبر فاطمه رو صدا زد،دخترم این ملكوت موته، از احدی اجازه نمی گیره، از تو اجازه می گیره،فاطمه جان برات حرمت قائله،چی شد ، من دارم مدح می گم،آخ یه عده ریختند در خانه، یا بقیة الله، تو خودت دیگه هرچی روضه بلدی بخون.

ملكوت الموت مزن شعله به زخم جگرم

وای من گر تو مدارا نكنی با پدرم

سئوال ، آیا سكینه هم بالای گودی از این حرفا زده یا نه.


******************************

شب رحلت (روضه رسول اكرم(ص))


ختم رسل امشب بار سفر بسته                            از ماتمش گریان زهرای دلخسته

از رحلت بابا سیه پوش است                                 آن اسوده ی تقوا ا گریه مدهوش است

امشب فلک ازدل شور و نوا دارد                  خیل ملک برسر دست عزا دارد

شب رحلت جانگداز رسول خدا است ، شب شهادت کریم اهل بیت امام حسن مجتبی ،عاشقان مدینه دلها را روانه مدینه منوره کنیم ، یا رسول الله اگر چه این عاشقان مدینه نیستند اما به یاد شما در این جا اقامه عزا گرفتند . میان بستر قلب عالم خلقت افتاده ،اطراف بستر عزیزانش نشسته اند . ( پدر چراغ خانه است ) پیغمبر گاهی از هوش می رود گاهی به هوش می آید ، علی گریه می کند ، فاطمه گریه می کند ، وقتی پیغمبر اشکهای چشم دخترش فاطمه را دید فرمود : گریه نکن دخترم اوّل کسی که به من ملحق می شود تویی بابا .

امّا کربلا ،روز عاشورا وقتی میوه ی دلش حسین به میدان می رفت دید سکینه نار دانه اشک می ریزد ابی عبد الله از ذوالجناح پیاده شد صدا زد دخترم با اشکهای چشمت قلبم آتش مزن همه بگوئیم حسین ...


******************************

وداع پیغمبر(روضه رسول اكرم(ص))


ماتم گرفت حال و هوای مدینه را                    پوشید کعبه رخت عزای مدینه را

خاکم بسر که دست اجل تیشه بر گرفت            وزپا فکند نخل رسای مدینه را

رکن علی شکست زفقدان مصطفی              در بر گرفت خاک صفای مدینه را

آدم گریست تا که ملائک به رویدست           بردند سوی ِ سدره همای مدینه را

روزهای آخر عمر مبارک پیغمبر بود فرمود : بلال مردم خبر کن بیایند مسجد ،بلال فریاد زد مردم بیائید پیغمر می خواهد وداع کند امروز ، مردم آمدند مسجد، یک وقت دیدند زیر بغلها پیغمبرگرفتند وارد شد در حالیکه رنگ صورت حضرت پریده ،بالای منبر رفت ، شروع به صحبت کرد در بین سخنانش فرمود : مردم هر کسی حقی بر من دارد بیایید قصاص کند دیدند یک مرد عربی ( سوادة بن قیس ) از میان جمعیت بلند شد . گفت : یا رسول الله از سفر طائف می آمدی مردم به استقبال شما آمدند من هم در میان جمعیت بودم عصا بدستت بود  عصا را بلند کردی به مرکب بزنید به بدن من اصابت کرد حالا می خواهم قصاص کنم .

فرمود : بلال برو خانه فاطمه ، عصای مَمشوق مرا بیاور ، بلال از مسجد بیرون آمد در حالیکه فریاد می زد آی مردم پیغمبر شما ، خودش را در معرض قصاص قرار داده ، کسی تو خانه نماند . بلال آمد د رخانه زهرا ، بابایت پیغمبر عصای ممشوق می خواهد . قضیه را بلال شرح داد صدای ناله زهرا بلند شد بلال به فرزندانم حسن و حسین بگو نزد آن مرد بروند تا قصاص شوند بلال عصا را آورد خدمت پیغمبر ، مردم دارند گریه می کنند ،  عصا را پیغمبر به مرد عرب داد . گفت : یا رسول الله وقتی عصا به بدن من اصابت کرد بدن من برهنه بود شما هم باید بدنتان را برهنه کنید حضرت وضع قصاص ( شکم مبارک ) را برهنه کرد . یک وقت دیدند سواده آمد گفت یا رسول الله خیلی وقتها دنبال بهانه می گشتم بدن مبارک شما را ببوسم خم شد بدن مطهر پیغمبر را بوسه داد پیغمبر در حقش دعا کرد.1

یا رسول الله ، کربلا هم زینب خم شد  لبها را گذاشت بر آن رگهای بریده ...




موضوعات مرتبط: پیامبراکرم(ص)
[ 8 / 9 / 1395 ] [ ] [ مهدی وحیدی ]
[ ]

متن روضه پیامبر (ص)

متن گریز روضه پیامبر(ص)-گریز سوم

پیامبر (ص) فرمان داد:کاغذی بیاورید که رهنمای مکتوبی برایتان بگذارم تا پس از من گمراه نشوید. معلوم بود که پیامبر (ص) در چه موردی می خواهد سند بگذارد.عمر ممانعت کرد و کاش فقط ممانعت میکرد!فریاد زد :  اِن الرجل لیهجر و حسبنا کتاب الله(صحیح بخاری)این مرد هزیان میگوید کتاب خدا برای ما کافی است. پیامبر (ص)را می گفت! این نسبت را به کسی میداد که وحی مطلق بود . خدا درباره ی او تصریح کرده بود که(ما ینطق عن الهوی ان هو الا  وحی یوحی)؛ پیامبر (ص) جز به زبان وحی سخن نمی گوید .جز به دستور خدا حرف نمیزند و جز حرف خدا را منتقل نمیکند، پیامبر (ص) با شنیدن این حرف دلش شکست و اشک در چشمانش نشست؛ولی ماجرا را پی نگرفت. پنجره ی انکاری که میتواند حنجره ی وحی را بفشارد ،کاغذ را بهتر میتواند مچاله کند چنانچه بعدا هم نشان داد که میتواند. در کوچه های بنی هاشم جلوی مادر سادات را گرفت .سند فدک را به من رد کن!این کاغذ چیست؟ان را به من بده !....نمیگویم کاغذ را چطور گرفت و مچاله کرد .همین قدر بگویم:

چون غبار کوچه بنشست بر زمین

حق تعالی دید و جبریل امین

بر رخ می نشان پنجه بود

از دل ساقی اثر باقی نبود

امد از کوچه برون زهرا ولی

زیر لب با هر قدم میگفت علی

با سر چادر به چشمشش میکشید

از کنار دیده اش خون میچکید

تا قدم در خانه ی حیدر نهاد

زینب او را دید و از غصه داد

چادرت مادر چرا خاکی شده

پنجه بر روی تو حکاکی شده

از چه رو مادر چنین غم دیده ای

روی خود از من چرا پوشیده ای؟     

******************************

متن گریز روضه پیامبر(ص)-گریز دوم


یا رسول الله! لحظات اخر سینه ات سنگین شد .چشم باز کردی چهره ی نازنین حسنین(ع) را برای اخرین بار دیدی .اما قربان ان اقایی که سینه اش سنگین شد . چشم باز کرد .دید شمر –لعنة الله علیه- خنجر به دست روی سینه مبارکش نشسته است.

اه از ان روز که بر سینه ی او

رفت ان دشمن دیرینه ی او

اه از ان روز که ان خصم لعین

چکمه پوش امد و شد صدر نشین

اه از ان روز که از او جان رفت

بدنش زیر سم اسبان رفت

اه از ان روز که با حال شگفت

زینب از حنجر او بوسه گرفت

منبع:كتاب گریزهای مداحی،نویسنده: محمد هادی میهن دوست

*****************************

متن گریز روضه پیامبر(ص)-گریز اول

خداوند در قران کریم می فرماید:(قل لا اسئلکم علیه اجرا الا المودة فی القربی)؛ پیامبر بگو : من از شما اجری برای رسالت نمی خواهم ،غیر از مودت و دوستی اهل بیتم . مردم! محبت به اهل بیتم را فراموش نکنید......عرض میکنم :ای رسول خدا!نبودی ببینی اهل مدینه مودت را چگونه معنا کردند.

شد تو را مزد رسالت با ذو القربی مودت

بی تو چون گویم که امت باذوالقربی چه کرده؟

دخترت را دست جمعی میزدند اهل سقیفه

یک نفر انجا نگفت اخر مگر زهرا چه کرده؟

دیدن این صحنه ها در کودکی بعد از پیمبر

با دل پاک حسین و زینب کبری چه کرده؟

بادل مهدی امید شیعه در عالم خدایا

قصه ی قبر نهان مادرش زهرا چه کرده؟

منبع:كتاب گریزهای مداحی،نویسنده: محمد هادی میهن دوست

******************************
مرگ پدر

حال رسول خدا(ص) بدتر شد، سرش را در دامن علی(ع)  گذاشت و بی هوش گشت: زهرا(ع) به صورت نازنین پدر نگاه می کرد و اشک می ریخت و می فرمود:

«آه به برکت وجود پدرم باران رحمت نازل می شد و دادرس یتیمان و پناه بیوه زنان بود.»

صدای نالة زهرا به  گوش پیامبر رسید، دیده گشود و با صدای ضعیف فرمود:

دختر عزیزم! این آیه را بخوان: « وَمَا مُحَمَّدٌ إِلاَّ رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِن قَبْلِهِ الرُّسُلُ أَفَإِن مَّاتَ أَوْ قُتِلَ انقَلَبْتُمْ عَلَى أَعْقَابِكُمْ »1

از مرگ چاره ای نیست، چنانکه پیغمبران مردند من نیز خواهم مرد. اما چرا ملت هدف مرا تعقیب نمی کنند و قصد سقوط و عقب نشینی دارند؟!

از شنیدن این سخن گر یة زهرا(ع) شدید تر شد. رسول خدا(ص) از احوال پریشان و چشم گریان دختر عزیزش منقلب شد، خواست او را تسلی دهد اما  مگر به آسانی می توان او را آرام نمود. ناگاه فکری به خاطرش رسید، به فاطمه  اشاره  کرد نزدیک بیا. وقتی صورتش را نزدیک پدر برد آن حضرت راضی در گوش او گفت. حاضرین دیدند صورت فاطمه(ع) برافروخته شد و در همان ناراحتی تبسم کرد. از این تبسم نابهنگام تعجب نمودند.  علت خنده را از خودش پرسیدند، فرمود:

«تا پدرم زنده است رازش را فاش نمی کنم!»

بعد از مرگ پدر آشکار ساخت و گفت:

«پدرم در گوش من فرمود: فاطمه جان! مرگ تو نیز نزدیک است؛ تو اولین فردی هستی که به من ملحق خواهی شد.»

«اَنَس» گوید: هنگامی که پیغمبر(ص) مریض بود فاطمه(ع) دست حسن و حسین را گرفت و به منزل پدر آمد، خودش را روی بدن آن حضرت افکند و سینه اش را به سینه او چسباند و شروع به گریه نمود. پیامبر اکرم(ص) فرمود: فاطمه جان! گریه نکن و در مرگ من صورت مخراش، گیسوان پریشان نکن، واویلا مگو، و مجلس گریه و نوحه سرایی برایم نساز.

سپس اشک رسول خدا(ص) جاری شد و فرمود:

«خدایا اهلبیتم را به تو و مومنین می سپارم.»2

امام علی(ع) می فرماید: «با گریة زهرا(ع) اشک رسول خدا(ص) مانند باران جاری شد و محاسن شریفش را تر کرد، در حالی که از  فاطمه جدا نمی شد و سر مبارکش روی سینة من قرار داشت، و حسن و حسین پاهایش را می بوسیدند و بلند بلند گریه می کردند.»3

 
[1] - سوره آل عمران، آیه 144.

[2] - بحارالانوار، ج 22، ص، 46، به نقل از «بانوی نمونه اسلام» ص 139

[3] - همان، ص 490.

********************************

گریزی به کربلا

فاطمه(ع) می دانست که از پس این وداع، دیگر دیداری نیست، یک دختری هم در کربلا وقتی که پدرش می خواست به میدان برود، و او می دانست که دیگر پدر را زنده نخواهد دید، جلو آمد و گفت:

«یا ابه استسلمت للموت؟»، «پدر جان! آیا آماده شهادت شده ای؟».

امام فرمود: «آخر چگونه تسلیم مرگ نشود کسی که یار و یاور ندارد.»

سکینه گفت: «یا ابه ردنا الی حرم بدنا» ؛«حالا که آمادة مرگ شده ای پس ما را در این صحرا و در دست دشمن رها مکن، به حرم جدمان برگردان.»

امام فرمود: «فرزندم! مرا امان نمی دهند، اگر مرغ قطا را به حال خود گذارند در لانه اش می خوابد.»

صدای شیون زنان از این سخن امام بلند شد؛ سکینه که بیش از همه ناراحت بود و ساکت نمی شد، امام حسین (ع) او را به سینه چسبانید و اشکهایش را از صورتش پاک کرد و فرمود: «سکینه جان! بدان که بعد از مرگ من گریه زیادی خواهی داشت، ولی تا جان در بدن دارم با اشک خود قلب مرا آتش مزن.»1

 
[1]بحارالانوار، ج 45، ص 47
  منبع: كتاب آتش در حرم

***********************************
پاره های تن پیامبر

دشمنان و حسودها برای هر کسی که پیغمبر به او مهر می ورزید یک نقشه ای کشیدند.

دیدند پیغمبر عاشق علیست یک نقشه برای علی کشیدند، علی را خانه نشین کردند.

دیدند همه باید پیغمبر را یا رسول الله صدا بزنند، تنها کسی که در عالم می تونه به پیغمبر بگه «بابا» ، فاطمه (سلام الله علیها) است که نقشه برای فاطمه (سلام الله علیها) کشیدند.

دیدند پیغمبر حسین را می گیرد و از نوک پا تا سر او می بوسد و می بوید لذا به جای جای بوسه های پیغمبر زخم زدند ...  .

 منبع:كتاب گلواژه های روضه

******************************

دو برادر

مگه پیغمبر برا علی وصیت نکرده، می شه برا امام حسن (علیه السّلام) و امام حسین (علیه السّلام) که امامند، وصیت نکرده باشه؟ (زبانحال) پسرم یه روز با مادرت می ری مسجد، فدک را مادر می گیره، دست در دست مادرت داری ...

امام حسن (علیه السّلام) فرمود: حسین جان !

ما قصه ی یک روح و دو پیکر بودیم
 از حق برادری فراتر بودیم
در نرگس تو طشت طلا را دیدم
 آن شب که گل سینه ی مادر بودیم

امروز سر به سینه ی پیغمبرند، دو تا داداش به هم خیره شدند، چند جا اینطور، چشمشون به هم افتاده، یکی امروز رو سینه ی پیغمبر، یه دل شب هم علی گفت: بیایید وقت وداع با مادره، همین که سر به سینه ی مادر گذاشتند، چشمشون به هم افتاد ... .

منبع:كتاب گلواژه های روضه

****************************

قرآن و عترت


شروع به وصیت کردن، پیغمبر فرمود: دو چیز برای شما امانت می گذارم که با این دو چیز دنیا و آختر سعادتمند بشوید. یکی قرآن و یکی هم عترت عرضه بداریم یا رسول الله ! عجب این اُمت امانت داری کردند. قرآن را که پشت در و دیوار قرار دادند.

قرآن را که ریسمان به گردش انداختند، میان کوچه ها کشاندند ... .
قرآن را پاره پاره کردند، تیرباران کردند.
عترت را هم به کربلا کشیدند و بر نیزه ها کردند، آواره ی کوه و بیابان کردند.

 منبع:كتاب گلواژه های روضه



موضوعات مرتبط: پیامبراکرم(ص)
[ 8 / 9 / 1395 ] [ ] [ مهدی وحیدی ]
[ ]

متن روضه پیامبر (ص)

متن گریز روضه پیامبر(ص)-گریز دهم

جنازه ی مطهر پیامبر (ص)را بعد از سه شبانه روز به خاک سپردند.اگر چه مردم وفا نکردند و از بدن آنطور که باید تجلیل نکردند؛اما به بدن هم جسارت نکردند.در کربلا هم جسد امام حسین (ع)سه روز بی کفن بر روی زمین ماند ؛امااینجا هر چه توانستند به این بدن جسارت کردند؛پیراهنش را ربودند؛انگشتر را با انگشت ربودند؛بدن را قطعه قطعه پامال سم اسبان نمودند...

چرا عمامه ای بر سر نداری

چرا انگشت و انگشتر نداری

اسیر زخم هما یک جای سالم

برای بوسه ی خواهر نداری

تو را ای آیه ی تطهیر کشتند

به تیغ و نیزه و شمشیر کشتند

به هم با دست خونین دست دادند

مرا با گفتن تکبیر کشتند

          منبع:كتاب گریزهای مداحی،نویسنده: محمد هادی میهن دوست
         
*******************************

متن گریز روضه پیامبر(ص)-گریز نهم


مردم پیامبر را بسیار اذیت وآذار کردند.بی احترامی وجسارت بسیار روا داشتند . شکنبه و خاکستر بر سر او ریختند . هر موقع پیامبر زخمی بر میداشت .حضرت زهرا (س) با چشمان اشکبار ، از پیامبر (ص) پرستاری میکرد و بر زخم های جسم و دل پیامبر مرحم میگذاشت .در کربلا هم دختر امام حسین (ع) دلش می خواهد از پدرش پرستاری کند و بر زخم هایش مرحم بگذارد ؛ ولی چه کند ؟بر سر بریده چه مرحمی بگذارد ؟ولی چه کند؟چه مرحمی میتواند بگذارد؟

  آمد سر نعش پدر با چشم گریان

گیسو پریشان کرد و از غم نغمه خوان شد

بابا چرا جسمت ؛چنین افتاده بی سر

بابا چرا راس تو بر نوک سنان شد

بابا پس از قتل تو از بیداد دشمن

صد گونه ظلم و جور و کین بر کودکان شد

باباچسان،جسم تو را صد چاک بینم

کز دیدنش از دل برون، تاب و توان شد

تا بر سنان ،شد راس تو از بهر غارت

در خیمه وارد ،شمر و خولی و سنان شد

بردند معجر از سر و خلخالم از پای

سر تا به پهیم خسته از جور خسان شد

غلام رضا نوایی کاشانی

منبع:كتاب گریزهای مداحی،نویسنده: محمد هادی میهن دوست

**********************************

متن گریز روضه پیامبر(ص)-گریز هشتم

پیامبر (ص) رد میشد .صدای گریه کنیزی را شنید .دلش طاقت نیاورد ؛رحمة للعالمین است. پرسید چرا گریه میکنی ؟گفت :می ترسم به خاطر تاخیرم مواخذه شوم.پیامبر (ص)او را همراهی کرد و پیش مولایش واسطه شد که اذیتش نکند .گفت:اقا قربان قدمتان !نه تنها اذیتش نمی کنم بلکه به یمن قدم شما آزادش هم میکنم. یا رسول لله !صدای گریه کنیزی را شنیدید، طاقت نیاوردیدوتحمل نکردید ؛پس چه میکردید، اگر صدای گریه های کودکان امام حسین رازیر تازیانه ها ی دشمن  میشنیدید؟ ان هنگامی که دشمن به سمت خیمه ها حمله ور شد و خیمه ها را آتش زد. امام سجاد (ع) فرمود:(علیکن بالفرار)

وای بر انان که ال مصطفی را میزدند

در میان شعله ها ریحا نه ها را میزدند

در میان دختران و خیل زنها بیشتر

عمه سادات ناموس خدا را میزدند

هم میان خیمه گه هم در میان قتله گه

دسته گلهای بهشت مرتضی را میزدند     

منبع:كتاب گریزهای مداحی،نویسنده: محمد هادی میهن دوست


*********************************

متن گریز روضه پیامبر(ص)-گریز هفتم

روزی رسول الله (ص)همراه جمعی از اصحاب ،از راهی میگذشت. در راه به کودکانی بر خورد کرد که مشغول بازی بودند.رسول الله (ص) کنار کودی نشست و شروع کرد به بوسیدن بین دو چشم ان طفل .سپس او را بر دامن خود جای داد و به او اظهار محبت زیادی کرد.شخصی از علت این ماجرا سوال کرد .فرمود: روزی این طفل را دیدم که با حسین من بازی میکرد .خاک زیر پای حسین من را برمیداشت و به صورت خود میمالید.جبرئیل به من خبر داد که او حسین مرا در واقعه کربلا یاری میکند. او را به جهت محبت به فرزندم حسین دوست دارم.یا رسول الله !ما هم دوستدار حسین تو هستیم. ما هم خاک پای حسینت را به سر و صورتمان میمالیم . کام ما را با خاک کربلا باز میکنندو وقتی هم به قبر میرویم خاک کربلا بر پیشانی ما می نهند....ما هم حسینت را دوست داریم. به ما هم محبت کن ! ما را هم کربلایی کن.....     

دلمون پر میزنه برای کربلا حسین

نظری کن بیاییم کنار خیمه ها ت حسین

اون قدر دوستت داریم که روز و شب به یاد تو

اشک ماتم میریزیم برای بچه ها حسین

مادرم یادم داده تو روضه هات گریه کنم

مثل بچه مرده ها همش میگفت فدات حسین

من به قربون تو و گل های سرخ پرپرت

دوست دارم سر بذارم رو قبر کشته هات حسین

 ای حسین فاطمه به پسرت مهدی بگو

شب و روز سر بزنه به این عزادارات حسین

 

منبع:كتاب گریزهای مداحی،نویسنده: محمد هادی میهن دوست


*******************************

متن گریز روضه پیامبر(ص)-گریز ششم

خداوند در قران کریم میفرماید:(قل لا اسئلکم علیه اجراً الاالموده فی القربی ) پیامبر (ص) بگو من از شما اجری برای رسالتم نمی خواهم غیر از مودت و دوستی اهل بیتم .عرض می کنم :پیامبر دو نفر را پاره تن خود نامید و تعبیر (بضعه منی )را در مورد انها به کار برد :یکی امام رضا است که فرمود :( ستد فن بضعه منی به خراسان )؛ پاره جگر من در خراسان دفن می شود و یکی حضرت زهرا است.فرمود :(فاطمه بضعه منی فمن اغضبها اغضبنی) فاطمه پاره تن من است. هر کس اورا ناراحت کندمرا ناراحت کرده است .اما ببینید با این دو پاره تن چه کردند. یکی را در غربت مسموم و دیگری را بین در و دیوار شهید کردند.

رسول گفت که زهرا است پاره تن من

چه ظلم ها که رسیدی به پاره تن من

به خانه ای که ملک می گرفت اذن دخول

زدند اتش بیداد بعد مردن او

هزار حیف که سیلی زدند بر رویش

که همچو شام سیه گشت روز روشن او

بگفت فضه خذینی که محسنم کشتند

به صد شتاب روان گشت بهر دیدن او

میانه ی در و دیوار دید فاطمه را

شکسته پهلو گردیده سقط محسن او


منبع:كتاب گریزهای مداحی،نویسنده: محمد هادی میهن دوست

********************************

متن گریز روضه پیامبر(ص)-گریز پنجم

روح هستی در میان بستر است

لحظه های اخر پیغمبر است

رو به قبله پای او در احتضار

می کشد از بهر مرگش انتظار

حیدر احساس غریبی میکند

    فاطمه هم ناشکیبی میکند

یک طرف گریان حسن یک سو حسین

یک طرف اه و فغان زینبین

زیر لب گوید به اواز جلی

اشهد ان ولی الله علی

گاه گوید ای گروه بی وفا

خوش کنید اجر رسالت را ادا

از شما چیزی نخواهم ای همه

جز مودت با عزیزم فاطمه

اخر او دار و ندار من بود

او گل باغ و بهار من بود

  فاطمه عشق من و جان من است

فاطمه تفسیر قران من است

فاطمه یک هدیه ازرب جلی است

کوثر است و شیشه ی عمر علی است

این وصیت از من و چشم ترم

بعد من جان شما و دخترم

بعد من اکرام و تکریمش کنید

نی ز حقش تحریمش کنید

حال مبادا این که آزارش کنید 

در غم غربت گرفتارش کنید

اما از ان طرف ابن عباس میگوید :خود رسول خدا فرمودند:زمانی که دخترم فاطمه را مشاهده میکنم یاد مصائبی می افتم که پس از من براو وارد میشود. گویا میبینم ،در خانه خویش،مورد هتک حرمت قرار گرفته ، حقش غصب شده ،از ارث محروم گشته،پهلویش شکسته،کودکش سقط شده و دمادم فریاد میزند(یا محمداه)و کسی جوابش را نمی دهد.استغاثه میکند ولی کسی به یاریش نمیشتابد.پس پیوسته پس از من محزون و غمگین و گریان است.     

بعد من ای دخترم از رنج و غم

شام تیره آید و روز ستم

آتش افتد میان باغ من

بشکند بال و پرت از داغ من

همنشینت بعد من اشک است و اه

بی پناهی ،بی پناهی ،بی پناه

بعد من اشکت دگر جاری شود

قامتت محتاج دیواری شود

می خوری سیلی زدستی بی حیا

راه را گم میکنی در کوچه ها

می نشیند جای دستی روی تو

بشکند با ضرب در پهلوی تو

همسرت را چون که دلداری کنی

در میان کوچه ها یاری کنی

دست خود چون بر کمربندش نهی

میرسد پایان وصل و همرهی

اید از ره یک غلاف بی حیا

 می زند بر جسمت ای گل از جفا

چادرت خاکی شود از کینه ها

می شود داغ تو سوز سینه ها

شاعر:محمد علی شهاب

منبع:كتاب گریزهای مداحی،نویسنده: محمد هادی میهن دوست

*******************************

متن گریز روضه پیامبر(ص)-گریز چهارم

وقتی پیامبر از کوچه های مکه رد میشد از بالای پشت بام روی سرمبارکش خاکروبه و خاکستر میریختند.  پیامبر (ص) در نهایت غربت ، خاکروبه ها و خاکستر ها را پاک میکرد...وارد خانه هم که میشد ام ابیها بود. با دستان کوچکش برای پیامبر مادری میکرد و لباسهای خاکی او را میتکاند اما دلها بسوزد برای اسرای اهل بیت (ع). ان هنگامی که وارد شهر شام شدند ، زن های شامی  از بالای بام ها خاکستر و خاک روبه و سنگ و چوب بر سر خاندان اهل بیت ریختند . خاکستر اتشی روی عمامه امام سجاد افتاد و عمامه را سوراخ کرد. دست های حضرت سجاد (ع)به گردن مبارکشان بسته بود ؛ لذا نتوانست ان را خاموش کند .اتش اهسته اهسته به سر مبارکشان رسید و سر را سوزانید.

باز اسم کوفه در میان و نام شام

اه اه از صبح کوفه وای وای از شام شام

چون نسوزم زاتش این غم که بر سر ریختند

اتش اندر فرق عابد خلق خون آشام  شام 

 اه از ان ساعت که زینب بر سر بازارها

می زدندش سنگ برسر از در و از بام شام

بی حیایی رابین که با یکدیگر از قتل حسین

می نمایندی مبارک باد ،خاص و عام و شام 

                   شاعر: جودی

منبع:كتاب گریزهای مداحی،نویسنده: محمد هادی میهن دوست



موضوعات مرتبط: پیامبراکرم(ص)
[ 8 / 9 / 1395 ] [ ] [ مهدی وحیدی ]
[ ]

متن روضه پیامبر (ص)

متن روضه پیامبر اكرم صلوات الله علیه و آله - حجت الاسلام دكتر رفیعی
   
نبی در بستر و زهرا كنارش

عزیز قلب او شد بی قرارش

بگوید دخترم كمتر نوا كن

برای رفتن بابا دعا كن

شب رحلت پیامبر عظیم الشأن اسلام صلی الله علیه و آله و شب یتیمی جهان اسلام است. امشب همه ی جهان اسلام عزادار و در واقع مصیبت دیده اند . از همه بیشتر ، بر تنها یادگارش زهرای مرضیه سلام الله علیها سخت بود. بر امیرالمؤمنین علیه السلام و بر نوادگان پیغمبر علیهم السلام ، حسن و حسین علیهما السلام و زینب كبری سلام الله علیها و ام كلثوم سلام الله علیها سخت بود. چون یك اُنس عجیبی بین پیغمبر صلی الله علیه و آله و فاطمه ی زهرا سلام الله علیها بود. فاطمه ی زهرا پنج سال داشت كه مادرش را از دست داد. فاطمه برای پیغمبر هم دختری كرد و هم مادری. پیامبر اكرم خطاب به فاطمه می فرمود:اُم ابیها؛ تو مادر من هستی. یك روز شخصی در كنار مسجدالحرام شكمبه ای روی پیغمبر انداخت، بدن و لباس آن حضرت قدری كثیف شد،پیامبر منزل آمدند{ پیغمبر خیلی رئوف بود،خیلی صبور بود،خیلی مهربان بود،همه ی آنها را با این جرم هایشان بخشید} فاطمه ی زهرا همین كه این وضع را مشاهده كرد بلافاصله پدر را تطهیر كرد،لباسی برای او آورد. پیغمبر لباسش را عوض كرد و فرمود:انت اُمّ ابیها؛ تو مادر پدرت هستی. پیامبر این تعبیر را چند جا به كار برده است. روزی كه پیغمبر مدینه بود و فاطمه را نمی دید به او خیلی سخت می گذشت، حتماً باید زهرا را می دید. پدر و دختر خیلی ارتباط شان با هم صمیمی بود؛خانه شان نزدیك هم بود حتی بعد از ازدواج،رفت و آمد می كردند. اما این دو سه روزی كه پیغمبر حالش خوب نبود دیگر فاطمه خانه ی خودش نرفت،خانه ی پیامبر ماند. نوشته اند همین كه پیامبر حالش بد می شد و رنگش تغییر می كرد؛ زهرا گریه می كرد و می فرمود: وَاكَرْباهُ لِكَرْبِكَ یا اَبَتاهْ؛( آه وفغان ازرنج ومصیبت تو ای پدرجان) 1 همین كه پیغمبر متأثر می شد، اشك فاطمه جاری می گشت. خیلی این پدر و دختر صمیمی بودند. با این ارتباط وسیعی كه با هم داشتند. فاطمه امشب و فردا از بالای سر بابا تكان نخورد، نشسته بود و صورت بابا را نگاه می كرد{ یا بقیة الله، ان شاءالله یك شب ِ بیست و هشتم، مدینه ی منوّره عرض ارادت كنیم} فاطمه ی زهرا،امیر المؤمنین،امام حسن و حسین علیهم السلام همگی دور پیغمبر بودند. در نهج البلاغه آمده است:امیرالمؤمنین فرمود: لَقَد قُبِضَ رسولُ اللهِ و اَنَّ رأسَهُ علی صَدری؛2 پیامبر در حالی جان دادن كه سرش روی سینه ی من بود. در حالی جان داد كه سرش را به سینه چسبانده بودم، در این حالت از دنیا رفت.پیغمبر در خانه غسل داده شد،كفن شد،ولی تشییع نشد،در همان خانه ی خودش به خاك سپرده شد.اَنس بن مالك می گوید: وقتی پیغمبر را به خاك سپردیم،سنگ لحد را چیدیم و قبر را پوشاندیم، من از حجره بیرون آمدم،دیدم یك خانم كنار دیوار ایستاده و گریه می كند. از صدای گریه اش فهمیدم فاطمه است. شب بود،تاریك بود،جلو آمد،عرض كرد:اَنَس پیغمبر را به خاك سپردید؟ عرض كردم بله خانم. فرمود:چه طور طاقت آوردید جسم پیغمبر را زیر خاك كنید؟! چه طور گُل مرا زیر گِل قرار دادید؟ چطور خاك بر بدنش فشاندید؟3 اتاق را خلوت كردیم، فاطمه وارد اتاق شد، فرمود: بابا بلند شو، دخترت تنها مانده است.

صُبَّتْ عَلَیَّ مصائِبُ لَو اَنَّها

صُبَّتْ عَلَی الاَیّام صِرْنَ لَیالِیا4

بابا، روز ِ فاطمه شب شد. بابا،خوشی فاطمه تمام شد.بابا،احترام فاطمه پایان پذیرفت.بابا بلند شو ببین آماده شده اند به خانه ی دخترت حمله كنند.بابا بلند شو ببین دخترت تنها مانده.یا فاطمة الزهراء طاقت نیاوردی بر بدن بابا خاك بریزند.شما را احترام كردند. وارد اتاق شدی كنار قبر پیامبر اشك ریختی.اما نبودی ببینی چگونه جلوی چشم قاسم بن الحسن،جنازه ی بابا را تیر باران كردند! به خدا امام حسن غریب است.امام غریب زیست و غریب مُرد.امروز هم قبرش زائر ندارد.یا فاطمةالزهرا،جلوی چشم صغیرهایش بدن را تیر باران كردند. فاطمه جان،طاقت نیاوردی خاك بر بدن بابا بریزند. شما هم یك دختری و دختر اباعبدالله هم یك دختر است. وارد قتلگاه شد،دید بابا سر در بدن ندارد،بدن قطعه قطعه،خودش را روی بدن بابا انداخت. خانم شما را كنار قبر بابا آزاد گذاشتند كه اشك بریزید،گریه كنید،اما دختر اباعبدالله را با تازیانه از بدن بابا جدا كردند!

1-مستدرك ج2،ص451،بحارالانوارج22،ص458،منتهی الآمال،ص148

2-نهج البلاغه،خطبه197،غررالحكم،ص120،ح2103

3-سوگنامه آل محمد،ص23

4-بحارالانوار،ج79،ص106؛مناقب ج1،ص242؛مسكن الفؤاد،ص112

منبع كتاب مقتل" روضه های  استاد رفیعی " ص15-13


**********************************

متن گریز روضه پیامبر(ص)-گریز شانزدهم

یکی از پسران رسول خدا (ص) به نام قاسم، در چهار سالگی از دنیا رفت . حضرت در مراسم تشییع پیکر فرزندش (با دلی سوخته و چشمانی اشکبار )به یکی از کوههای مکه نگاه کرد و گفت: ای کوه ،اگر این مصیبت بر تو وارد میشد تو را ویران میکرد و از هم میپاشاند.  از این مصیبت بیش از یک ماه نگذشته بود  که پسر دیگرآن حضرت به نام عبدالله در گذشت .پیامبر (ص) در مرگ او هم بسیار سوخت و بسیار گریه کرد.

اینجا فرزند پیامبر (ص) به مرگ طبیعی از دنیا رفت و با احترام کفن و دفن شد و با احترام تشییع شد ؛با این حال پیامبر (ص) اینطور منقلب شد و گریست و فرمود :اگر این مصیبت بر کوه وارد میشد کوه از هم میپاشید؛پس چه میکرد اگر میبود کربلا ؟آن هنگامی که امام حسین (ع) را محاصره کرده بودند و هر کسی ضربه ای میزد.......همان هنگام که حضرت زینب(ع)

آهی کشید از دل و با دیده ی پر آب

بابضعه رسول خدا کرد این خطاب

مادر بیا که بی کس و تنها حسین توست

تنها میان لشکر اعدا حسین توست

مادر بیا بین که در این دشت مرگبار

بی یار رو بی پناه و هم آوا حسین توست

این پاره پاره تن که فتاده به روی خاک

از تشنگی به حالت یغما حسین توست

این نازنین بدن که ندارد برای من

یک جای بوسه در همه اعضا حسین توست

این گل که پرپر از ستم قوم مشرکین

گردیده پیش چشم من اینجا حسین توست

منبع:كتاب گریزهای مداحی،نویسنده: محمد هادی میهن دوست

******************************

متن گریز روضه پیامبر(ص)-گریز پانزدهم

پیامبر (ص) با شروع بعثتش دانشگاه انسان ساز خود را تاسیس کرد . زحمات زیادی کشید و خون دلهای فراوان خورد تا این دانشگاه رونق گرفت .اساتید دانشگاه را نسل در نسل معرفی کرد و فرمود : از شما اجری نمی خواهم مگر مودت دوستی و احترام به اساتید این دانشگاه. 

به امر حق به دارالملک هستی

محمد کرد دانشگاه تاسیس

علی داماد خود استاد کل را

در انجا نصب کرد از بهر تدریس

بود برنامه اش تبیان قرآن

 بر این استاد و این برنامه تقدیس

اگر خواهی شوی انسان کامل

به دانشگاه احمد نام بنویس

شاعر:بصیر اصفهانی

اما بعداز  رسول الله، شاگردان منافق ، کینه ها ،حسادتها و عقده های خود را نمایان کردند. دور این دانشگاه را محاصره کردند. هیزم آوردند و در دانشگاه را آتش زدند و احترام اساتید خود را باسیلی و تازیانه و غلاف شمشیر به جای آوردند. دانشگاه به حالت نیمه تعطیل درآمد. نسل در نسل همین احترام ها را با اساتید دیگر دانشگاه هم به جای آوردند. بعضی را مسموم ،بعضی را شهید و بعضی را در زندان شهید کردند. کاری کردند که الان اکثر مردم از فیض دیدار امام و مراد و استاد خود محروم هستند و فقط عده ای محدود از شاگردان خصوصی سعادت دیدار با او را دارند."اللهم العن امة اسست اساس الظلم و الجور علیکم اهل البیت"

لعنت حق باد بر آن قوم پست

کز عداوت عهد و پیمان را شکست

رخنه در کار رسالت کرده اند

با ستم غصب خلافت کرده اند

پس گرفتند از شما این اصل را

پاره کردند رشته های وصل را

لعن حق بر آن گروهی کز ستم

بهر قتلت کرده قامت را علم

اسب ها شان را به زین آراستند

بهر ذبح تو زجا برخاستند

آن یکی میزد تو را تیر خدنگ

دیگری میزد تو را ظلمانه سنگ

آن یکی با نیزه میشد حمله ور

تیغ زهر الود در دست دگر

از سنان و خنجرو شمشیر تیز

جملگی بودند باتو در ستیز  

منبع:كتاب گریزهای مداحی،نویسنده: محمد هادی میهن دوست

******************************

متن گریز روضه پیامبر(ص)-گریز چهاردهم

قریش رسول خدارا مذمم ؛ یعنی نکوهیده(در مقابل محمد به معنای ستوده) مینامیدند. و او را دشنام میدادند .سخت ترین روزی که از سوی قریش بر رسول خدا گذشت ، روزی بود که حضرت از منزل بیرون آمد . هرکه او را دید اعم از برده و آزاد ،تکذیبش کرد و آذار و اذیتش نمود . رسول خدا در همین حال به منزل باز گشت و از شدت اندوه و غم ، جامه ای به خود پیچید؛اما خداوند این آیه را بر او نازل کرد "یا ایها المدثر قم فانذر" ای جامه به خود پیچیده به پا خیز و انذار کن.

عرض من این است :بعد از  رسول خدا (ص)هم ، همان ها دو باره میدان یافتند.آنجا به پیامبر (ص) دشنام میدادند و اینجا به امام معصوم امام حسن اشاره میکردند و میگفتند:"یا مذل المومنین"؛ای ذلیل کننده مسلمان ها !...آنجا به رسول خدا توهین میکردند و اینجا روی منبر رسول خدا ،در مقابل امام حسن (ع)به پدرش امیرالمومنین (ع) دشنام میدادند.

ای زمین و آسمان سوگوار غربتت

آفتاب حنجرم سنگ مزار غربتت

شهر یثرب داغدار خاطرات رنج توست

خم شده پشت مدینه زیر بار غربتت

از همه زخم زبان ،تهمت،خیانت از تو صبر

چشم تاریخ اشکبار روزگار غربتت

کاش میشد روشنای تربت پاک تو بود

چلچراغ اشک ما در شام تار غربتت

شاعر:سیدمهدی حسینی قمی

منبع:كتاب گریزهای مداحی،نویسنده: محمد هادی میهن دوست

******************************

متن گریز روضه پیامبر(ص)-گریز سیزدهم

زمانی که قریش دید، یاران رسول خدا (ص) به حبشه مهاجرت کرده اند و امنیت و آرامش یافته اند و اسلام در بین قبایل مختلف گسترش پیدا کرده است گرد هم جمع شدند و بر ضد بنی هاشم پیمان نامه ای را نوشتند.قرار شد به آنها دختر ندهند و از آنها دختر نگیرند .هیچ کالایی به آنها نفروشند و هیچ کالایی را هم از آنها نخرند.زمانی که تصمیم آنها قطعی شد،آن را در صحیفه ای نوشتند و به نشان تاکید بر عمل ،آن را در کعبه نصب کردند.نویسنده این نامه "منصوربن عکرمه "بود .رسول خدا (ص) نویسنده این نامه را نفرین کردو بر اثر نفرین پیامبر بعضی از انگشتان منصور فلج شد.یا رسول الله!اینجا نویسنده این نامه را نفرین کردی ،انگشتانش فلج شد . ای کاش میبودی و آن پاره کننده نامه فدک را هم نفرین میکردی !آن هنگامی که فاطمه (ع) با سندی که ابوبکر برای او نوشته بود ،بیرون آمد. گفت :نامه را به من بده .فاطمه (ع)از دادن آن نامه خودداری کرد . عمر با ضرب لگد و سیلی ،در حالی که به محسنش حامله بود ،نامه را گرفت و پاره کرد  و به نقلی آب دهان به روی نامه انداخت. آری ای کاش رسول خدا میبود و او را نفرین میکرد

کاش میبود در آن کوچه ، نبی تا که مگر

  راه بر قاتل دختر ،پی کیفر گیرد

کاش میبود که از خادمه دختر خویش

خبری از سبب سوختن در گیرد

کاش میبود آنشب جسد فاطمه را

گاه بر دوش علی ،گاه پیمبر گیرد

کاش میبود در آن شام غریبان که به دست

اشک غربت مگر از چهره حیدر گیرد

  کاش میبود که طفلان یتیم اورا

بدهد تسلیت و بوسد و در بر گیرد

کاش میبود در نیمه شب ها که حسین

خیزد از خواب و بهانه ، پی مادر گیرد

       منبع:كتاب گریزهای مداحی،نویسنده: محمد هادی میهن دوست
   

******************************

متن گریز روضه پیامبر(ص)-گریز دوازدهم


روز جنگ احد ،روز سختی بود .روز گرفتاری و امتحان بود. در اثر غفلت عده ای دشمن به میان لشکر مسلمانان زد وآنها را متلاشی کرد. خداوند عده ای را به شهادت گرامی داشت تا اینکه دشمن به رسول خدا دسترسی پیدا کرد و انقدر سنگ به حضرت زدندتا به پهلو افتاد.دندان رباعی اش شکست و صورت و لب مبارکش مجروح شد ؛به حدی که خون از صورتش جاری شد.حضرت به خون ها دست میکشید و میفرمود:چگونه رستگار خواهد شد ،قومی که صورت پیامبرش را با خون رنگین کند؛در حالی که او آنان را به سوی پروردگارشان دعوت میکند؟

سختی این روز در همین جا تمام نشد . این سنگ زدنها  تا کربلا و شام هم ادامه یافت. امام حسین (ع) خسته شده بود . تشنه بود و لبانش از خشکی ترک خورده بود. نیزه را به زمین زد تا لحظه ای  استراحت کند. در این هنگام سنگی بر پیشانی مبارکش فرود آمد. خون صورت مبارکش را فرا گرفت . وجه الله غرق خون شد .پیراهن عربی اش را بالا زد تا خونها را از چهره اش پاک کند ؛اما امان از تیرها ی زهر آگین و سه شعبه ی حرمله یک وقت ناله ی امام حسین (ع) بلند شد:"بسم الله و بالله و علی ملة رسول الله".

در جنگ احد سنگ به لب و دندان رسول خدا زدند . در شام بلا و مجلس یزید هم چوب خیزران بود ولب و دندان امام حسین (ع) .نگاه بچه ها بود و دندان امام حسین (ع)گریه بچه ها بود و خنده های سر مستانه ی یزید ....

فغان که ضربت چوب جفا نمود کبود

لبی که از نفسی جان دهد مسیحا را

عزیز فاطمه عریان به روی خاک و یزید

زناز سر ننهد خوابگاه دیبا را

سر یزید به بالین سر حسین به تنور

خدای صبر دهد زین قضیه زهرا را

      منبع:كتاب گریزهای مداحی،نویسنده: محمد هادی میهن دوست
        

******************************

متن گریز روضه پیامبر(ص)-گریز یازدهم

اواخر عمر شریف پیامبر(ص) بود.رسول خدا در پایان خطبه ای فرمود:ای گروه مسلمان!من شما را به خدای متعال و به حق خودم بر شما سوگند میدهم که هر کس حقی بر گردن من دارد،بلند شود و از من طلب کند.کسی بلند نشد .برای مرتبه ی دوم و سوم سوگندشان داد. پیرمردی "عکاشه "بلند شد وجمعیت را شکافت و جلو رفت تا مقابل رسول خدا قرار گرفت.گفت :پدر و مادرم فدای تو باد !در یکی از غزوات با شما بودم .بر میگشتیم که شتر من به شتر شما نزدیک شد. من نزدیک شما آمدم تا پای شما را ببوسم. تازیانه شما فرود آمد و به شکم من اصابت کرد.نمیدانم از روی عمد یا اینکه می خواستید شتر را برانید. رسول خدا فرمود: ای بلال به منزل فاطمه (ع) برو و چوب ممشوق را بیاور .بلال در حالی که دست روی سر گذاشته بود و فریاد میزد:این رسول خداست که خود را مورد قصاص قرارداده است،در منزل فاطمه (ع) را زد و گفت :ای دختر رسول خدا !چوب ممشوق را بدهید. حضرت فاطمه (ع) فرمود :ای بلال پدرم این چوب را برای چه میخواهد ؟امروز که نه روز حج است و نه روز جنگ! بلال جریان قصاص را گفت.فاطمه (ع)فرمود:ای بلال پس به حسن و حسین (ع)بگو مقابل او بایستند تا انها را قصاص کنند و نگذارند رسول خدا را قصاص کنند .علی (ع) بلند شد و فرمود ای عکاشه !این پشت و شکم من .بیا و با دست خود مرا قصاص کن وصد ضربه به من بزن .سپس حسن وحسین(ع) بلند شدند و فرمودند:ای عکاشه مگر نمیدانی ما نوه ی رسول خدا (ص) هستیم؟پس قصاص ما همانند قصاص از رسول خدا ست.عکاشه قبول نکرد .رسول خدا فرمود: "ای عکاشه اگر می خواهی قصاص کن"گفت :وقتی مرا زدید شکمم برهنه بود .رسول خدا (ص) شکم خود را برهنه کرد .فریاد گریه جمعیت بلند شد .با ناباوری میگفتند:آیا عکاشه پیامبر را میزند؟جلو آمد. وقتی چشمش به سفیدی شکم رسول خدا افتاد بی اختیار به سوی او دوید و شکم آن حضرت را بوسیدو گفت : پدر و مادرم فدای تو باد !چه کسی طاقت قصاص کردن شما را دارد؟....

اینجا عکاشه به جای ضربه ی چوب ،پیامبر (ص) را بوسید ؛اما یزید -لعنه الله علیه-به زعم خود میخواهد  به عوض بدر و احد و خندق سر بریده ی امام حسین را قصاص کند.به جای چوب ممشوق چوب خیزران را برداشت و به جای بوسه بر لبان قاری قرآن ، همچنان به لب و دندان او میزد و جسارت میکرد . هنگام قصاص پیامبر (ص) حسن و حسین (ع) بلند شدند و فرمودند:( مگر نمیدانی که ما نوه ی پیامبر هستیم ؟قصاص ما مثل قصاص رسول خداست .)این جا همین کلام زبان حال دختر امام حسین است :نزن یزید ! به جای او مرا بزن .مگر نمیدانی که من دختر امام حسینم ؟قصاص من مثل قصاص از امام حسین است. مرا به جای او بزن ....     

در مدینه که کنارم خفتی

  یادم آمد که برایم گفتی

دخترم هر که بخواند قرآن

خلق بوسند لبش از احسان

نیست دیگر به دلم طاقت و تاب

یک سوال است مرا کرده کباب

پس چرا لعل لبت خونین است

مزد قرآن تو آخر این است 

منبع:كتاب گریزهای مداحی،نویسنده: محمد هادی میهن دوست




موضوعات مرتبط: پیامبراکرم(ص)
[ 8 / 9 / 1395 ] [ ] [ مهدی وحیدی ]
[ ]

متن روضه پیامبر (ص)

آقای حسین سیب سرخی

مثل یک سایه چه زود از سرِ این خانه گذشت

چه غریبانه،غریبانه،غریبانه گذشت

چشم را بست ولی صبر نکردند این قوم

پیشِ او بود علی صبر نکردند این قوم

ای دل از غربتِ این لحظه ی تشییع بگو

از غریبانه ترین لحظه ی تشییع بگو

او غریبانه ترین لحظه ی رفتن دارد

روضه ی رفتن او گفتن و گفتن دارد

اندک اندک اثرِ زهر به جانش اُفتاد

رویِ دامانِ علی بود توانش اُفتاد

شهر در مکر و سکوت است علی تنها شد

یک تنه گرم حنوط است علی تنها شد

یک طرف داشت علی آب به پیکر می ریخت

یک طرف داشت جماعت سرِ مادر می ریخت

آب غسلش به تنش بود که هیزم پُر شد

شعله پیچید به در نوبتِ یک چادر شد

بدنش روی زمین بود به زحمت اُفتاد

وای ناموس علی بینِ جماعت اُفتاد

در عزای پدرش بود که سیلی را خورد

سوگوار پسرش بود که سیلی را خورد
روضه شهادت پیامبر و امام حسن مجتبی صلوات الله علیهم اجمعین_حاج حسین سیب سرخی

تا که مولا کفنش کرد زنش را کُشتند

تا کفن روی تنش کرد زنش را کُشتند

دست بر پهلوی خود داشت پرش خورد به در

درد پهلو که خَم اش کرد سرش خورد به در

 ای عزیزِ تا سحر بیدار بس کن

کشتی مرا از گریه ی بسیار بس کن

رویت ندارد طاقت این اشک ها را

طاقت ندارد این همه آزار بس کن

باید ببینی روزهای بعد از این را

باید بمانی با غمی دشوار بس کن

باید بگویم روضه های بعد خود را

باید بسوزی بعد از این دیدار بس کن

ای کاش بعد از من کسی جایت بگوید

با آتش و با هیزم و دیوار بس کن

ای کاش میگفتند خانوم بچه دارد

ای کاش میگفتند با مسمار بس کن

در کوچه می افتی کسی غیر از حسن نیست

باگریه میگوید در انظار بس کن

در کوچه می افتی و میگویم به قنفذ

افتاد دست مادرم از کار بس کن

دست مغیره بشکند حالا که افتاد

از چادر او پای خود بردار بس کن

بگذار یک جمله هم از گودال گویم

خون گریه ات را کربلا بگذار بس کن

وقت هزارونهصدوپنجاه زخم است

ای نیزه ی خونبار این اصرار بس کن

این ناله های دشمنت پیش حرامی

با شمر میگوید نزن، نشمار بس کن

مقتل نوشت روی تنش پا گذاشتند...

*منم اینطور رهات نمیکنم...میخوام روضه ی امام حسن بخونم...*

از بارِ داغش پشتِ پیغمبر شکست

تنهاترین سردار بی لشگر شکسته

سجاده اش بر غربتِ او گریه کرده

پایِ غریبی اش دلِ منبر شکسته

بخشید آنکَس را که زد نیزه به ساقَش

او دستگیری می کند از هر شکسته

تا زهر را نوشید فرمود:آه مادر

راحت شد این آئینه یِ یکسر شکسته

بُغضِ چهل سالِ مرا این زهر بشکست

اما غرورم را کسی دیگر شکسته

یک کوچه ی باریك و دو دیوارِ سنگی

یک راه بُن بست و دو برگ و بر شکسته

فهمید فرزند بزرگم، ناسزا گفت

می خواست من باشم ولیکن سر شکسته

گفتم که با رویم بگیرم ضربه اش را

رفتم نبینم حرمتِ مادر شکسته

اول مرا زد بعد از آن هم مادرم را

من میزدم بال و پَر و او پر شکسته

از رویِ چادر پایِ خود را برنمیداشت

پایی که قبل از این جسارت،در شکسته

در زیر پاها گوشواره خوردتر شد

خندید وقتی دید نیلوفر شکسته

خون لخته از تیزیِ سنگی بر زمین ریخت

فهمیدم از دیوارِ کوچه،سر شکسته

لایوم کَ یومَک  حسینم گریه کم کن

تنها نه من،از گریه ات خواهر شکسته

می بینمت با مادرم بر شیبِ گودال

در لا به لایِ نیزه و خنجر شکسته

ای کاش می شد تا نبینم ساربان هم

انگشت را دنبال انگشتر شکسته

"شاعر هر سه شعر:حسن لطفی"

*گفت:بدجور زد تو گوش مادرم؛خوردیم رو زمین؛تا چشامو باز کردم دیدم مادرم خورده رو زمین،رو خاکا دنبال یه چیزی میگرده؛حسنم...حسنم...چشاش نمیبینه...عجب دستی داشت نامرد...چی شده مادر؟حسنم! ببینم گوشواره هامو ندیدی؟آی مادرم...آی مادرم...

******************************************


روضه شهادت رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم و امام حسن مجتبی علیه السلام_حاج میثم مطیعی

ای بهشت مدینه شهر رسول

باغ سر سبز لاله های بتول

تو بهشتی ولی بهارت کو

ای قرار همه قرارت کو

شِکوه بر درگه خدا داری

ناله وامحمّدا داری

*رسول خدا خیلی در بین ما غریبه...*

شهر احمد، کجاست احمدِ تو

از چه خاموش شد محمّد تو

ای جهانِ وجود، هستت رفت

خاتم الانبیا زدستت رفت

گرد غم بر فلک نشست، نشست

پشت شیر خدا شکست، شکست

گرد غربت مدینه را به سر است

از مدینه،علی غریب تر است

او که بار بلای امّت برد

او که پا بر نجات خلق فشرد

*پیغمبر چقدر برای ما زحمت کشید...*

جگرش را زطعنه چنگ زدند

به جبینش زکینه سنگ زدند

*یه روزیم به پیشانی پسرش سنگ زدند...*

بارها امّت ستم گستر

بر سرش ریختند خاکستر

بر قدم هاش خار افشاندند

کاذبش گفته ساحرش خواندند

چون پدر با عدو تکلّم کرد

با لب غرق خون تبسّم کرد

بارها جان خویش داد زدست

تا که گردد بشر خدای پرست

وقت رفتن نخواست از امّت

اجر، الاّ مودّت عترت

* "قل لا اسئلکم علیه اجرا الا الموده فی القربی..."

آقا خوب حقت رو ادا کردن...امشب برای پیغمبر گریه کن؛روز قیامت جلو حضرت زهرا شرمنده نشیما!

بگیم دورامون رو زدیم همه جا رفتیم برای پیغمبری که اینقدر برای ما زحمت کشید هیچ کاری نکردیم.

بعد عمری خون دل حقت ادا شد یا محمد

آیه های کوثرت از هم جدا شد...

چطور حقش رو ادا کردند؟ابن سعد در طبقات الکبری نوشته:راوی میگه ابن عباس رو دیدم گریه میکرد؛گفتم چرا گریه میکنی؟خودم بودم پیغمبر فرمود:"ایتونی بالکتف و الدوات"بیاید براتون وصیت کنم"اَکتُب لکم کتابا لا تضلوا بعدی"بعداز من گمراه نمیشید؛چی گفتن؟"انما یهجر رسول الله"

ان الرجل لیهجر جز کفر محض نیست

این جنگ با کتاب خدای پیمبر است

"و ما ینطق عن الهوی؛ان هو الا وحی یوحی"

گفتند پیغمبر داره هذیون میگه.

آن کس که داد نسبت هذیان به مصطفی

از کینه اش به صورت زهرا نشانه بود

با آن همه سفارش پیغمبر خدا

پاداش دوستی علی تازیانه است

یارب مغیره مادر ما را چگونه زد؟!

کز جای تازیانه ی او خون روانه بود

در مجلس معاویه ی ملعون امام حسن بود،دونه دونه اینا رو مورد خطاب قرار داد؛رو کرد به مغیره بن شعبه

فرمود:"اما انت یا مغیرة بن شعبه انت ضربتَ فاطمةَ"تو مگر فاطمه رو نزدی"حتی اَدمَیتَها"تا اینکه بدنش خون آلود شد...*

روح پاکش زتن چو گشت رها

باز گردید دست توطئه ها

بود روی زمین جنازه ی او

که شکستند عهد تازه ی او

منکر آیه ی شریفه ی شدند

بانی فتنه ی سقیفه شدند

از جحیم سقیفه خصم شریر

آتش افروخت در بهشت غدیر

چیره شد دست ظلم بر مظلوم

غصب شد حق چهاره معصوم

تا به جای صمد صنم شد نصب

گشت حق کتاب و عترت غصب

گر چه در نظم، قدرتم دادند

چه کنم حکم وحدتم دادند

ورنه پیوسته می زدم فریاد

که کجا فاطمه زپا افتاد

روز غصب خلافت علوی

گشت پامال، حرمت نبوی

در سقیفه ستم به مولا رفت

آتش از بیت وحی بالا رفت

شعله افروختند بر در وحی

آیه ای شد جدا زکوثر وحی

زخم شمشیر بر سر حیدر

گشت اجر رسالت دیگر

حمله بر حجّت خدا کردند

فرق او را زهم دو تا کردند

*دو سه جمله هم بریم در خونه ی امام حسن...*

بعد قتل علی امام حسن

گشت همچون پدر غریب وطن

ریخت یک آسمان بلا به سرش

خون شد از غیر و آشنا جگرش

زهر کین زد شراره بر دل او

عاقبت جعده گشت قاتل او

آسمان بس که خون به جامش ریخت

جگرش خون شد و ز کامش ریخت

روز تشییع، در برِ یاران

پیکرش شد زتیر، گلباران

*بدن مطهرش رو سوراخ سوراخ کردند...*

بارش تیر و جسم یار کجا؟

یاس زهرا و نیش خار کجا

آل هاشم اگر چه خون جگرید

این خبر را به خواهرش نبرید

سوز زخم درون بس است بر او

دیدن طشت خون بس است بر او

یوسف فاطمه،حسین عزیز

اینقدر اشک از دو دیده نریز

مجتبی هم به غربت تو گریست

هیچ روزی بسان روز تو نیست

در حسن زخمِ چند چوبه ی تیر

در تو زخم هزاراها شمشیر

شاعر: استاد حاج غلامرضا سازگار

******

کربلا سنگ بر جبینت خورد

تیر بر حلق نازنینت خورد

*امشب مادرت عزاداره

دختر بدرالدجی امشب سه جا دارد...*

"السلام علیک یا اباعبدالله وعلی الارواح التی حلت بفنائک علیک منی سلام الله ابدا ما بقیت و بقی اللیل والنهار ولا جعله الله آخرالعهد منی لزیارتکم.السلام علی الحسین،وعلی علی بن الحسین،و علی اولادالحسین،و علی اصحاب الحسین"

**************************************

روضه رسول خدا صلی الله علیه وآله و سلم_حاج میثم مطیعی

 دوسه جمله روضه ی پیغمبر رو از زبان امیرالمومنین بخونم.در نهج البلاغه سیدرضی روایت کرده:

وَ مِنْ كَلامٍ لَهُ عَلَیْهِ السَّلامُ "قالَهُ وَ هُوَ یَلِى غَسْلَ رَسُولِ اللَّهِ -صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ الِهِ- وَ تَجْهِیزَهُ"

اون موقعی که مردم،سقیفه سرشون گرم بود امیرالمومنین رسول خدا رو غسل میداد؛با رسول خدا حرف میزد؛ : "بِأَبِى أَنْتَ وَ أُمِّى یا رَسُولَ اللَّهِ" پدر و مادرم به فدات؛ لَقَدِ انْقَطَعَ بِمَوْتِكَ ما لَمْ یَنْقَطِعْ بِمَوْتِ غَیْرِكَ مِنَ النُّبُوَّةِ وَ الْأَنْباءِ وَ أَخْبارِ السَّماءِ"یا رسول الله با مرگ تو رشته ای پاره شد که در مرگ دیگران اینگونه قطع نشد،با رحلت تو رشته ی پیامبری قطع شد؛فرود آمدن وحی قطع شد؛اخبار آسمانی گسسته شد؛ "وَ لَوْلا أَنَّكَ أَمَرْتَ بِالصَّبْرِ" اگه نبود که من علی  رو دعوت به صبر کرده بودی" وَ نَهَیْتَ عَنِ الْجَزَعِ ‏"

اگه به من نمیفرمودی علی جان بی تابی نکن؛اونقدر اشک میریختم تا اشکام تمام بشه...

*امام زمان هم فرمود:یا جداه! اونقدر برات گریه میکنم اگه اشک چشمم تمام بشه"لابکین بدل الدموع دما"به جای اشک خون گریه میکنم*بعد امیرالمومنین فرمود یا رسول الله! "بِأَبِى أَنْتَ وَ أُمِّى"

*ماهم این جمله رو به رسول الله بگیم.بابی انت و امی؛پدرو مادرم به فدات؛جوونیم به فدات؛چقدر برای ما زحمت کشیدی؛چقدر بین ما مسلمونا غریبی...*"اذْكُرْنا عِنْدَ رَبِّكَ "ما رو در پیشگاه پروردگارت یاد کن"وَ اجْعَلْنا مِنْ بالِكَ"ما رو فراموش نکن.

*یا رسول الله یا محمدبن عبدالله صلی الله علیک و علی روحک و بدنک*

*******************************************
رحلت پیامبر صلی الله علیه وآله و سلم -حجت الاسلام والمسلمین سیدحسین مومنی

دیدند در خونه رو میزنند.مادر ما زهرا رفت در خونه رو باز کنه.دیدند یه عربیه میخواد پیغمبرو ببینه.غربت عجییبی الان خونه ی پیغمبرو گرفته.از خانوما الان انتظار بیشتری داریم،چرا؟چون تنها بازمونده از پیغمبرخدا و عزادار حقیقی حضرت زهراست دیگه و شما باید برید کنار ایشون و به فاطمه دلداری بدید؛داغ پدر برای فاطمه خیلی سنگینه.زهرای مرضیه رفت درو باز کرد،عربیم میخوام رسول خدا رو ببینم.پدرم الان حالش خوب نیست برو بعدا بیا.رفت دوباره اومد همون جوابو شنید.دفعه سوم رسول خدا گفت دخترم کیه در میزنه؟بابا عربیه تقاضای دیدار شما رو داره.فرمود دخترم در رو باز کن.اون عرب نیست؛برادرم عزراییله،به احترام تو که در خانه ای در میزنه؛اولین و آخرین خانه ایه که در میزنه وارد بشه؛آی نامرد مردم مدینه...

اومد کنار بستر رسول خدا؛یا رسول الله اجازه ی قبض روح میدید؟بذار جبرییل بیاد؛جبرییل چرا دیر آمدی؟تنهام گذاشتی؟داشتیم بهشت رو برای شما آذین میبستیم.جبرییل برام خبر آوردی که راضیم کنه؟خبری آورد؛حضرت فرمود راضی نیستم بازم برو خبر بیار.چندبار جبرییل رفت و آمد تا آخر خبر آورد ای پیغمبر! حقت سلام میرساند و میگوید روز قیامت از گنهکارای امت اونقدر به تو ببخشیم که خودت راضی بشی.فرمود:حالا راضیم.شروع کرد قبض روح کردن پیغمبرخدا.اینو یکی از علما حضرت حجت الاسلام والمسلمین آل طه میفرمودند که از بزرگان خطابه هستند.شروع کرد قبض روح کردن پیغمبرخدا فرمود دست نگه دار! تو همه رو اینطوری قبض روح میخوای بکنی؟یارسول الله سبک قبض روح من اینطوره.فرمود:بیا سختی جون دادن امت من رو همه رو جمع کن همه رو رو من پیغمبرشون خالی کن...امت من لحظه ی مردن ضجر نکشن.فاطمه خیلی بی قراره،فرمود:دخترم بیا.یه چیزی کنار گوش زهرای مرضیه گفت دید فاطمه شروع کرد تبسم کردن.فاطمه جان باباتون چی فرمودن لحظات آخر؟بابام فرمود بین من و تو زیاد فراق حاکم نیست.اولین کسی که از اهلبیتم به من وارد میشه تویی بابا.فرمود:بگین علیم بیاد.امیرالمومنین علی علیه السلام آمدند‌.صدا زد علی جان ملائکه مقرب آمدند تا من از تو پیمان بگیرم.چی یا رسول الله؟!علی جان! منکه بمیرم این امت رو از تو برمیگردونند و به تو پشت میکنند.چی کار کنم یا رسول الله؟علی جان باید صبر کنی."صبرتُ و سلَّمتُ و رضیتُ"؛علی جان حکومتم ازت میگیرنا! علی جان باید صبر کنی"صبرتُ و سلَّمتُ و رضیتُ".علی جان فدکم ازت میگیرنا! "صبرتُ و سلَّمتُ و رضیتُ"علی جان مردم بهت فحش میدن،باید صبر کنی.کتاب عوالم جلد دوم،روایت اول.دو جلدی که مال حضرت زهراست. علی جان من که بمیرم حریم خونه ت رو از بین میبرند.چه کار کنم یا رسول الله؟باید صبر کنی.علی دو زانو نشسته برافروخته شده.یا رسول الله !! باید صبر کنی.صبرتُ.علی جان بی اجازه ی تو وارد خونت میشن،یا رسول الله!! باید صبر کنی علی جان.صبر میکنم.دو زانو نشسته.علی جان بی اجازه ی تو وارد خونت میشن جلو چشمت فاطمت رو کتک میزنن در حالیکه او بارداره...علی با صورت نزدیک زمین آمد؛برافروخته شد؛یا رسول الله!! علی جان باید صبر کنی...

حق خوردن و سیلی زدن و سینه شکستن

مزد زحمات شب و روز پدرم بود

یک بار فشار در و دیوار مرا کشت

قنفذ به خدا باعث قتل دگرم بود

همه ما برای رسول خدا فرزندیم؛"یا ابانا استغفرلنا ذنوبنا انا کنا خاطئین"

"یا اَبَاالْقاسِمِ یا رَسُولَ اللهِ یا اِمامَ الرَّحْمَةِ یا سَیِّدَنا وَمَوْلینا اِنّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِکَ اِلَى اللهِ وَقَدَّمْناکَ بَیْنَ یَدَىْ حاجاتِنا یا وَجیهاً عِنْدَ اللهِ اِشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللهِ."

*****************************************

متن روضه ی رسول الله صلوات الله علیه- سید مهدی میرداماد

اَلسَّلامُ عَلَیْکُمْ یا اَهْلَ بَیْتِ النُّبُوَّهِ،،بِمُوالاتِکُمْ عَلَّمَنَا اللهُ، مَعالِمَ دِینِنا وَاَصْلَحَ ماکانَ فَسَدَ مِنْ دُنْیانا.

مُلک وجود غرق در اندوه و در عزاست

آغاز صبح غربت زهرا و مرتضاست

قرآن عزا گرفته و عترت شده غریب

شهر مدینه را به جگر داغ مصطفاست

خون گریه کن مدینه، کز این ماتم عظیم

گر آسمان خراب شود بر سرت رواست

گشتند انبیا همه چون فاطمه یتیم

زیرا عزای ِ قافله سالار انبیاست

*همین الان اگه مدینه بودی چه طور ناله میزدی؟تازه اگه اجازه میدادن ناله بزنی؟!*

خلقت چه لایق است که صاحب عزا شود

عالم عزا گرفته و صاحب عزا خداست

اهل ولا به هوش که با رحلت نبی

شهر مدینه یکسره آبستن بلاست

قومی برای غصب خلافت شدند جمع

یا لَلعَجَب! وصی ِ پیمبر، علی، کجاست

*دلش رو داری بهت آدرس بدم علی كجاست؟اگه بخوای بفهمی علی كجاست باید ناله اش رو بزنید،كجاست مولا؟*

دار الولا محاصره، زهراست پشت در

دود وشراره بر فلک از بیت کبریاست

آتش زدن به خانه ی ریحانه ی رسول

پاداش رنج های شب و روز مصطفاست

*فرمود: ما اوذی نبی بمثل ما اوذیتُ،هیچ پیغمبری به اندازه ی من اذیت نشد،بیست و سه سال هرجوری خواستند اذیتش كردند، هر تهمتی خواستند بهش زدند، مگه نمیگن:كسی برات كاری میكنه،عرقش خشك نشده باید مزدش رو بدین،مردم مدینه آب غسل ِ پیغمبر خشك نشده مزدش رو دادن؛كاری كردن مادر سادات بین در و دیوار صداش بلند شد. مگه دعای ندبه نخوندی، قُل لا أَسئَلُكُم عَلَیهِ أَجراً إِلاَّ المَوَدَّةَ فِی القُربى،یه نفر بلند شه به من بگه: فِی القُربى كی هستند؟مگه غیر از بی بی ِ دو عالم  و حسنین؟مگه غیر از فاطمه و بچه های فاطمه است؟ یادتون رفت پیغمبر چقدر حسن رو بغل می كرد، چقدر حسین رو روی دوشش سوار می كرد، یادتون رفت، یادتون رفت چقدر نوه هاش رو می بوسید، آخ پیغمبر  می بوسید گریه می كرد، انگار می دید تو این آینه، هر وقت ابی عبدالله رو بغل می كرد زیر گلوش رو می بوسید ، همه ی شما اهل كنایه هستید و اهل روضه، هر وقت امام مجتبی رو بغل می كرد، لب هاش رو می بوسید ،آقا چرا؟ می فرمود:این لب ها یه روز از زهر كبود میشه، پیغمبر اجازه بدن ما از همین روزنه بریم بقیع: السلام علیك یا ابامحمد، آقاجان گداهای هر ساله اومدن،آقا جان قرار هرساله ی ماست.آقا جان شما یه غریب هستی،امام رضا هم یه غریب،اینقدر این شب ها تو حرمش شلوغ ِ، مگه اون عرب از مدینه نیومده بود،گفت:شنیدم ایرانی ها یه امام غریب دارن،برم یه سری به غریب ِ ایران بزنم،وارد حرم امام رضا شد،اول یه نگاه به در و دیوار كرد، یه نگاه به زائرها به جمعیت،به این همه چراغ،برگشت عقب گفت:آقا جان اگه غریب می خوای بیا مدینه،بیا ببین چهارتا سنگ گذاشتن*

**************************************
متن روضه ی رسول الله صلوات الله علیه-حاج محمود كریمی

اللَّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الحُجَةِ بنِ الحَسَن صَلَواتُکَ علَیهِ و عَلی آبائِهِ ..........

ای ملائک سوی یثرب همه پرواز کنید‌

شمع سان ناله ز سوز جگر آغاز کنید

همه با هم به سما دست دعا باز کنید

خون فشانید ز چشم و به خدا راز کنید

مهر غم، نقش به بال و پرتان می‌گردد

مرگ دور سر پیغمبرتان می‌گردد

پیک غم از حرم خواجه اَسری آید

خبر از فاجعه محشر کبری آید

کاروان اجل از جانب صحرا آید

نگذارید در ِ خانه ی زهرا‌(س) آید

قاصد مرگ کجا، کعبه ی مقصود کجا

ملک الموت کجا، خانه معبود کجا

*عرضه داشت بابا یه جوانی دم در ایستاده در زده،فرمود:فاطمه جان اون جوانی كه دیدی از  هیچ كسی اجازه نمیگیره،بی اجازه وارد میشه،اون ملك الموت برادرم عزرائیل ِ،فقط در ِ خونه ی تو رو در زده اجازه گرفته،عزرائیل هم در می زنه می خواد بیاد خونه ی زهرا سلام علیها.*

اجل استاده هراسان به در بیت رسول

پشت در لحظه به لحظه طلبد اذن دخول

*بی بی فرمود:برو بابام حالش خوب نیست،برو*

لرزد از زمزمه او دل زهرای بتول

فاطمه سوی پدر آمده محزون و ملول

کی پدر پیک غریبی است تو را میخواند؟

کیست کز هر سخنش قلب مرا لرزاند؟

گفت در پاسخ زهرا(س) پدر ای پاک سرشت

دست تقدیر برای تو غم ِ تازه نوشت

پدرت می‌رود امروز به گلزار بهشت

آسمان کوه بلا را به سر دوش تو هِشت

فلک امروز پر از ناله ی جبرائیل است

این غریبی که بود پشت در عزرائیل است

*فاطمه جان او فقط از در ِ خونه ی تو اجازه گرفته*

این نه آن است که از کس بطلبد اذن دخول

این اجل باشد و بر بردن جانهاست عجول

اذن ناکرده طلب جز به در بیت رسول

پاسداری کند از حرمت زهرای بتول

ای فدای تو و خون دل و اشک بصرت

باز کن در که شود خاک یتیمی به سرت

فاطمه (س) برد به بابا سر تسلیم فرود

در ِ کاشانه به سوی ملک الموت گشود

چون به دارالشرف وحی، اجل یافت ورود

به ادب روی به پیغمبر اسلام(ص) نمود

کی تنت جان جهان گر دهی اذنم ز کرم

آمدم روح تو در جنت اعلا ببرم

گفت ای دوست کمی صبر و تحمل باید

که مرا پیک خدا حضرت جبریل آید

رنگ اندوه ز آیینه ی دل بزداید

عقده از سینه ی پر غصه من بگشاید

جبرئیل آمد و گفت ای به فدایت گردم

باغ جنت را از بهر تو زینت کردم

گفت ای پیک خدا حامل فیض و رحمت 

سخنی گو که ز قلبم بربائی محنت

غم من نیست غم حور و قصور و جنت

چه کند روز جزا خالق من با امت

گفت جبریل که فرموده چنین معبودت

آنقدر بر تو ببخشم که کنم خوشنودت

ای بدوشت غم امت همه دم در همه حال

برده بر شانه خود کوه غم و درد و ملال

امت اجر تو عطا کرد به قرآن و به آل

حُرمَتِ هر دو کنار حَرَمَت شد پامال

*این همه به فكر امت بود وقتی رفتی،از خجالت تو در اومدند*

کرده غصب فدک و حق علی (ع) را بردند

پهلوی فاطمه‌ات (س) را ز لگد آزردند

بر لب خلق هنوز از غم تو زمزمه بود

شعله ها در جگر و اشک به چشم همه بود

شهر از فتنه ایام پر از واهمه بود

اولین اجر رسالت زدن فاطمه(س) بود

*فرمود:علی جان، بیا عزیزم،كنار من بنشین، لب های پیغمبر تكان می خورد،امیرالمؤمنین گوش مبارك رو آوردند كنار ِ لب های رسول خدا،خانه آرام،رسول خدا آرام آرام حرف می زد، علی شونه هاش تكون می خوردند، زیر لب علی فرمود:چشم. شاید فرموده باشند:علی جان حق تو رو می برند باید صبر كنی، علی گفته:چشم. اشك جاری شد،یه چند لحظه ای رسول خدا صحبت كرد با علی،علی غم فراق پیغمبر، اینكه فاطمه می خواد یتیم بشه،غم بچه هاش، غم این امت،دل ِ تنگ ِخودش،همین جور گریه می كرد؛حالا این بارها می خواد بیاد رو دوش علی،علی لنگر ِ زمین و آسمان ِ، هی میگه:چشم،ولی خوب دلش به درد میآْد؛ گوش كرد و گوش كرد وگوش كرد،صدای پیغمبر آرام آرام، یه صدای زمزمه  داشت می اومد فاطمه داشت نگاه می كرد، دوباره علی فرمود:چشم،سر امیرالمؤمنین پایین ِ، اصلاً بالا رو نگاه نمی كرد، شاید رسول خدا فرموده باشن، علی جان درب خانه ات رو آتش می زنند، دوباره شروع كرد پیغمبر حرف زدن، اما این دفعه آروم آروم رنگ صورت ِ مولا تغییر كرد، برافروخته شد، صورت در هم رفت، رگ ِ غضب شیر خدا متورم شد، دستاش رو فشار می داد، سر بالا آورد به فاطمه اش نگاه كرد،گفت:چشم،چشم.شاید پیغمبر گفته باشن:علی جان فاطمه ات رو میزنند، هی نگاه به فاطمه می كرد، هی میگفت:چشم، شاید داره روضه می خونه برای علی، محسنتم می كشند.*

شهر از فتنه ایام پر از واهمه بود

اولین اجر رسالت زدن فاطمه(س) بود

گشت از حق‌کشی امت بیدادگرت

کشتن محسن مظلوم تو  اجر دگرت

*خوب از خجالت پیغمبر در اومدند، خوب اِلا المودة فی القربی رو رعایت كردند.*

با سر انگشت خزان سخت ورق برگردید

غنچه و لاله ی خونین تو پرپر گردید

سومین اجر تو زخم سرحیدر گردید

به حسن از همه کس ظلم فزون‌تر گردید

بعد از آن زهر که بر نور دو عینت دادند

اجرها بود که امت به حسینت دادند

گرگ ها بر بدن یوسف تو چنگ زدند

بر رخ چرخ ز خون دل او رنگ زدند

دست بگشوده به پیشانی او سنگ زدند

تهمت کفر به آل تو به نیرنگ زدند

زین مصیبت همه دم سینه میثم سوزد

بلکه تا حشر دل آدم و عالم سوز

شاعر:حاج غلامرضا سازگار

رسم ِ هر كی می خواد از دنیا بره،حتی دكمه های پیراهنش رو هم باز كنید،از چند جهت می خوام وارد روضه بشم،محتضر اون لحظات آخر عمرش میگن:حتی یه كاه هم رو سینه اش نباشه، عمر در نگاه محتضر طولانیه، در نگاه ما میگن:دیدی به چشم به هم زدن از دنیا رفت،علی علیه السلام فرمود:اگه قرار باشه كسی از دنیا بره علی رو ببینه، اون یه لحظه براش زیاده،طولانی است. همه حسرت خواهند خورد لحظه ی آخر عمرشون كه ما علی رو نشناختیم، علی اینه و ما دنبال یه چیز دیگه رفتیم، علی اینه و ما جدی نگرفتیم،فقط گفتیم:علی،اما بدا به حال اونایی كه میگن:علی اینه و ما باهاش دشمنی كردیم، اون نانجیبا كه در خونه ی علی رو آتیش زدن هم میگن،علی این بود و ما نشناختیم. لحظه ی آخر عمر طولانیه برای محتضر، رسول خدا احترامش برای همه ی عالم واجب ِ،اما وقتی می خواد از دنیا بره، باید رعایت بشه،سینه ی پیغمبر ِ، اینقدر مهم ِ، ابی عبدالله همین كه شش ماهه تیر خورد،قنداقه رو پاره كرد،بچه دست و پا بزنه،راحت جون بده، لحظه های آخر عمر پیغمبر،حسن رو می گیرند،حسین میره،او رو میگیرند،زینب میره، حسنین خودشون رو روی سینه ی رسول خدا انداختند امام حسن صورت به صورت پیغمبر گذاشت،ابی عبدالله روی سینه ی پیغمبر، علی اومد اینها رو برداره با نوازش، لحظه های آخر پیغمبر با آرامش جان بده، تا اومد بچه ها رو برداره پیغمبر فرمود: رهاشون كن علی، حسین باید رو سینه ام باشه،اصلاً امشب بحث ِ فشار ِ روی قفس سینه است، حسنم باشه، اینها باشن من راحت جان میدم،نگذاشت رسول خدا بچه هارو برداره،هفتاد  و پنج روز یا نود و پنج روز به یكی از این روایات،شب بود همین دوتا بچه دوباره روی سینه ی مادر افتادند، مادر بین كفن، علی بر نداشت بچه هارو،یه مرتبه یه هاتفی صدا زد:علی چه كار داری میكنی؟بچه هارو بردار،عرش به هم ریخته از ناله، بچه هارو از روی سینه ی مادر بردار،عالم داره از مدار خارج میشه، علی یتیم های فاطمه رو با احترام برداشت،حسین یتیم های امام حسن رو با احترام برداشت، یه جا سراغ دارم بچه رو بدن پاره پاره و بی سر ِ بابا افتاد،هزار و نهصد و پنجاه زخم،با تازیانه بلندش كردند.یا ابتا اُنظر الی عمتی المضروبه. برگردیم مدینه،ماه صفر داره تموم میشه هر چی جون داری مایه بذار، هر جوری می تونی ناله بزن، بچه ها رو از روی سینه ی پیغمبر برداشت،رسول خدا نگذاشت، گفت:اینها باشن من راحت جان میدم، این سنگینی ِ حسین و حسنم لازمه،باید روی سینه ی من باشن، این یه سنگینی بود رو سینه ی رسول خدا، من عبارت از مقتل بخونم:خانم زینب اومد از بالای گودال: وَ الشِّمْرُ جالِسٌ عَلى صَدْرِکَ،حسین.... ای خدا فرج امام زمان ما را برسان،هر كسی هر دردی داره،حاجتی داره،حاجت روا فرما

****************************************
متن روضه پیامبر اكرم صلوات الله علیه- حجت الاسلام دكتر رفیعی

روز شنبه است و متعلق به رسول اكرم؛پیامبر رحمت و پیامبر رفق و مدارا. این همه كه مردم مكه او را آزار دادند اما همین كه مكه را فتح كرد صدا زد:اَلْیَوْم یَوْمَ الْمَرْحَمَة.1 امروز روز مرحمه است. همه را بخشید.پیامبر بارها فرمودند:اللُّهُمَّ اهِد قومِی فَاِنَّهُمْ لاَ یَعْلَمُونَ2 خدایا این ها را هدایت كن همانا بعضی از این قوم نمی دانند؛اللّهُم اغْفِر لِاُمَّتِی3.به او گفتند:یا رسول الله، نوح نفرین كرد،آب آمد.قوم عاد،باد آنها را گرفت.قوم دیگری قحطی آنها را گرفت.شما هم نفرین كنید،شما بیش از پیغمبر های دیگر اذیت و آزار شدید؛ ما أوذِیَ نَبِیٌ مثلَ ما اُذیتُ.4 هیچ پیغمبری مثل پیغمبر ما اذیت نشد.فرمود:نه،من نفرین نمی كنم. خداوند در قرآن می فرماید:تا وقتی دو چیز در بین مردم است عذاب نمی آید:1-شخص تو(پیامبر اكرم صلوات الله علیه و آله و سلم)،تا شما در میان مردم هستی عذاب نمی آید؛2-استغفار،تا استغفار در بین مردم است عذاب عام برای مسلمانان نمی آید.

امروز روز شنبه و متعلق به پیغمبر است. در مفاتیح هم دعایی داردكه مخصوص شنبه است،می گوید:پیغمبر را اینگونه زیارت كنید،درآن زیارت می خوانیم كه اگر مردم پیش تو استغفار كنند،و تو از خداوند برای آنان طلب مغفرت كنی،خدا می پذیرد.یارسول الله،زمان حیات نبودیم كه خدمت شما بیاییم،امروز كه روز شنبه و متعلق به شماست،متوسل به شما می شویم، و از شما می خواهیم كه واسطه بشوی كه خداوند گناهان ما را ببخشد و بیامرزد. این مطلب در فرازی از همین زیارت روز شنبه نیز آمده است. دل ها را روانه كنیم مدینه، نمی دانم مشرف شده اید یا نه؟گنبد خضرای نبوی و در كنارش آن قبرستان خاموش بقیع.

السلام علیك یا رسول الله،السلام علیك یا نبی الله،السلام علیك یا رحمة الله الواسعه و یا باب نجاة الاُمة. رحلت پیامبر گرامی اسلام همان گونه كه امیر المؤمنین فرمود:اعظم مصائب است. یا رسول الله،در حال جان دادن شما حسن و حسین آمدند و خودشان را روی بدن شما انداختند، در نقل دارد پیغمبر دست هایش را باز كرد،یك دست امام حسن و یك دست امام حسین آن ها رابه سینه فشرد. امیرالمؤمنین آمد حسن و حسین را بردارد،پیامبر تب داشت،حالش مساعد نبود،چشمانش را باز كرد و فرمود: نه علی جان، بگذار حسنم روی سینه ام باشد؛ بگذار حسینم روی سینه ام باشد؛بگذار آنها را ببویم؛بگذار آنها را ببوسم. علی جان، اینها بوی بهشت می دهند. اَتَزَوَّدُ مِنْهُما.5 بگذار از آنها توشه بچینم. یا رسول الله حاضر نشدی حسن و حسین را از روی سینه ات بردارند و روی زمین بگذارند،اما نبودی ببینی كه كنار قبرت تیرها بر بدن امام حسن....! یا رسول الله،آنقدر حسین را دوست داشتی كه اگر صحبت می كردی و صدای گریه ی حسین را می شنیدی،صحبتت را قطع می كردی. اگر نماز می خواندی و صدای گریه اش را می شنیدی،صحبتت را قطع می كردی.  اگر نماز می خواندی وصدای گریه اش را می شنیدی، نماز را سریع تمام می كردی. اگر می آمد و روی پشت مباركت می نشست،آنقدر سجده را طولانی می كردی تا حسین پایین بیاید. یا رسل الله،كربلا نبودی ببینی؛ یوم علی صدر المصطفی و یوم علی وجه الثری، حسینت روی نیزه شكسته؛یه عده با شمشیر،یه عده با سنگ،یه عده هم با نیزه....!

1-شرح نهج البلاغه،ج17،ص272

2- بحارالانوار،ج11،ص298

3- بحارالانوار،ج31،ص208

4- بحارالنوار،ج39،ص55

5- بحارالانوارج22،ص50؛كشف الغمه،ج1،ص409

   



موضوعات مرتبط: پیامبراکرم(ص)
[ 8 / 9 / 1395 ] [ ] [ مهدی وحیدی ]
[ ]

مدح و مناجات با امام رضا (ع) بهمراه سبک اجرا

مدح و مناجات با امام رضا (ع)

شور

 

یه جا برای عاشقی ، یه شروع مجدده

شعبه دوم بهشت ، حرم شهر مشهده

اشکای شوق زائرا ، رو گونشون جاری شده

فضا معطر شده از ، حوضای گلکاری شده

تو حرم ، دل دیوونه شده زیر و رو

هر کی یه گوشه داره گفتگو

به امام رضا میگه حرفاشو

با هزار امید و صد آرزو

یا رضا مددی مولا ثامن الحجج

******

یکی با ویلچر اومده ، میره سوی پایین پا

داره یقین که میگیره ، شفاشو از امام رضا

یه مادری بسته دخیل ، شفای بچشو میخواد

به پا شده قلقله ای ، کنار پنجره فولاد

یک نفر ، پا شده به روی پا بی عصا

میگه داده آقا منو شفا

میزنه صدا از ته دلش

ممنون توام یا امام رضا

یا رضا ، مددی مولا ثامن الحجج

******

اینجا طلبکاره زیاد ، نسخه نمیده دکترش

مریض لاعلاج گرفت ، دواشو از دست پرش

همسایه ی امام رضا ، خواسته ی قلبیش یه نگاس

نگاهی که امتدادش ، زیارت کرببلاس

رو لبم ، دوباره این شبا یه چاووشه

می گیرم از دست آقام توشه

آرزومه یه روزی رو به روم

ببینم یه ضریح شیش گوشه

یا رضا ، مددی مولا ثامن الحجج

 

دریافت سبک


*****************************

مدح و مناجات با امام رضا (ع)

زمزمه

 

کعبه ی امید قبله ی مراد

مهر تو خدا در دلم نهاد

سائل توام یا ابا الجواد

یا ابا الحسن ، یا امام رضا

******

آفتاب ایمان تویی رضا

افتخار ایران تویی رضا

حج ما فقیران تویی رضا

یا ابا الحسن ، یا امام رضا

******

آفتاب دین شمس مشهدی

تو رئوف آل محمدی

پاره ی تن پاک احمدی

یا ابا الحسن ، یا امام رضا

******

ایها الرئوف ایها الامیر

تو شهی و من بر توام فقیر

دست خالی ام دست من بگیر

یا ابا الحسن ، یا امام رضا

******

بر دعا و آهم اثر بده

قلب خاشع و چشم تر بده

پر شکسته را بال و پر بده

یا ابا الحسن ، یا امام رضا

 

دریافت سبک


*************************

مدح و مناجات با امام رضا (ع)

زمزمه - سرود

 

مرغ دلم از قفس سینه به آسمان رها شد

بالی زد و از زائران کوی مشهد الرضا شد

ای تاج خورشید امام رضا

بهشت جاوید

کلید امید

ای شرط توحید

اللهم صل علی محمد و آل الاطهار

******

دعای تو باران رحمت بود و گنج سعادت

یا ضامن آهو بگیر دست مرا جان جوادت

ای قدر و قرآن امام رضا

شاه خراسان

حب تو ایمان

بغض تو نیران

اللهم صل علی محمد و آل الاطهار

******

چون فاطمه پاره ی پیکر خاتم الانبیایی

ای قبله ام یا ثامن الحجج تو حج فقرایی

دلم چو پر زد امام رضا

به مشهد آمد

به طوف گنبد

تو را صدا زد

اللهم صل علی محمد و آل الاطهار

 

دریافت سبک


*****************************

مدح و مناجات با امام رضا (ع(

زمزمه


دلم برای مشهدت تنگه

برا ضریح و گنبدت تنگه

خود خدا گواهه که خیلی

دلم برای مرقدت تنگه

آه ، بزار بیام به محضرت پابوس

نزاری آقا که بشم مایوس

مرحمت و کرامتت بوده

همیشه توی زندگیم ملموس

رضارضا رضارضا جانم

******

هنوز به یادمه وفای تو

قشنگی ایوون طلای تو

یادش بخیر پرسه زدن شبها

میون اون صحن و سرای تو

آه ، یادم نمیره صحن گوهرشاد

یه شب با گریه می زدم فریاد

یادم نمیره حاجتم دادی

درست کنار پنجره فولاد

رضارضا رضارضا جانم

******

چند شبه که هوای تو دارم

ذکر رضا رضا شده کارم

ببین که از دوری تو آقا

ابری شده چشام و می‌بارم

آه ، دلم میخواد مسافرت باشم

همچین روزایی زائرت باشم

این شده حسرت دلم آقا

کاشکی می شد مجاورت باشم

رضارضا رضارضا جانم

 

دریافت سبک




******************************

مدح و مناجات با امام رضا (ع)

زمینه

 

گوشه کنار شهرمون

سرازیرن این زائرا

از دور و نزدیک میرسن

مهمونای امام رضا

چه حالی دارن ای خدا

این لحظه های باصفا

وقتی که میان می‌شینن

تو حرم امام رضا

لب جاده می‌شینم میاد یه دسته

یکی از ده اومده با پای خسته

دست بچشو گرفته دلش شکسته

یکی از جنوبه و یکی شمالی

یکی شیرازیه از همون حوالی

عرب و عجم رسیدن با دست خالی

اشکاشون دونه دونه

می‌ریزه روی گونه

یه خسته ای میخونه

درد ما رو دوا کن حاجتمون روا کن

به دلامون نگا کن

السلام علیک یا علی موسی الرضا

******

ورودیه باب الجواد

تو ازدحام زائره

هر کی توی عمر خودش

داره از اینجا خاطره

یکی با ویلچر اومده

یه زائری هم با عصا

این همه سختی کشیده

از شوق دیدار آقا

جلوی پایانه زایری مردد

شده دل نمی‌کنه از شهر مشهد

زل زده با چشم بارونی به گنبد

نمی‌خواد برگرده اصلا به دیارش

دوست داره امام رضا باشه کنارش

می‌خونه به زیر لبهاش با دل زارش

امام رضا نگام کن

برا خودت سوام کن

خیلی منو دعام کن

دلم در انتظاره

هر سال همین قراره

دعوت بکن دوباره

السلام علیک یا علی موسی الرضا

 

دریافت سبک



*****************************

مدح و مناجات با امام رضا (ع)

شور

 

من که با یاد حریم دلبرم هوایی ام

سائل امام رضا گدای کربلایی ام

آرزوم اینه که تو راه آقام فدا بشم

مورد لطف و عنایت امام رضا بشم

ای به تموم عالم ولی امام رضا امام رضا

تجلّی زهرا و علی امام رضا امام رضا

رضا یا مولا

******

خوشبحال اون کسی که بنده ی خدا میشه

وَ با تقوی نوکر خوب امام رضا میشه

خوبه حالا که دلم شور تولا باهاشه

جوری زندگی کنم آقام ازم راضی باشه

جداییِ از راه گناه آبرومه آبرومه

شهادتِ در راه خدا آرزومه آرزومه

رضا یا مولا

******

ما همه سربازای راه شماییم یا رضا

مثل خوبا فدای راه شماییم یا رضا

تو راه ولایت و با مدد از لطف ولی

فدای شما میشیم تو لشگر سید علی

برا گداهات یه کاری کن امام رضا امام رضا

نوکرات و کربلایی کن امام رضا امام رضا

رضا یا مولا

******

کربلا زینت دنیا کربلا عرش خدا

کربلا تربت نورانی مصباح هدی

کربلا محل معراج حسین فاطمه

کربلا کعبه،صفای اون حریم علقمه

نوحه ی زینب با سوز و آه حسین من حسین من

ناله ی زهرا تو قتلگاه حسین من حسین من

حسین حسین

 

دریافت سبک


*******************************

مدح و مناجات با امام رضا (ع)

واحد

 

سلام ما سلام ما به روی تو ای نور هل اتی

درود بی کران ما به محضر تو یا امام رضا

مَهِ لیله ی جان رضا یا رضا

تجلّی سبحان رضا یا رضا

غریب خراسان رضا یا رضا

غریب خراسان رضا یا رضا

******

سلام ما سلام ما به تو که هستی بضعة النبی

عنایتی به ما نما نَمی ز بَحرِ سوز زینبی

دعا کن شویم اهل مُلک ولا

به سوز غمت تا ابد مبتلا

وَ سائل به سلطانِ قالوا بلی

سلامٌ علی ساکنِ کربلا

 

دریافت سبک


*****************************

مدح و مناجات با امام رضا (ع)

واحد

 

ای گل خشبو ، یا ضامن آهو

غریب خراسان رضا جان

دریای رأفت حقیقت رحمت

نهایت ایمان رضا جان

مرقد تو ، ای پسر زهرا ، برای محبین خودِ بهشته

روی قلبِ ، همه سینه زنها ، با قلم لطفش خدا نوشته

یا رضا یا رضا

*******

فروغ انجُم ، یا امامِ هشتم

به دل ما شور تولاست

راه عشق ما ، از حرمت آقا

تا نجف و بعدم کربلاست

یاد خوبا ، همه پیرغلاما ، سینه زنا و یاران خمینی

با شهدا ، ما رو ببر آقا ، به سوی بهشت نور حسینی

کربلا کربلا اللهم الرزقنا

 

دریافت سبک




*******************************

مدح و مناجات با امام رضا (ع)

زمینه

 

ما که محبین آل عبا هستیم

همیشه مدیون امام رضا هستیم

عشق این آقا شده دین و دنیامون

خاک پای زائراش روی چشمامون

ای نور قرآن ، جانم رضا جان

جانم رضا جانم رضا

******

به هر غم و دردی تویی دوا آقا

مشهد تو بر ما دارالشّفا آقا

شور عاشقا نوای یا لیتنا

ماهارو ببر آقا به کرببلا

داریم رو لبها ، ذکر یا زهرا

جانم رضا جانم رضا

 

دریافت سبک




******************************

مدح و مناجات با امام رضا )ع)

زمینه

 

انت مولا نعم الامیر یا امام رضا

تو شهی و منم فقیر یا امام رضا

آقاجون دستمو بگیر یا امام رضا

یا امام رضا ۲

دل منو برده حرمت ، مست و هوایی ام

همیشه و هرجا سخنم ، امام رضایی ام

اگه بازم امضا بکنی ، کرببلایی ام

آقام آقام یا امام رضا

******

شاه من یا اباالحسن یا امام رضا

به دلم دست رد نزن یا امام رضا

تویی دار و ندار من یا امام رضا

یا امام رضا ۲

کرم تو بی نهایته ، محتاجم آقاجون

دست منو دامن شما ، آقای مهربون

نفس مسیحاییت و ، باز به قلبم برسون

آقام آقام یا امام رضا

******

همه ی هستی منی یا امام رضا

یار بی دستی منی یا امام رضا

تو می و مستی منی یا امام رضا

یا امام رضا ۲

کبوتر جَلد حرمم ، دونه بریز برام

زائر همیشه ی توأم ، می شناسیم آشنام

مُزد عزاداریمو آقا ، من از شما می خوام

آقام آقام یا امام رضا

 

دریافت سبک




*******************************

مدح و مناجات با امام رضا )ع)

زمینه

 

رسیده یه زائر دل شکسته

با یه عالمه زار و خسته

خیره شده چشماش سمت گنبد

دل به نگاه و کرم تو بسته

می‌خونه با دلی حزین

صابخونه با گدا بشین

روزگار من و ببین

بیقرارم یارضا

بیقرارم تو قرار من هستی

من خزونم تو بهار من هستی

تو همه دار و ندار من هستی

امام رضا جانم آقام آقام

******

خاطرت عزیزه خیلی پیشم

عشقت عجینه تو رگ و ریشم

دیگه حسابش رفته زدستم

این بار چندمه که زائر میشم

توی صحن تو می‌پرم

ای به قربون تو برم

دست بکش باز روی سرم

بیقرارم یارضا

آرزومه کفتر گنبدت شم

زائر هر هفته ی مشهدت شم

حتی یک روز خادم مرقدت شم

امام رضا جانم آقام آقام

******

قبله ی زمین و آسمونی

شهره ایی به عشق و مهربونی

این و دیگه عالم خوب میدونه

فرمانروای کشور ایرونی

من گدای کرمتم

گردو خاک حرمتم

چش براه قدمتم

لحظه آخر بیا

زود بیا که چش براتم آقاجون

آرزومه وقتی دارم پیدم جون

توی دستم باشه پر عباتون

امام رضا جانم آقام آقام

 

دریافت سبک


********************************

مدح و مناجات با امام رضا (ع)

زمزمه

(به سبك السلام ای خاتم پیغمبران)

 

یا رضا شمس ولایی ، نور چشم مصطفایی

ای کریم هر دو عالم ، بر همه مشکل گشایی

نما حاجات ما ، به لطف خود روا

عزیز فاطمه ، علی موسی الرضا

علی موسی الرضا

******

تو نشان هل اتایی ، معدن جود و سخایی

تو ولی کبریایی ، ثامن و ضامن رضایی

همه لطف و عطا ، بده عیدی به ما

به جان مادرت ، علی موسی الرضا

علی موسی الرضا

******

تو گل اهل کسایی ، یادگار مرتضایی

تو رحیمی تو رئوفی ، زاده ی خیر النسایی

همه حسن و صفا ، نظر کن سوی ما

تو را جان جواد ، علی موسی الرضا

علی موسی الرضا

******

تو امیر مقتدایی ، قبله ی حاجات مایی

ای معین بی پناهان ، شافع روز جزایی

بود نامت شفا ، به هر دردی دوا

نما ما را دعا ، علی موسی الرضا

علی موسی الرضا

 



*****************************

مدح و مناجات با امام رضا (ع)

زمزمه

 

الوداع ، الوداع ، ای شه بی منتها

ای امام قلب ما ، یا علی موسی الرضا

از حرم ، می روم ، با دلی غرق نوا

می زنم هر دم صدا ، یا علی موسی الرضا

(یا رضا یا مولا ، ای امید دل ها)2

(یا رضا ، یا رضا ، ادرک ما را)2

******

آرزوی دلم ، یک نگه از سمت توست

رشته ی قلب و دلم ، سیدی در دست توست

یک نظر ، کن شما ، تا دوباره پر کشم

سمت ایوان طلا ، یا علی موس الرضا

(یا رضا یا مولا ، ای امید دل ها)2

(یا رضا ، یا رضا ، ادرک ما را)2

 


**************************

مدح و مناجات با امام رضا (ع)

زمزمه – سرود

 

دست من و دامن این ، آقا که خیلی کریمه

لطف و عنایتش به ما ، ثابت شده از قدیمه

شب شب عیدی دادن ، فاطمه شد به عاشقا

میده برات سفر ، مدینه و کرب و بلا

مولا علی موسی الرضا

******

از سر شب تا به سحر ، دلم میخواد دعا کنم

گوشه ی سجاده فقط ، من آقامو صدا کنم

دل رو به دریا می زنم ، تا حرمت پل می زنم

به دامنت با حاجتام ، دست توسل می زنم

مولا علی موسی الرضا

******

تربت مشهدت آقا ، سرمه ی چشم ملکه

ضریح با صفای تو ، قبله نه تا فلکه

اسم تو تا نمی برم ، قفل دلم وا نمیشه

غیر محبتت آقا ، چیزی تو دل جا نمیشه

مولا علی موسی الرضا

******

لحظه ای هم رهام کنی ، بدون که کارم تمومه

حتی نفس کشیدنم ، بدون عشقت حرومه

بوی بهشت میرسه از ، هر جایی که حرف توئه

خوش به حال عاشقی که ، عمرش فقط صرف توئه

مولا علی موسی الرضا

 




*****************************

مدح و مناجات با امام رضا (ع)

زمزمه

 

من گدای هر شب این خانه ام

ریزه خوار سفره ی شاهانه ام

آمدم تا حاجتم را رو کنم

رو به سوی ضامن آهو کنم

با مژه صحن تو را جارو کنم

ای رضا جانم

 یا علی موسی الرضا ، موسی الرضا(3)

ضامن آهو

****** 

ای رواقت روضه رضوان رضا

ای حریمت با صفا چون کربلا

بارگاهت قبله گاه عرشیان

آستانت کعبه ما بی کسان

من فدایت ای امام مهربان

ای رضا جانم

 یا علی موسی الرضا ، موسی الرضا(3)

ضامن آهو

 




*********************************

مدح و مناجات با امام رضا (ع)

زمزمه - سرود

 

الا طبیب جان ، که بهتر از جانی

امید قلب من ، حضرت سلطانی

تو هشتمین نور داوری ، به کل عالم تو سروری

پاره قلبی به مصطفی ، فرزند زهرا و حیدری

آقام آقام اباالحسن آقام

******

بدون لطف تو ، زار و زمینگیرم

اگه نیام مشهد ، بدون که می میرم

شکرخدا مهمان توام ، کبوتر ایوان توام

بهشت و دیگه میخوام چیکار ، من زائر رضوان توام

آقام آقام اباالحسن آقام

******

رواق و ایوونت ، دل و جلا میده

پنجره فولاد ، شما شفا میده

باب الجوادت راه نجات ، تموم هستی من فدات

شدم دخیل ضریح تو ، دوای دردم نیمه نگات

آقام آقام اباالحسن آقام

******

کرم کن و امشب ، به من نگاهی کن

نیمه شبی مارو، حرم تو راهی کن

من سر راهت نشسته ام ، دخیل جان برتو بسته ام

مرا مرانی زدرگهت ، کبوتر پرشکسته ام

آقام آقام اباالحسن آقام

******

دور ضریح تو ، شلوغه و غوغاست

پرچم سبز تو ، تو عالمین بالاست

سقا خونت حوض کوثره ، از عرش اعلی بالاتره

به شوق صحن و سرای تو ، دلم شبیه کبوتره

آقام آقام اباالحسن آقام

******

اباالرئوفی و شاه خراسانی

باب المرادی و ، صاحب ایرانی

گنبد و ایوون طلا میخوام ، زیارت سامرا میخوام

جون جوادت امام رضا ، من از شما کربلا میخوام

آقام آقام اباالحسن آقام

 

دریافت سبک




**********************************

مدح و مناجات با امام رضا (ع)

واحد

 

میخوام بیام تو حرمت از باب الجواد

دخیلم و گره کنم پنجره فولاد

حاجت من روا بشه صحن گوهرشاد

بخدا بهشته صحن و سرای مشهد تو

تمومی نداره لطف و عطای بی حد تو

علی علی موسی الرضا علی موسی الرضا

******

میخوام بیام تو حرمت عقدم و واکنم

گوشه ی صحنت بشنم در درد دلها کنم

کنار اون سقاخونت دل و شیدا کنم

هوای زیارت کرده دلم شهنشه طوس

آقا اذنم بده می خوام بیام دوباره پابوس

علی علی موسی الرضا علی موسی الرضا

******

مرغ دلم پر میزنه شهر خراسان

بازم گرفته بهونت ای شاه ایران

می خواد بیاد زیارتت حضرت سلطان

مگه یادم میره مستی تو صحن گوهرشاد

مگه یادم میره من بودم و پنجره فولاد

مگه یادم میره مهربونیه خادماتو

مگه یادم میره صفای اون صحن و سراتو

علی علی موسی الرضا علی موسی الرضا

 

دریافت سبک




********************************

مناجات با امام رضا (ع)

زمزمه

(به سبک قربون کبوترای حرمت)

 

فدای صحن و سرای با صفات امام رضا

قربون ایوون و گنبد طلات امام رضا

خدا رو شکر میکنم ، که در جوارتم آقا

کنار گنبد با صفا و ، این صحن و سرا

یا رضا ، امام رضا امام رضا امام رضا

****** 

میدونم همسایه ی بدی بودم برا شما

با همه بدیم ولی بازم میگم رضا رضا

می دونم که رو سیاهم و گنه کارم آقا

اما تو ردم نکن به جانِ مادرت آقا

یا رضا ، امام رضا امام رضا امام رضا

****** 

شنیدم هر کی قسم بده تو رو جان جواد

حاجتش رو میدی و قلب اونو میکنی شاد

می دونم تو دست رد به سینه ها  نمی زنی

آخه تو شاه کرم ، امام رضا ، عشق منی

یا رضا ، امام رضا امام رضا امام رضا

****** 

آقاجون جان جوادت قسمت میدم تو رو

اومدم به درگهت نگی گنه کاری برو

من یه حاجتی دارم روا بکن امام رضا

من و با این عاشقا راهی بکن به کربلا

یا رضا ، امام رضا امام رضا امام رضا

 




********************************

مناجات با امام رضا (ع)

زمزمه - واحد

 

قربون گنبد طلات ، که قلبمو صفا میده

قربون قبر با صفات ، که بوی کربلا میده

حاجتم و پیش شما میارم

بازم هوای کربلا رو دارم

رضاجان رضاجان رضاجان رضاجان

 ******

کاش که منم کبوتری ، رو گنبد طلا بودم

کاش که منم جارو کش ، این صحن با صفا بودم

ردم نکن بخاطر جوادت

پر میزنم دور حرم بیادت

رضاجان رضاجان رضاجان رضاجان

 

دریافت سبک




*******************************

مناجات با امام رضا (ع)

زمزمه

 

امشب منم مهمان تو     مهمان نوازی کن رضا

آواره ام بیچاره ام         تو چاره سازی کن رضا

امشب نگاهی کن به من      من سائل درمانده ام

مهمان کویت گشته ام      یا خوانده یا نا خوانده ام

جانم رضا جانم رضا

 ******

امشب زیارت میکنم    صحن و سرایت یا رضا

بوسه زنم امشب به آن     با نیت کرب و بلا

قلبم خدایی گشته است   امشب هوایی گشته است

با کاروان رفته دلم               کرب و بلایی گشته است

جانم رضا جانم رضا

 ******

شبهای جمعه گفته اند    مهدی به تو مهمان بود

من آمدم تا بینمش      مهدی مرا جانان بود

از بهر دیدار رخش    من بی قراری میکنم

بهر نگاه لطف او       لحظه شماری میکنم

جانم رضا جانم رضا

 

دریافت سبک



موضوعات مرتبط: امام رضا (ع) مدح ومناجات
[ 8 / 9 / 1395 ] [ ] [ مهدی وحیدی ]
[ ]

مدح و مناجات با امام رضا (ع) بهمراه سبک اجرا

مناجات با امام رضا (ع)

شور (ولادتی)

 

پر می زنه این قلب عاشقم      رو به سوی گنبد طلای تو

هی میخونه با گریه ی شعف       یَبنَ علی جونم فدای تو

امام رضا مولا امام ضا

******

کاشکی بشم از خیل نوکرات    کاشکی یه روز جونم بشه فدات

کاشکی بشم از لطف مادرت       تو حرمت ، خدام زائرات

امام رضا مولا امام ضا

******

هر دلی بی مهرت کوه غمه    هر چی بگم از خوبیات کمه

مصرع بعد آوای دلمه       سائل تو سلطان عالمه

امام رضا مولا امام ضا

******

نام خوشت ذکر اهل ولا     مِس ِ وجود از لطف تو طلا

آخر یه روز با قلب مبتلا      از حرمت میریم کرببلا

امام رضا مولا امام ضا

 



***********************

مناجات با امام رضا (ع)

شور (ولادتی)

 

مهرت در فطرت ما ، خورشید رحمت ما ، ای ولی نعمت ما

ای روح و روان من ، السلطان ابالحسن

السلطان ابالحسن

******

نام تو ذکر لبم ، روی تو ماه شبم ، بنگر بی تاب و تبم

ای آرام جان من ، السلطان اباالحسن

السلطان ابالحسن

******

ثامنُ الائمه ای ، تو مولای همه ای ، فرزند فاطمه ای

ای تاب و توان من ، السلطان اباالحسن

السلطان ابالحسن

******

جلوه ات نور هُدی ، کِی هستی ز حق جدا ، مدح تو کار خُدا

برتر از بیان من ، السلطان اباالحسن

السلطان ابالحسن

******

عالم ِ آل عبا ، کن رزق اهل ولا ، عرفه کرببلا

یار مهربان من ، السلطان اباالحسن

السلطان ابالحسن

 

دریافت سبک



**************************

مناجات با امام رضا (ع)

شور

 

ایشالا که یه روزی من     قربونی پیش پات بشم

 تو سجده ی دلم میگم        امام رضا فدات بشم

امام رضا فدات بشم

حرفِ ملائک خدا     میوه ی باغ ربّنا

ذکر لبِ پیر خمین   ذکر تموم شهدا

امام رضا فدات بشم

کبوترای عاشقی     جلد حریم تو شدن

اسیر لطف و کرمِ    دست کریم تو شدن

امام رضا فدات بشم

قسم به اون صحن و سرات    هستی برام خیلی عزیز

منم شدم کبوترت          خودت برام دونه بریز

امام رضا فدات بشم

بَدم ولی دوسِت دارم        خیلی زیاد خیلی زیاد

دلم می خواد به حَرَمِت     وارد شَم از باب الجواد

امام رضا فدات بشم

باب الجواد حرمت       در بهشته براما

نام قشنگت و آقا    خدا نوشته رو دلا

امام رضا فدات بشم

ذکر خداییِ شما     برای دردامون دواس

مشهد تو برام آقا        مدینه و کرببلاس

امام رضا فدات بشم

برات کربلای ما           از کرمت امضا میشه

اگه به ما نیگاه کنی    همه گره ها وامیشه

امام رضا فدات بشم

حقّ همه آل عبا     حق امام و شهدا

بیا و با رهبرمون        ما  رو ببر کرببلا

حسین

 

دریافت سبک




******************************

مناجات با امام رضا (ع)

زمزمه

 

صلوات خدا به تو که بضعه‌ی پیغمبری

صلوات خدا به تو که آیه ای از کوثری

صلوات خدا به تو که چون گلی معطّری

صلوات خدا به تو که جلوه ای از داوری

اللهّم صلّ علی ، علی ابن موسی الرّضا

******

خدا از من رضا شود گر قلب تو رضا شود

از فیض تو هر شوره زار گلشنی با صفا شود

بیماریِ جان و دلم در حَرَمت صفا شود

گواهیِ نوکری ام با دست تو امضا شود

اللهّم صلّ علی ، علی ابن موسی الرّضا

******

منم منم آنکه کند هر لحظه هر جا یاد تو

خوانم خوانم إذن دخول دمِ بابُ الجوادِ تو

بستم آقا دخیلِ جان بر پنجره فولاد تو

کبوترم کبوترم در صحنِ گوهرشادِ تو

اللهّم صلّ علی ، علی ابن موسی الرّضا

******

من سائلی در مانده ام صدقه بر گدا بده

مُرده ام از فرط گنه بر روحِ من بقا بده

اشک و سوز و حالِ دعا بر منِ بی نوا بده

جان مرا از من بگیر به من یک کربلا بده

اللهّم صلّ علی ، علی ابن موسی الرّضا

 

دریافت سبک




*************************

مناجات با امام رضا (ع)

زمزمه

 

نور حق در هر فضا         حاکم مُلکِ قضا

ای عزیز مرتضی    یا علی موسی الرّضا

یا علی موسی الرضا

یابن الزهرا کن نظر      بر گدایان درت

تا شویم ای با وفا      نوکری در محضرت

یا علی موسی الرضا

من کیم شرمنده ای    غرقِ در جرم و خطا

تا خدا راضی شود         تو بِشو از من رِضا

یا علی موسی الرضا

با دعای فاطمه            می نمایم یاد تو

ای بهشت عاشقان    صحنِ گوهرشادِ تو

یا علی موسی الرضا

ای ضریح قدسی ات   کعبه ی لطف و وفا

گنبدت چون قبله و        مرقدت دارُالشّفا

یا علی موسی الرضا

یا رضا می گوییم و     دل خدایی می شود

در حریمت هر دلی        کربلایی می شود

یا علی موسی الرضا

بهر دیدار حبیب    بر محّب توشه بده

بر گدایانِ درت   رزق شش گوشه بده

یا علی موسی الرضا

 

دریافت سبک




*************************

مناجات با امام رضا(ع)

زمزمه


تموم اهل سما ، اسیر گوشه نگات

دلم می خواد آقاجون ، بشم یه روز خاک پات

امیر دلربای من ، تویی امید همه

می خوام که خادمت بشم ، گل پسر فاطمه

گداهای در خونت ، پادشَهان عالمن

زائرای همیشگیت ، نوح و مسیح و آدمن

شدم مبتلای تو ، فقیر عطای تو ، گدای سرای تو

شدم خسته از گناه ، به تو میبرم پناه ، به این دل بکن نگاه

مدد امام رضا(ع)

******
با دیدن حرمت ، چشام خدایی میشه

به یاد سقاخونت ، دلم هوایی میشه

فدای گنبد طلات ، دخیلتم یا رضا

میام به مشهدت آقا ، تا که برم کربلا

فقیری افتخارمه ، چون تویی حج فقرا

کوچیک بودم که مادرم ، میگفت بگو امام رضا

گدای همین درم ، بکش دست روی سرم ، تا بازم بیام حرم

بگیر دستم و آقا ، نذار تا که از شما ، یه روزی بشم جدا

 مدد امام رضا(ع)

******

میگن که آخرکار ، اومد جوادت آقا

رو زانوهای جواد ، رفتی به سوی خدا

خدا رو شکر که آخرش ، ندادی تنهایی جون

آخه تو کربلا حسین ، تنها تو گودالِ خون

یکی نبود بگه آخه ، این نوه ی پیمبره

اونی که ایستاده رو تل ، منتظرِهِ برادره

رو تل خواهرِ آقا ، نگاه کرد که سر آقا ، شده از بدن جدا

می زد ناله خواهرت ، اومد بالای سرت ، بی بی زهرا مادرت

غریب کرببلا


دریافت سبک




**************************

مناجات با امام رضا(ع)

زمزمه - واحد
 

رو میکنم با چشم تر    به مشهدِ امام رضا

دلم همش پَر می کِشه   تا گنبدِ امام رضا

آه خوشا به    حالِ زائرای تو

منم غلامِ        نوکرای تو

امام رضا فدات شم      فدای رویِ ماهت

دعا کن آقا که منم      شهید بشم تو راهِت

یا ضامن آهو

******

پنجره فولادِت آقا    به درد عاشقا دواس

مشهدِ تو برای ما       مدینه و کرببلاس

آه  من اومدم با    دو دستِ خالی

عنایتی یا         مَولَی الموالی

فقیرِ عاصی و بَدَم    خوب میدونی آقاجون

تو سائلا رو از خونَت     نمی رونی آقاجون

یا ضامن آهو

******

بشنو نوای عشقه یا     ابا الجوادِ عاشقات

زیر لَحَد امام رضا       بِرِس به داد عاشقات

   آه   میون قبرم       ای هل اتایی

بیچاره میشم       اگر نیایی

به حَشر و میزان و صراط     ای بر دو عالم ارباب

به حق زهرا (س) مادرِت   سینه زنات رو دریاب

یا ضامن آهو

 

دریافت سبک



موضوعات مرتبط: امام رضا (ع) مدح ومناجات
[ 8 / 9 / 1395 ] [ ] [ مهدی وحیدی ]
[ ]

نوحه،زمزمه،شور..شهادت امام رضا (ع) بهمراه سبک اجرا

شهادت امام رضا (ع)

زمزمه

(به سبك این دم آخر)

 

خورشید عُمرِ من لب بومه

قلبم به این بی کسی محکومه

نه مادری نه خواهری که سربه روی پاش بزارم

نه پسری که باشه این لحظه ی آخری کنارم

دارم تو غربت جون میدم خوب میدونم تمومه کارم

واغربتا ، آه و واویلا

******

آتیش گرفته جیگرم ای وای

می سوزه پا تا به سرم ای وای

شبیه مار گزیده ها دارم می پیچم به خودم،آه

چشام به در مونده که شاید برسه جوادم از راه

اشکام به یاد اکبر و حسین می ریزه ناخودآگاه

جانم حسین ، جان

******

یه چشم من خونِ واسه مادر

اشکه یه چشمم واسه اون بی سر

با اینکه عمریه من از غصه ی مادر بی شکیبم

ولی همیشه می خونم روضه واسه جد غریبم

یه عمره که با مادرم گریه کن شیب الخضیبم

جانم حسین ، جان

******

درسته غُربتم نداره حد

زهر جفا آتیش به جونم زد

اما کسی تو این دیار به ساحتم نکرد جسارت

اینجا نَبُرد دیگه کسی عبا و عمامه مو غارت

اینجا دیگه خبر نبود از هتک حرمت و اسارت

جانم حسین ، جان

******

اینجا با گل اومدن استقبال

دیگه خبر نبودش از گودال

اما تو کربلا کسی چیزی بجز نیزه نیاوُرد

هرکسی اومد با خودش سوغاتی و چشم روشنی بُرد

این روضه ها تموم عمر دلِ پُر از درد مُو آزرد

جانم حسین ، جان

 

دریافت سبک

 

**********************************

شهادت امام رضا (ع)

زمینه

(به سبك خداحافظ عزیز من)

 

منم تنها در این غم ها ندارم همدمی

براین زهر پر ازشعله ندارم مرهمی

دلم دلم ، شده پر از شرار كینه

شده شده ، دلم شده تنگ مدینه

كاشكی میشد برم مدینه پیش قبر مادر ، واویلا

یا سر بزارم از غریبی روخاك پیمبر ، واویلا

غریبم وای

******

تب آلودم نیاسودم دمی از بار غم

به زیر لب جوادم را بخوانم دم به دم

بیا بیا ، بیا بیا ای نور دیده

ببین ببین ، شده پدر نفس بریده

بیا بیا سر پدر ز خاك حجره بردار ، عزیزم

ز هجر تو فلك شده روی سر من آوار ، عزیزم

غریبم وای

******

عطش دارم گرفتارم چو مرغی در قفس

دلم محزون شود پر خون لبم با هرنفس

روی روی ، روی لبم شهادتینه

روی لبم ، نوای ذكر یا حسینه

بیاد كشته ء تنها و مظلوم این عالمین ، واویلا

هی دست و پا میزنم و میگم غریب حسین حسین ، واویلا

حسین وای

 




************************

شهادت امام رضا (ع)

زمینه

(به سبك دست خالی مو)

 

لحظه های آخره ، جون رسیده رو لبام

هیچكی نیست بالا سرم ، زمزمه كنه برام

پسرم ، شده رو به قبله بابات

بیا و ، سر مو بزار روی پات

جانم جوادم ای ، ثمر بابا

آتیش نشسته رو ، جیگر بابا

جانم امام رضا ، ای غریب آقا

******

لاله ای لبم شد از ، سرفه های آتشین

كنج حجره میكشم ، صورتم رو رو زمین

كسی نیست ، رو سرم و محتضرم

زیر لب ، ناله میزنم مادرم

دلتنگ دیدن ، مدینه هستم

تو وادی غریب ، چشامو بستم

جانم امام رضا ، ای غریب آقا

******

با تن عطش زده ، میزنم فقط صدا

شد شهادتین من ، یاحسین و كربلا

می سوزم ، با یاد صدای حسین

می میرم ، با یاد لبای حسین

جد غریب من ، شد تنش بی سر

مادر صدا میزد ، غریب مادر

جانم امام رضا ، ای غریب آقا

 

دریافت سبک




******************************

شهادت امام رضا (ع)

زمینه

(به سبك آخر عمرمه فاطمه)

 

مثه كبوترم تا حرم پر زدم

دوباره زائر گنبد مشهدم

تو حرمت آقا هر طرف می پرم

آب و دونه بریز من بازم اومدم

باز اومدم تو هوای تو

قربون صحن و سرای تو

آرزو دارم آقا یكروز

بمیرم اینجا برای تو

آقام آقام آقام ای آقام

******

حرم با صفات جنت عالمه

میاد از سقاخونت بوی علقمه

شمیم عذر یاس پخشه توی حرم

میشینه زیر ایوون طلات فاطمه

هركی اسیرته آزاده

هركی خرابته آباده

دست دخیل همه عالم بر

نخ های پنجره فولاده

آقام آقام آقام ای آقام

******

غریب و بی كس و خسته و بینوا

آروم آروم چشات بسته شد از جفا

با لب خونی و حالت محتضر

هی صدا میزدی ای جوادم بیا

پسر ت و آخرش دیدی

با لبای خونی خندیدی

با جوادت یاد عاشورا

گریه میكردی و لرزیدی

آقام آقام آقام ای آقام

 

دریافت سبک




******************************

شهادت امام رضا (ع)

زمزمه

(به سبك داغ تو میشه)

 

امام مهربون من آقا

سری به روضه مون بزن آقا

بیا ببین این جوونا ، برات چه ناله هایی دارن

دعوتشون كن یه شبی ، سر به روی ضریح بذارن

اینا دو ماهه كه برا ، روضه های تو بی قرارن

 پاره جگر پاره جگر ، امام رضا غریب مادر

******

فدای اون لبای پرخونت

فدای اون دستای بی جونت

می گن به خود می پیچیدی ، شدی شبیه مار گزیده

دلت پر از آتیش شده ، رنگ از تو صورتت پریده

ولی خدا رو شكر آقا ، كسی سر تو نبریده

پاره جگر پاره جگر ، امام رضا غریب مادر

******

بمیره نوكرت زمین خوردی

شبیه مادرت زمین خوردی

خدا رو شكر اومد جواد ، سر تو رو بغل بگیره

خدا رو شكر كه پیكرت ، زیر سم اسبا نمیره

سر راه خواهر تو ، یه مرد پَستی نمی گیره

پاره جگر پاره جگر ، امام رضا غریب مادر

 

دریافت سبک




************************8

شهادت امام رضا (ع)

زمینه

(به سبک بازم رسیده شبای)

 

دوباره کردم هوای مشهد

هوای صحن و هوای گنبد

چی می شد آقا من هم مسافر تو بودم

میون صحن زائر تو بودم

تموم این شبها رو مجاور تو بودم

شاه جود و کرم من رو ببر حرم

پیش صحن گوهرشادت

پنجره فولادت

مدد ضامن آهو

******

نمونده سویی توی نگاهش

به آسمونا رسیده آهش

غریبونه افتاده تو حجره روی خاکا

می خونه با دیده های دریا

چی می شه برسونی جوادم و خدایا

زهر جفا اثر کرده عبا به سر

ذکر واعطشاه داره

شد جگرش پاره

امون از غریبی

 

دریافت سبک




*******************************

شهادت امام رضا (ع)

زمینه

 

یا علی موسی الرضا کشتۀ نگاتم من

پا بذار روی چشمام بندۀ چشاتم من

توی رویا تو بیداری ، هوای نوکرُ داری

حرمت ما رُ می یاری آقا

آقا می دونی که عمریه نوکرم

وعده دادی بیا آقا بالاسرم

مولا یا رضا

******

هرکسی که بنده ت شد مطمئناً آزاده

جای این دلم امشب مسجد گوهرشاده

کرمت رزق دنیامه ، پرچمت توی دستامه

حرمت اصل رویامه سلطان

این دستای من و لطف و کرم تو

خالیه جای من امشب حرم تو

مولا یا رضا

******

لحظه های آخر تا دست و پا زدی آقا

ناله می زدی یاد روضه های عاشورا

تو چشات نم بارونه ، پسرت زار و حیرونه

مادرت روضه می خونه ای وای

اینجا دیگه کسی بالا سر تو نیست

دعوا دیگه سر انگشتر تو نیست

مولانا حسین

 

دریافت سبک




******************************

شهادت امام رضا (ع)

زمینه

(به سبک ای عشق حیدر)


عمری گداتم ، جلده هواتم

مستم آقا مست گنبد طلاتم

هستی امیدم ، هر چند پلیدم

چند وقته آقا حرم رو ندیدم

حالا ، که از حضورم هستی معذور

باشه ، بازم سلام میدم من از دور

آقا ، نکن منو به ناله مجبور

آقا آقا

میسوزم از جدایی ها (وای)3

السلطان علی موسی الرضا(وای)3

وای رضا وای رضا وای رضاجان مولا

******

با دیده تر ، با قلبی مضطر

می‌دوزه آقا نگاهش رو بردر

نم نم می‌باره ، بارون دوباره

از گوشهِ چشمی که بی قراره

ای وای ، شبیه جدشه رو خاکا

داره ، به لب نوای واحسینا

ای وای ، تنش سه روز میون صحرا

ای وای ای وای

روضه میخونه با نوا (وای)3

روضهِ دشت پر بلا (وای)3

وای رضا وای رضا وای رضا جان مولا

 


**************************

شهادت امام رضا (ع)

نوحه

(به سبک مدینه در آوای اندوه)


پاره ی قلب زهرا امام هشتم

مسموم زهر کینه قبله ی هفتم

فدای جانان ، شد در خراسان

واویلتا واویلا آه و واویلا

******

یا فاطمه ای مادر بیا تماشا

در شهر غربت ماندم غریب و تنها

بر خاک حجره ، نهاده چهره

واویلتا واویلا آه و واویلا

******

بیا بیا فرزندم جان بر لب آمد

از زهر روز روشن بر من شب آمد

از ظلم مامون ، شد جگرم خون

واویلتا واویلا آه و واویلا

 

دریافت سبک




*****************************

شهادت امام رضا (ع)

نوحه

 (به سبک یوم العزای حضرت)

 

حجت حق امام هشتمینم

بر شیعیان قبله ی هفتمینم

لاله ی مرتضی ، علی موسی الرضا

دلم ز زهر کینه شد خون

به غربت از جفای مامون

واویلا واویلا واویلا

******

گرفته آتش همه ی پیکرم

نمانده قوتی که جان در برم

در غریبی خدا ، می کنم جان فدا

فتاده ام گوشه ی حجره

نهم به خاک تیره چهره

واویلا واویلا واویلا

******

بیا دمی سوی پدر جوادم

که من ز بی کسی از پا فتادم

غریب خراسان ، یار بی پناهان

ضامن آهوی بیابان

فدا شده در ره قرآن

واویلا واویلا واویلا

 

دریافت سبک



******************************

شهادت امام رضا (ع)

نوحه - واحد

(به سبك بر غم عشقت آقا)

 

خاک حجره شده قتلگاهت

می رسد تا فلک سوز آهت

ای عبا بر سر خود کشیده

می روی سوی آن نور دیده

آه ، می زدی ناله ها

در ، حجره ات واویلا

ای ، گل باغ زهرا

یا علی موسی الرضا

******

ای که عالم بود در پناهت

کشته گشتی چه بوده گناهت

شد دل شیعه از غربتت خون

مهدی فاطمه گشته محزون

از ، غم تو یا مولا

سر ، می دهیم ناله ها

آه ، تسلیت مهدیا

یا علی موسی الرضا

******

سائلانیم و مانده به راهت

در پی گوشه چشم و نگاهت

روی سینه به دست ارادت

دل به عشقت دهم بی نهایت

در ، میون روضه ها

پر ، می زند این دل ها

تا ، حرمت یا رضا

یا علی موسی الرضا

 



*****************************

شهادت امام رضا (ع)

نوحه

(به سبك من ابوفاضل و من پسر)


وقت پرواز و هنگامه ی هجران شده

گوشه ی حجره ای فاطمه مهمان شده

اهل عالم همه

غرق در زمزمه

واغریبا ، واشهیدا

******

کنج یک حجره ی خاکی و با قلب چاک

همچو مادر فتاده پیکرت روی خاک

تازه شد داغ ماه

آید از سینه آه

واغریبا ، واشهیدا

******

هاله ای بر رخ ماه غریبان نشست

در عزا و غم او دل عالم شکست

فاطمه در جنان

گشته نوحه کنان

واغریبا ، واشهیدا

******

پر کشد هر دلی سوی خراسان تو

بر سرم بام عشقت شده مهمان تو

ذکر تو بر لبم

مهر تو مذهبم

واغریبا ، وا شهیدا

 


******************************8

شهادت امام رضا (ع)

زمینه

(به سبک باز دلا شده)

 

زهر کینه زد آتیشم

لحظه لحظه بدتر میشم

چشممو به این در دوختم

تا بیاد جوادم پیشم

هیچ کس نیست ببینه حال مو

این حال رو به زوال مو

شیکوندن تو قفس عاقبت ، دو بال مو

این دوری ، منو کرده ازین دنیا سیر

مادر جان ، سرم و روی دامن بگیر

******

بی قرارم و بی تابم

ای خدای من دریابم

بی کسم ، شبیه جدم

تشنه ی یه جرعه آبم

تو حجره رو خاکا افتادم

کربلا نمیره از یادم

زهر آخر جیگرمو سوزوند ، تا جون دادم

می میرم ، تک و تنها تو غربت اسیر

مادر جان ، سرم و روی دامن بگیر

******

سر دیگه میزارم رو خاک

رفته ناله هام تا افلاک

می‌سوزه دلم هر لحظه

با یاد یه جسم صد چاک

افتادم دیگه به حال غش

ای خدا من و کشته عطش

میخونم به یاد قتلگاه ، روضه همش

حالا که ، شدم از داغ این روضه پیر

مادر جان ، سرم و روی دامن بگیر

******

عمریه به تو دل دادم

مات پنجره فولادم

شعبه ی بهشته اینجا

کفتره تو گوهر شادم

آقاجون روزیمو کن زیاد

هستم یک گدای خونه زاد

می باره چشای من دم ، باب الجواد

السلطان ، تو که هستی به دلها امیر

مادر جان ، سرم و روی دامن بگیر

 

دریافت سبک


******************************

شهادت امام رضا (ع)

زمینه

(به سبك شب جمعه،یابن الزهرا)

 

السلام ای ، پادشاه طوس

مزد اشکامه ، اومدم پابوس

زیارت نامه می خونم ، تا به اذن خدا

بتونم وارد بشم من ، تو بهشت رضا

مثل عاشقات ، مثل کفترات

الهی یه روز ، بمیرم برات

یابن فاطمه

******

کنج حجره ، بی کس و تنها

دست و پا می زد ، به روی خاکا

العطش وا العطش وا ، العطش العطش

شاه عالم روی پای ، پسرش کرده غش

پسرش رسید ، بالای سرش

روضه می خونه ، با چش ترش

یابن فاطمه

******

این جا اومد ، پسر از یثرب

کربلا خورشید ، اومد از مغرب

پدری مضطر رسیده ، با گل پرپرش

می خونه نوحه با زینب ، برای اکبرش

ولدی علی ، گل پرپرم

چش واکن ببین ، حال مضطرم

یابن فاطمه

 

دریافت سبك




****************************

شهادت امام رضا (ع)

زمینه - واحد

(به سبك الا ای شهیدی که)

 

دوباره ، زنم پر به سوی خراسان

به ذکر زیبای رضاجان

امام ِ دلها ، عزیز زهرا ، تو را خوانم با چشم گریان

اَنتَ فی قلبی مولا ، امام ِ هشتم ِ ما

یا غریب الغربا

یا غریب الغربا

******

همیشه ، کنم از لطف و خوبی ات یاد

بهشت من صحن گوهر شاد

زغم بشکستم ، ببین که بستم ، دخیلی بر پنجره فولاد

دست من و دامانت ، چشم من و احسانت

ای بحر ِ جود و سخا

یا غریب الغربا

******

به حجره ، زدی تو دست و پا رضا جان

فلک از ماتمت پریشان

به غربت ِ تو ، شده فاطمه ، نظاره گر با چشم گریان

غرق سوز و ناله ام ، پرپر شده لاله ام

جان ِ امّ ِ ابیها

یا غریب الغربا

 

دریافت سبك


*****************************

شهادت امام رضا (ع)

زمینه - شور

(به سبك ثارالله،تجلی خدا)

 

یا مولا ، ای آبرو دار ِ دو عالم ، ای مرقدت عرش معظّم

ای سائلت صدها چو حاتم

آه ، من آمدم بهر گدایی ، ای آنکه تو کوه عطایی

به ما نما جود سخایی ، مولا

ببین که در راهت نشستم ، چون سائلی کاسه به دستم

ای مظهر ِ خدای رحمان

مولا رضا رضا رضا جان

******

مشهدت ، بهشت و عرش کبریایم ، شور تجلّی خدایم

هم کعبه هم کرببلایم

آه ، در آن حرم صفا گرفتم ، من رنگی از خدا گرفتم

برات ِ کربلا گرفتم ، مولا

مثل شهیدان ِ خدایی ، ما را نما کرببلایی

ای مظهر ِ آیات ِ سبحان

مولا رضا رضا رضا جان

 

دریافت سبك


*******************************

شهادت امام رضا (ع)

زمینه

(به سبک ثمر داده جفای اهل کینه)

 

رسد از گوشه ی حجره صدایی

صدای ناله های آشنایی

زند ناله کسی با کام خونین

عصای پیری بابا کجایی

گرفته آتش پیکرم ، بسوزد از پا تا سرم

نفس مانده در حنجرم

رخم خاکی ، دلم پر غم ، ز جان سیرم

بیا بابا ، که بوسه از ، رخت گیرم

وای رضاجان

******

به خاک سرد حجره سر گذارم

به خود میپیچم و جان می سپارم

زدم تا دست و پا با کام عطشان

صدای مادرم آمد کنارم

تماشایی شده حالم ، شده خاکی پرو بالم

فقط در فکر گودالم

دلیلی دارد ، این اشکای ، بی حدم

لگد زد بر ، ضریح سینه ی جدم

وای رضاجان

******

نخورده نیش نیزه بر تن من

نه جای پا بر این پیراهن من

برای لحظه ای هم گیسوانم

نشد اسباب دست دشمن من

اگرچه خاکی شد رویم ، خزان از خون گشته رویم

نخورده نیزه پهلویم

پسر آمد ، به بالینم ، به چشم تر

سلامم بر ، حسین و بر ، علی اکبر

وای رضاجان

 



******************************

شهادت امام رضا (ع)

زمینه

(به سبك ذكر لب مسلم)

 

وارث خون خدا ، کشته ی زهر جفا

میون حجره ی غم ، میزنه ناله رضا

از زهر کین ، جگرش پاره پاره

غریبه و ، کس و کاری نداره

(گل پسرش ، اومد چه بی قراره)2

بابای خوب و  مهربون من

غم و دردت ، بابا به جون من

یه بار دیگه ، صدا بزن جوادم

(واویلا ، امان امان امان)2

واویلا ، امان امان امان ای

 ******

آهوی نفس من ، اسیر روی رضاست

کبوتر دل من ، زائر کوی رضاست

غریبی و ، به غریبا پناهی

غلامتیم ، برای ما تو شاهی

(آقا اومدیم ، به امید نگاهی)2

به قلب من ، بیا جلا بده

دلم تنگه ، یه کربلا بده

که لطف تو ، آقا نمیره یادم

(واویلا امان امان امان)2

واویلا ، امان امان امان ای

 

دریافت سبك




*********************************

شهادت امام رضا (ع)

زمزمه - واحد

 (به سبك ببین که توی کوچه ها)

 

لحظه های آخر عمر منِ و

جواد من (بابا کجایی)2

نور چشام جواد من

بیا بابا (بابا کجایی)2

لحظه های آخر عمر باباست

شاهد جون دادنم خود زهراست

(چشم انتظارِ عزیزم این چشماست)2

امام رضا یا امام رضا مولا

******

داره می سوزه جگرم

حال منم (داره تماشا)2

آسمون حجره ی من

پر شده از (بوی زهرا)2

کسی نمی دونه چی گذشت بر من

بسته شده كم كم این دو چشم من

(می سوزه از زهر كین جگر من)2

امام رضا یا امام رضا مولا

******

ای پاره ی تن نبی

امام رضا (گریونت هستیم)2

یه عمریه ما شیعه ها

عاشق تو (مدیونت هستیم)2

غریبی و ما اسیر این خونه

خدا خودش درد ما رو می دونه

(برا حرم می گیره دلم بونه)2

امام رضا یا امام رضا مولا

 

دریافت سبك



****************************

شهادت امام رضا (ع)

زمزمه

(به سبك داداش،هدیه هامو)

 

رضا ، ای پاره تن پیمبر

فرزند نازنین حیدر، داغ تو مثل داغ مادر

رضا ، مسموم زهر کین مأمون

از غصه های کوچه دلخون ، برا حسین همیشه محزون

چقدر غریبی آقا ، نه خواهری نه یاری

الهی من بمیرم ، گریه کنی نداری

تشییع جنازه تو ، شبونه مثل زهرا

ولی تنت نمونده ، به روی خاک صحرا

رضا غریب مادر

******

آقا ، بده جواب گریه ها رو

نرون ز خونت این گدا رو ، زودتر بده کرببلا رو

آقا ، این جوونا که رو سپیدن

میون روضه ها شهیدن ، هنوز مدینه رو ندیدن

ماه صفر گذشت و ، آقای ما نیومد

خوش به حال کسی که ، مهدی بهش سری زد

آقا بیا با دستات ، لباس سیامو درآر

منو درِ این خونه ، ثابت قدم نگه دار

یابن الحسن کجایی

 



موضوعات مرتبط: امام رضا(ع)
[ 8 / 9 / 1395 ] [ ] [ مهدی وحیدی ]
[ ]

نوحه،زمزمه،شور..شهادت امام رضا (ع) بهمراه سبک اجرا

شهادت امام رضا (ع)

زمزمه

(به سبک ای ماه من می‌ریزد از)


به روی دامن اجل سر می گذارم

به روی خاك حجره من جان می سپارم

می سوزم از سر تا به پا ، ای وای ای وای

در حجره افتادم ز پا ، ای وای ای وای

هستم علی موسی الرضا ، ای وای ای وای

شد پاره پاره جگرم ، ای وای ای وای

شد بسته چشمان ترم ، ای وای ای وای

چون صید بی بال و پرم ، ای وای ای وای

******

رفتم ز یاد و کس نمی باشد به یادم

چشم انتظارم من کجا هستی جوادم

شد لحظه های آخرم ، ای وای ای وای

بیا بیا ای پسرم ، ای وای ای وای

روی و قرص قمرم ، ای وای ای وای

چشمم بود بر راه تو ، ای وای ای وای

قربان روی ماه تو ، ای وای ای وای

بیا کنم نگاه تو ، ای وای ای وای

******

من که دگر چون آفتاب روی بامم

از بوی عطر مادرم پر شد مشامم

خون می چ کد از دیده ام ، ای وای ای وای

مثل گل خشکیده ام ، ای وای ای وای

از بس به خود پیچیده ام ، ای وای ای وای

تو عشق و احساسی مرا ، ای وای ای وای

شاخه گل یاسی مرا ، ای وای ای وای

ترسم که نشناسی مرا ، ای وای ای وای

******

اجل مرا مشکل گشا باشد جوادم

چشمم به سوی کربلا باشد جوادم

ای بهتر از جانم بیا ، ای وای ای وای

ای نور چشمانم بیا ، ای وای ای وای

ای ماه کنعانم بیا ، ای وای ای وای

من که خموش از سخنم ، ای وای ای وای

منم که دور از وطنم ، ای وای ای وای

بیا بیا کن کفنم ، ای وای ای وای

 

دریافت سبك




****************************

 

 

 

شهادت امام رضا (ع)

نوحه

(به سبک ای پیکر جز قد و بالا)

 

صد پاره شد جگر من ، ای جگر گوشه بیا برس به دادم

چشمانم بود به راهت ، تا اجل نیامده بیا جوادم

وای ، تو به دردم دوایی ، ای جوادم کجایی

ای جوادم کجایی

وای ، بی قرار تو هستم ، که تو از در در آیی

که تو از در در آیی

مظلوم رضا جان

******

می سوزد گهی ز زهر و ، گهی از آتش هجران جگر من

بابا جان بیا که بینی ، چه بلایی آمد اینجا به سر من

آه ، سینه ام پر شراره ، جگرم پاره پاره

جگرم پاره پاره

وای ، شود آیا ببینم ، روی ماهت دوباره

روی ماهت دوباره

مظلوم رضا جان

******

می دانم در این غریبی ، آشنایی به عیادتم نیاید

خواهر خونجگر من ، لحظه ی مرگ و شهادتم نیاید

وای ، نه کسی در کنارم ، نه کسی سوگوارم

نه کسی سوگوارم

وای ، مثل جد غریبم ، تشنه جان می سپارم

تشنه جان می سپارم

مظلوم رضا جان

 

دریافت سبك




***********************

 

شهادت امام رضا (ع)

واحد

(به سبك بی همتایی در)

 

از کوچه میای و داری عبا به سر

از چشمات پیداست حال و هوای سفر

چشمای بارونیـت می‌باره بی‌صـدا

از قلـب خونـت آقا کـی داره خبر؟

 سر به روی خاکا می‌ذاری ، می‌دونم خیلی بی‌قراری

آخه سخته چشم انتظاری

چشمت مونده بر این در ، میاد جوادت آخر

می‌ذاری رُو زانوش سر

جانم رضا جانم

******

قسـم به اشکـای چشـم تـرت آقـا

قسـم بـه دلتنگـی پسـرت آقـا

بعد از دو ماه اشک و آه و شور و نوا

نگامون بسته است به یک نظرت آقا

روی لب اگه دعا دارم ، اشکی روی گونه‌ها دارم

آرزوی کربلا دارم

 هر کس مشکی‌ می‌پوشه ، می‌خواد از شما توشه

می‌خواد رزق شش‌گوشه

جانم رضا جانم

 

دریافت سبك




*******************************

 

شهادت امام رضا (ع)

واحد (سنگین)

(به سبك ای روشنای چشم ترم)

 

پر می‌گیره دلم به هوات ، با شوق مرقد با صفات

یک گوشه چشم تو کافیه ، تا که بشم من از زائرات

رو سیاهی من رو نبین ، کرامتت زیاده

خوب می‌دونم نگاهت آقا ، سوی باب الجواده

وقتی نگاهم می‌کنی ، می‌شم رها از درد و غم

فرقی نداره با بهشت ، آخه برا من این حرم

******

من که به عشق تو اسیرم ، می‌خوام ازت حاجت بگیرم

چی می‌شه پای روضه تو ، از غصه‌های تو بمیرم

از بی‌وفایی زمونه ، آقا چه‌ها کشیدی

از کوچه ها که می‌اومدی ، بر سر عبا کشیدی

این لحظه‌های آخری ، با قلبی غرق تاب و تب

داری به زیر لب می‌گی ، ای وای حسین تشنه لب

 

دریافت سبك




**************************

رحلت رسول اكرم (

امام حسن مجتبی (ع(

امام رضا (ع)

زمینه


آخر ماه صفر مرثیه ها همینه

وعده ی همه دلا ، مشهده و مدینه

محزون مصطفاییم ، دلخون مجتباییم

سینه زن برا غم ِ امام رضاییم

شدی اسیر غمها ، از این همه ستم ها

یا فاطمه یا زهرا

******

هر سه مسموم جفا الهی من بمیرم

تا ابد یا فاطمه ، به داغشون اسیرم

ایشالا که به زودی ، با اشک و سوز سینه

این روضه برگزار شه توی مدینه

گل بهار دلها ، مدد عزیز طاها

یا فاطمه یا زهرا

 




*****************************

شهادت امام رضا (ع)

زمینه - شور

 

رئوف آل الله ، سلاله ی زهرا

بروی لبهامه ذکر رضا رضا مولا

حرم تو قبله ی جانان ، شبیه کرببلا

فقیر خونه ی شما شاهان ، کعبه ی اهل ولا

ما همه سائل و شما سلطان ، یا علی موسی الرضا

آه ، به دل خسته صفا بده

آه ، برات کرببلا بده

آه ، یا علی ابن موسی الرضا

********

بهشت عالمیان ، پنجره فولاده

جواز نوکری ما رو امام رضا داده

عشق تو رو تو دلم نهادم ، دیگه چی میخوام آقا

همیشه زائر باب الجوادم ، غریب آل الله

روز قیامت برس به دادم ، وجیهاً عندالله

آه ، دل شکسته ی ما رو بخر

آه ، ما رو آقا کربلا ببر

آه ، یا علی ابن موسی الرضا

 

دریافت سبك




*************************

شهادت امام رضا (ع)

واحد

 

تو چشما حلقه ی غمه     خزونه فصل ماتمه

روضه می‌خونه فاطمه ، آه و واویلا

ای پاره ی تن رسول        فرزند زهرای بتول

شد از غمت دنیا ملول ، آه و واویلا

عمامه خاکی ، عبای خاکی

تنها تو حجره ، به روی خاکی

می پیچی از درد زهر کینه

زنده شده ماتم مدینه

آقا بمیرم ، لحظه ی آخر        صدا زدی وای ، کجایی مادر

ببین که خصم ، علی چه کرده    از زهر کینه ، میزدی پرپر

از غصه ها و از جور اعدا

قدت خمیده شبیه مادر

واویلتا واویلتا

******

مونده به در چشم آقا     تا که بیاد ابن الرضا

ابریه چشم عاشقا ، آه و واویلا

شد لحظه های آخرش    حاجت روا شد آخرش

اومد به بالین سرش ، جواد بابا

سر بابا روی دامن من

خشکیده باغ سنوبر من

آتیش غصه برام عذابه

چون یادم اومد غم خرابه

دامن غنچه ، آلاله داره          پای کوچیکش ، آبله داره

قدش کمونه ، چادر خاکی    از دستای شامی گله داره

دیگه نمونده نوری به چشماش

گل سرش کو ، کو گوشواره

واویلتا واویلتا

 

دریافت سبک



*************************

شهادت امام رضا (ع)

زمینه

(به سبك شبهای جمعه میگیرم)

 

امشب زیارت بر این دل نصیب است

این خسته دل همنشین با طبیب است

دل روبروی حریم تو مولا ، ذکرم سلام ای امام غریب است

آه ، سلامٌ علیک ای رضا جان

آه ، سلام ای شهید خراسان

ای ، رضا جان

******

دل شد کبوتر به بام تو آقا

افتاده ام خوش به دام تو آقا

اشکی که شد رزق روز و شب من ، باشد ز لطف مدام تو آقا

آه ، تو شاهی تویی خسرو جان

آه ، کریمی کریمی رضا جان

ای ، رضا جان

 

دریافت سبك



*************************

شهادت امام رضا(ع)

دودمه

 

در حجره غریبانه بسوزد جگر من           کجایی پسر من

من چشم به راهم که بیایی به بر من    کجایی پسر من

******

لاله ی باغ ولا می سوزد از زهر جفا    شد خراسان کربلا

بر سر بالین او آمد ز ره ابن الرضا        شد خراسان کربلا

******

در غریبی جان سپارم کو جوادم ای خدا        آه و واویلا خدا

من ز زهر کینه سوزم مادرم در شعله ها       آه و واویلا خدا

******

تو رئوف اهلبیتی من تو را هستم گدا    یا علی موسی الرضا

آید از گلدسته هایت بوی عطر کربلا       یا علی موسی الرضا

******

بر مشامم می رسد از کوی تو بوی خدا    یا علی موسی الرضا

جان زهرا و جوادت یک نگاهی کن مرا       یا علی موسی الرضا

******

قاسم نعمتی

همه دانند که ایران سر و سامان دارد    یا علی موسی الرضا

تکیه بر پرچم سلطان خراسان دارد       یا علی موسی الرضا

******************

دم پاره

از آتش زهر جفا         سوزد علی موسی الرضا




********************************

شهادت امام رضا (ع)

واحد

(به سبك خاطره ی كوچه‏ ها)

 

غروب آخر شد و ، ناله می‌‏ریزه از صدات

بسكه دلت خون شده ، لاله مى ‏باره از نگات

قلب تو پُر از غمه

اشك تو دمادمه

از اثر شرار زهر ، آتیش گرفته جگرت

گفتى كه رفتنى شدم ، عبا كشیدى رو سرت

رو خاك حجره سر تو ، مى‏ زارى مثل مادرت

غریب آقام غریب آقام

******

چشم تو مونده به در ، برات نمونده نفسى

تا كه جوادت بیاد ، هنوز یه كم دلواپسى

یاسِ خون جگر شدى

عازم سفر شدى

درسته تنها جون می‌دى ، كنار تو نیست خواهرت

اگه تو موج گریه ‏ها ، ریخته همه بال و پرت

ولى خدا رو شكر دیگه ، غارت نشد انگشترت

غریب آقام غریب آقام

 

دریافت سبك




******************************

شهادت امام رضا (ع)

زمینه

 

ای ضامن ، دلهای ما ، آقام علی ، موسی الرضا

تو خورشید خراسانی ، همه گدا تو سلطانی

تو ولی نعمت مایی ، قلب تموم ایرانی

عابر كوچه های طوس، دلم با عشق تو مانوس

با پای دل میام هر شب ، برا زیارت و پابوس

مهتاب بی خسوفی ، تو آقای رئوفی

******

پر می زنم ، با یاد تو ، تا پنجره ، فولاد تو

 تو كه نماز بارونی ، تو كه عزیز تر از جونی

به صحن دلهای خسته، یه شب بیا به مهمونی

ارادتم قدیمیه ، با تو دلم صمیمیه

كار ماها گدائی و ، كار تو هم كریمیه

 تو كوثر تو زلالی ، خورشید بی زوالی

******

از لطف تو ، دل می‌خونه ، دور و بر ، سقاخونه

این سینه ی پر از غم رو ، گریه های محرم رو

آقاجون از تو دارم من ،‌ پیراهن سیاهم رو

بانی روضه های ما ، روشنی چشای ما

سینه زنیم به عشق تو ، تویی تو كربلای ما

هستی‌مو از تو دارم ، هستی دار و ندارم


 




******************************

شهادت امام رضا (ع)

واحد

 

تو شبای بی کسی ، رو لب خدا خدا دارم

هر جا نا امید میشم ، میگم امام رضا دارم

با دل این رو سیات ، کنار نمیای آقا؟

باز اومدم گدایی ، مهمون نمیخوای آقا؟

ایها الرئوف ، فدای تو این جون ناقابلم

ایها الرئوف ، ببین بی پناه و شکسته دلم

ایها الرئوف ، تو دست تو چاره ی مشکلم

وای ، رضا غریب الغربا

وای ، رضا معین الضعفا

******

میون صحن و سرات ، چقدر برو بیا داری

پای ایوون طلات ، یه شعبه کربلا داری

حاجت دارا میدونن ، تو باب هر مرادی

کربلا هر کی رفته ، براتشو تو دادی

اومدم آقا ، به حال و روزم یک نگاه کنی

جون مادرت ، چی میشه منو سر به راه کنی

یک شب جمعه ، منو زائر قتلگاه کنی

وای ، رضا غریب الغربا

وای ، رضا معین الضعفا

 

دریافت سبك




******************************

شهادت امام رضا (ع)

نوحه

)به سبك منم آواره بین کوفه(

 

سلام ای سلطان خراسان ، نگاهی کن سوی گدایان

حریمت قبله گاه ایران ، رضا جان

بهشت ما صحن و سرایت ، فدای ایوان طلایت

تو آقایی و ما گدایت ، رضا جان

یا سلطان ، علمدار زهرا تو در ایرانی

تو مشگل گشای گرفتارانی ، ز بس مهربانی

دخیلک یا مولا ابالجواد

روزی ما را زهرا دست تو داد

چه منتی بر ایرانیاین نهاد

یابن الزهرا سلطان ابالحسن

******

میان راه خود مکرر ، زمین میخوردی مثل مادر

لبانت خاکی گشته آخر ، رضا جان

مکش روی خاک این عبایت ، گرفته خون راه صدایت

چرا می‌لرزد دست و پایت ، رضا جان

واویلا ، شده صورتت همچون زهرا

کشیدی به روی زمین پایت را تو داری تماشا

میان حجره کم دست و پا بزن

چکیده خون ها از گوشه ی دهن

کمی بگو از دیوار و در سخن

یابن الزهرا سلطان ابالحسن

******

میان حجره پا کشیدی ، در اوج غربت که خمیدی

به سینه یک چکمه ندیدی ، رضا جان

لگد به پهلویت نخورده ، کف پا بر رویت نخورده

دگر پنجه مویت نخورده ، رضا جان

کربلا ، تنی با نوک نیزه زیر و رو شد

یکی نیزه اش در دهان فرو شد ، پر از خون گلو شد

به روی پیکر با خنده پا گذاشت

پاشنه ی پا بر آن سینه جا گذاشت

سر بریده بر نیزه‌ها گذاشت

یابن الزهرا سلطان ابالحسن

 

دریافت سبك




*************************

شهادت امام رضا (ع)

زمینه - واحد

(به سبك بود اربعین روز اشك)


شده دل کبوتر به صحن و سرات

قلوب همه عاشقان مبتلات

منم زائر مشهد با صفات

به قربان آن صحن و گلدسته هات

علی بن موسی رضا یا رضا

******

ولی نعمت ما امام ِ غریب

گل باغ زهرا امام ِغریب

جگر گوشه ی خاتم الاوصیا

به قربان تو یا امام ِغریب

علی بن موسی رضا یا رضا

******

سیه رویم اما عتابم مکن

ز اهل شقاوت حسابم مکن

اگر چه بدم ای عزیز خدا

تو را جان زهرا جوابم مکن

علی بن موسی رضا یا رضا

******

دل پر غمم شد گرفتار تو

منم سیدی ننگ دربار تو

گنهکارم اما بُود دیده ام

تراب قدم های زوّار تو

علی بن موسی رضا یا رضا

******

به رنج و بلا مبتلا یا رضا

شده مشهدت کربلا یا رضا

ز زهر جفا پیش چشم جواد

به حجره زدی دست و پا یا رضا

 علی بن موسی رضا یا رضا

 

دریافت سبك



*****************************

شهادت امام رضا (ع)

واحد

(به سبك ای اربعین،سلام خیل)

 

شمس الشموس ، به محضر تو یا رضا ، رسم برای خاکبوس

امام دلها ، عزیز زهرا ، غریب طوس

خورشید قلب ما گنبدت      باغ بهشت ما مرقدت

بنما کرم بر این جمع ما       فیض زیارت مشهدت

ارواحنا ارواحنا ارواحنا لک الفدا

 ******

این حاجتم ، بُوَد ز رحمت خدا ، اگر کنی مرا دعا

چنان کبوتر ، پرم به سویت ، امام رضا

ای حل ّ مشکلم یا رضا      مهر تو در گلم یا رضا

از تو ، تو را نمایم طلب      ای حاجت دلم یا رضا

ارواحنا ارواحنا ارواحنا لک الفدا

 

دریافت سبك




*****************************

مناجات با امام رضا(ع)

زمزمه


کعبه امید   قبله ی مراد

مهر تو خدا   در دلم نهاد

سائل توام   یا ابالجواد

یا ابا الحسن یا امام رضا

******

آفتاب دین    شمس مشهدی

تو رئوف       آل محمدی

پاره ی تنِ     پاک احمدی

یا ابا الحسن یا امام رضا


******

آفِتابِ ایمان    تویی رضا

افتخار ایران   تویی رضا

حج ما فقیران   تویی رضا

یا ابا الحسن یا امام رضا


******

ایها الرئوف   ایها الامیر

تو شهی و من    بر توام فقیر

دست خالی ام   دست من بگیر

یا ابا الحسن یا امام رضا


******

بر دعا و آهم    اثر بده

قلب خاشع و   چشم تر بده

پر شکسته    را بال و پر بده

یا ابا الحسن یا امام رضا

 

دریافت سبک




**********************************

شهادت امام رضا‰(ع)

زمینه

 

)به سبک می بارد باران غربت)

 

آسمان چشم من پر از ستاره

می‌بارد از هُرمِ هَر آهم شراره

مثل جدّم مجتبی ، هستم در بینِ غمها

کشتة زهر جفا          وای وای وای وای

با قلب شکسته‌ام ، با این دلِ خسته‌ام

چشم از دنیا بسته‌ام    وای وای وای وای

پایانِ ، غمهایم ، آمده دیگر

دیگر من ، عَبا را ، می‌کِشَم بر سر

مولا (۳) رضا

******

از این جهانِ پُر از غم رهسپارم

سر بر روی خاکِ غربت می‌گذارم

من دارم چشمانِ‌تر ، بر لب‌ها خونِ جگر

مانده چشمانم به در     ای وایِ من

مانده چشمانم به در ، میرسد از ره آخر

دلدار من از سفر           ای وایِ من

میمانم ، در غربت ، در دیارِ طوس

تا باشد ، با شیعه ، قبرِ من مأنوس

مولا (۳) رضا

 

دریافت سبک


*******************************

مناجات با امام رضا(ع)

زمزمه


تموم اهل سما ، اسیر گوشه نگات

دلم می خواد آقاجون ، بشم یه روز خاک پات

امیر دلربای من ، تویی امید همه

می خوام که خادمت بشم ، گل پسر فاطمه

گداهای در خونت ، پادشَهان عالمن

زائرای همیشگیت ، نوح و مسیح و آدمن

شدم مبتلای تو ، فقیر عطای تو ، گدای سرای تو

شدم خسته از گناه ، به تو میبرم پناه ، به این دل بکن نگاه

مدد امام رضا(ع)

******
با دیدن حرمت ، چشام خدایی میشه

به یاد سقاخونت ، دلم هوایی میشه

فدای گنبد طلات ، دخیلتم یا رضا

میام به مشهدت آقا ، تا که برم کربلا

فقیری افتخارمه ، چون تویی حج فقرا

کوچیک بودم که مادرم ، میگفت بگو امام رضا

گدای همین درم ، بکش دست روی سرم ، تا بازم بیام حرم

بگیر دستم و آقا ، نذار تا که از شما ، یه روزی بشم جدا

 مدد امام رضا(ع)

******

میگن که آخرکار ، اومد جوادت آقا

رو زانوهای جواد ، رفتی به سوی خدا

خدا رو شکر که آخرش ، ندادی تنهایی جون

آخه تو کربلا حسین ، تنها تو گودالِ خون

یکی نبود بگه آخه ، این نوه ی پیمبره

اونی که ایستاده رو تل ، منتظرِهِ برادره

رو تل خواهرِ آقا ، نگاه کرد که سر آقا ، شده از بدن جدا

می زد ناله خواهرت ، اومد بالای سرت ، بی بی زهرا مادرت

غریب کرببلا


دریافت سبک




********************************

شهادت امام رضا (ع)

 

واحد

(به سبک بعد از چهل روز)


شده ز ناله ، دلم پر ازغم

می باره بارون ، چشای شبنم

درآسمانها ، عزا به پا شد      وقت عزای ، آقام رضا شد

در این شب تار ، ز زهر کینه      شده گرفته ، ماه مدینه

بیا جوادم ببین      که شدم نقش زمین

میرم ولی دل غمین

بیا کنارم     ای گلعذارم

وای ، بیا جوادم

******

چشم انتظاره ، لحظه ی آخر

ببین جوادش ، اومده از در

رو خاک حجره ، پا می کشونه     برا جوادش ، دل نگرونه

می پیچه از دردِ زهر کینه      میگه زیر لب ، وای از مدینه

در لحظه ی آخرم      میمونه چشم ترم

منتظر مادرم

به یاد زهرا     می میرم اینجا

وای ، عزیز زهرا

 

دریافت سبک




**********************************

 

 

شهادت امام رضا (ع)

زمینه

(به سبک بی تو نمیدانم)

 

دور از وطن بستم    (دو چشم تر خود)3

من میكشم كمكم   (عبا بر سر خود)3

بیا مادر زار و حزین گشتم

مثل تو من نقش (زمین گشتم)3

شد لـحـظـههای آخرم (بیا مادرم)

میسوزد از پـا تا سرم (بیا مادرم)

­­­­­­­­******

اینجا غریبانه       (بسوزد نهـادم)3

خیلی دلم تنگه   (كجایی جوادم)3

به كجایی ای قرص ماه من

میچكد خون دل (ز آه من)3

من از نفس افتادهام    (جوادم بیـا)3

باشد دو چشمان ترم (سوی كربلا)3

 

دریافت سبک



موضوعات مرتبط: امام رضا(ع)
[ 8 / 9 / 1395 ] [ ] [ مهدی وحیدی ]
[ ]

نوحه،زمزمه،شور..شهادت امام رضا (ع) بهمراه سبک اجرا

 شهادت امام رضا(ع)

نوحه

(به سبک وای وای ای دلبر ظاهر و باطن)


وای وای ، كسی نمی باشد به یادم

وای وای ، بگو كجا هستی جوادم

ای پسرم بیا تماشا

ببین علی موسی الرضا را

من عاقبت افتادم از پا

واویلتا آه و واویلا

******

وای وای ، چون لاله ی خشكیدهام من

وای وای ، از بس به خود پیچیدهام من

بگو كجایی قرص ماهم

چون مانده بر راهت نگاهم

شد قصر مامون قتلگاهم

واویلتا آه و واویلا

******

وای وای ، پیچیـده امشب بوی زهرا

وای وای ، من میروم به سوی زهرا

بر خاك حجره در سجودم

شد دیدنی شمع وجودم

من زائر یاس كبودم

واویلتا آه و واویلا

******

وای وای ، جواد من رو سوی من كن

وای وای ، بیا بیـا مرا كفن كن

میسوزد از سر تا بپایم

من كشته زهر جفایم

هر لحظه یاد كربلایم

واویلتا آه و واویلا

 

دریافت سبک



*************************


­­ شهادت امام رضا (ع)

زمزمه

 (به سبک من امام و الساجدینم)


من دگر از پا فتادم         كس نمیباشد بیادم

چشم من باشد براهت    در كجایی ای جوادم

در كجا هستی بگو ای نازنین

تو بیـا جان دادن من را ببین

بارها من مثل زهرا مادرم

در میان ره شدم نقش زمین

وای من ای وای من ای وای من

­­­­­­­­******

من غریب این دیارم    من كسی جز غم ندارم

من گره گشایم امـا     صد گره خورده به كارم

ای كه مـانند گل یاسی مرا

ای كه تو عشقی و احساسی مرا

بس كه در حجره به خود پیچیدهام

بیم آن دارم كه نشنـاسی مرا

وای من ای وای من ای وای من

­­­­­­­­******

این من و این آه سینه    این من و این زهر كینه

در كجایی قرص ماهم         كن نگاهم از مدینه

شاهد جان دادنم تنها خداست

لحظههای آخر عمر رضاست

نور چشم من تماشا كن ببین

هر دو چشم من به سوی كربلاست

وای من ای وای من ای وای من

******

من كه میسوزم سرا پا    حال من دارد تماشا

آسمان حجره من            پر شده از بوی زهرا

كس نمیداند چه آمد بر سرم

بسته شد كم كم دو چشمان ترم

در میان سینه تا دارم نفس

دائماً در ذكر مـادر مادرم

وای من ای وای من ای وای من

 

دریافت سبک




*************************8

شهادت امام رضا(ع)

زمینه


 
آخر محرم و صفر دوباره       دِلَمو تا مشهدُ الرضا آوردم

پیراهن مشکی و این شال عزامو    به امانات درِ حرم سپردم

خداحافظ خداحافظ نوحه خون و سینه زن ها

خداحافظ خداحافظ اجرتون با خود آقا

یک خونم تو مشهد و    یک خونم تو کربلاس

اربابم حسین و         سلطانم امام رضا

السلطان ابا الحسن

 ******

 هر کسی برات کربلا گرفته     رفته مشهد از امام رضا گرفته

چه شلوغه کنار پنجره فولاد   گمونم باز یه مریض شفا گرفته

حرم این خونواده شده قبله برا مردم

توی ایران میدرخشن شاه چراغ و مشهد و قم

داره تاج سروری   هر کی اینجا نوکره

مزد زائرای تو     با موسی بن جعفره

السلطان ابا الحسن

******

دم سقا خونه ی تو یادم افتاد    تشنه لب رو خاکا دست و پا زدی تو

شبیه حسین و روضه ی جَوونش          علیِ اکبرت و صدا زدی تو

سفره های این دو ماهه جمع میشه با دست زهرا

کاش ببینم سال دیگه باز محرم رو ایشالا

یادت باشه که سه بار    وعده دادی ای آقا

من که اومدم تو هم          وقت مُردنم بیا

السلطان ابا الحسن

 

دریافت سبک



***************************

مناجات با امام رضا(ع)

زمزمه - واحد
 

رو میکنم با چشم تر    به مشهدِ امام رضا

دلم همش پَر می کِشه   تا گنبدِ امام رضا

آه خوشا به    حالِ زائرای تو

منم غلامِ        نوکرای تو

امام رضا فدات شم      فدای رویِ ماهت

دعا کن آقا که منم      شهید بشم تو راهِت

یا ضامن آهو

******

پنجره فولادِت آقا    به درد عاشقا دواس

مشهدِ تو برای ما       مدینه و کرببلاس

آه  من اومدم با    دو دستِ خالی

عنایتی یا         مَولَی الموالی

فقیرِ عاصی و بَدَم    خوب میدونی آقاجون

تو سائلا رو از خونَت     نمی رونی آقاجون

یا ضامن آهو

******

بشنو نوای عشقه یا     ابا الجوادِ عاشقات

زیر لَحَد امام رضا       بِرِس به داد عاشقات

   آه   میون قبرم       ای هل اتایی

بیچاره میشم       اگر نیایی

به حَشر و میزان و صراط     ای بر دو عالم ارباب

به حق زهرا (س) مادرِت   سینه زنات رو دریاب

یا ضامن آهو

 

دریافت سبک




******************************

شهادت امام رضا(ع)

نوحه- زمینه - واحد - شور

 

(به سبک اربعین شاه مظلومان)

 

حجّت حق حاکمِ مُلک قضا    یا علی موسی الرضا

جان زهرا و علیِّ مرتضی      یا علی موسی الرضا

شمسِ نورِ ولا     دل به تو مبتلا

مشهدت بهر ما     کعبه و کربلا

سیّدی یا رضا...

******

زهرِ مامونِ لعین از ظلم و کین    قاتلِ جانت شده

کائنات و ما سِوی و کبریا          دیده گریانت شده

در عزای شما       محشری شد به پا

بین حجره چرا    می زدی دست و پا

سیّدی یا رضا...

******

نور چشمت از مدینه آمد و    خوش در آغوشت کشید

دیده ی تو وقت جان دادن دگر          روی قاتل را ندید

وا مصیبت از آن      کشته ی بی امان

تیغِ شمر و سنان         خنده کوفیان

یا حسین یاحسین...

 

دریافت سبک

این شعر به چهار سبک اجرا گردیده است



****************************

شهادت امام رضا(ع)

زمزمه-واحد جفت (سنتی)

(به سبک آمدی خوش آمدی)

 

زد آتش بر جگرت زهر جفا امام رضا

در حجره از چه زدی تو دست و پا امام رضا

غریب آقا غریب آقا غریب آقا غریب آقا

******

سوگ تو حال بهاران را خزانی می کند

حضرت زهرا برایت نوحه خوانی می کند

غریب آقا غریب آقا غریب آقا غریب آقا

******

سر به خاکِ بی کسی نهاده ای یابن الزهرا

بمیرم که در غربت جان داده ای یابن الزهرا

غریب آقا غریب آقا غریب آقا غریب آقا

******

بوده ای دمِ آخر به یاد جدّ غریبت

می سوزد هر دلی از روضه ی یابن الشبیبت

غریب آقا غریب آقا غریب آقا غریب آقا

******

ای مردم بر پسر فاطمه شد ظلم و جفا

جدّ من در قتلگه سرش جدا شد از قفا

غریب آقا غریب آقا غریب آقا غریب آقا

 

دریافت سبک


*******************************

شهادت امام رضا(ع)

نوحه

(به سبک پوشیده رخت سیه)



ای بضعه ی مصطفی ضامن آهو

کشته ی زهر جفا ضامن آهو

دارد دل زهرا شور و نینوایی

ثامن الائمه گشته فدایی

واویلا واویلا آه و واویلا

******

مثل مادر داده جان در ره معبود

عجّل وفاتی ذکرِ روی لبش بود

عالَم از ناله اش زیر و زبر شد

از کینه ی مامون پاره جگر شد

واویلا واویلا آه و واویلا

******

غرق شراره شد جان و تنت آقا

به قربان دست و پا زدنت آقا

روی خاک حجره داری نوایی

زنده شد خاطرات کربلایی

واویلا واویلا آه و واویلا



 
******************************

شهادت امام رضا(ع)

نوحه

(به سبک حاج ناظم)

 

عزای ثامن الحجج رسیده

تر شد دو چشمِ مادرِ شهیده

در عزای پسر ، خون رَوان از بَصَر

امام مسلمین رضا جان

کشته ی زهر کین رضا جان

واویلا واویلا واویلا

******

به محضرت مَه آمد و گریه کرد

جوادَت از رَه آمد و گریه کرد

شد خزان گلشنش ، سرت بر دامنش

دلها بسوزد بهر دلبر

حسین و داغ علی اکبر

واویلا واویلا واویلا

 

دریافت سبک



موضوعات مرتبط: امام رضا(ع)
[ 8 / 9 / 1395 ] [ ] [ مهدی وحیدی ]
[ ]

نوحه،زمزمه،شور..شهادت امام حسن (ع) بهمراه سبک اجرا

شهادت امام حسن مجتبی (ع)

نوحه

 

اشک چشم فاطمه در ماتم تو دیدنی است

همچو قرآن نبی لب های تو بوسیدنی است

پیش چشم زینبت

می‌چکد خون از لبت

مظلوم حسن جان

******

اولین مظلوم عالم بعد حیدر یاحسن

ای شهید ماجرای آتش و در یاحسن

غربت تو صبر تو

شد عیان از قبر تو

مظلوم حسن جان

******

زد اگر دشمن تو را هفتاد و دو زخم زبان

صلح تو شد انقلاب سرخ عاشورائیان

بر رسول موءتمن

هم حسینی ، هم حسن

مظلوم حسن جان

******

ای ملائک نوحه خوان آن دل مغموم تو

تیر باران شد چرا آن پیکر مسموم تو

در غمت زهرا گریست

ماهی ی دریا گریست

مظلوم حسن جان

******

همسرت گردیده قاتل خانه ات شد قتلگاه

غربتت را زخم دشمن روی پایت شد گواه

چشم عالم شد پر آب

تربتت در آفتاب

مظلوم حسن جان

 

دریافت سبك




***********************

 

شهادت امام حسن مجتبی (ع)

واحد (سنگین)

(به سبك ای روشنای چشم)

 

دیگه سحر می‌شه شب غم ، راحت می‌‌شه ز شهر ستم

از بی‌وفایی خونه دلش ، داره می‌ره با قامتی خم

خوب می‌دونه که رفتنیه ،‌ با قلب پر شراره

زخمی که داره توی دلش ، هیچ مرهمی نداره

گر چه جگر پاره شده ، از سوز این زهر بلا

جون داده اما آقامون ، چل سال پیش تو کوچه‌ها

******

تو چشماش اشک غم می‌شینه ، دلگیره خیلی از مدینه

آخه هنوز جلوی چشاش ، کابوس کوچه رو می‌بینه

می‌بینه باغ یاسی رو که ، غریبونه سوزوندن

اون آقای غریبی رو که ، تو کوچه‌ها کشوندن

چل سال گذشته اما باز ، دستای بسته یادشه

چشمای خیس مادرِ پهلو شکسته یادشه

 

دریافت سبك



***********************

 
شهادت امام حسن مجتبی (ع(

زمزمه


این دم آخر با دلی مضطر

با هر نفس فقط میگم مادر

خیلی خرابه حالم و درد دلم نداره درمون

گرفته شادی رو ازم این غم و غصه ی فراوون

زهر جفا مرهم شده به قلبی که نداره سامون

وای مادرم ، وای

******

بارونیه چشمام و می بارم

شهر مدینه میده آزارم

خسته شدم بسکه فقط طعنه و ناسزا شنیدم

خدا می دونه حالمو اینجایه روزخوش ندیدم

ازبعد ماجرای اون کوچه همش عذاب کشیدم

وای مادرم ، وای

******

کوچه و سیلی و یه میخ در

کابوس هر شبم شده مادر

صدای سیلی عمریه که خواب و از چشام ربوده

خاطره ی مسمار در یه دم ازم جدا نبوده

سفیدی موهام واسه دیدن صورت کبوده

وای مادرم ، وای

******

یه عمره که بال و پرم سوخته

دیدم موهای مادرم سوخته

اونی که جونشو گذاشت پای ولایت مادرم بود

خودم دیدم که یاعلی میگه میون شعله و دود

خودم دیدم که مادرم می سوزه تو آتیش نمرود

وای مادرم ، وای

******

سخته برام از میخ در گفتن

از بی کسی های پدر گفتن

پشت در خونه ما یک سوم سادات و کشتن

برات بمیرم مادرم،دلخوشی فردات و کشتن

خدا عذابشون کنه که شادی دنیات و کشتن

وای مادرم ، وای

 

دریافت سبک



***********************

 
شهادت امام حسن مجتبی (ع(

نوحه

(به سبك فاطمه ای دخترم)

 

سفره دار عالمم ، كشته ی درد و غمم

من شدم راحت زغمها

میكشم پر سوی زهرا

یا مظلوم یا مولا

******

زهر كین شد حاصلم ، همسرم شد قاتلم

شد همیشه غم نصیبم

بین شهر خود غریبم

یا مظلوم یا مولا

******

من غریب و مضطرم ، من عصای مادرم

بین كوچه غصه خوردم

مادرم را خانه بردم

یا مظلوم یا مولا

******

مثل گل پرپر شدم ، محرم مادر شدم

زد به قلب من شراره

خون روی گوشواره

یا مظلوم یا مولا

 



**********************

 
شهادت امام حسن مجتبی (ع(

زمینه

(به سبك خداحافظ عزیز من)

 

بیا خواهر بیا بنگر كشم پا بر زمین

بیا بیا ، بیا زینب بیا كنارم

بیا بیا ، بسوی مادر رهسپارم

داره میسوزه از شرار زهر كینه پیكر ، واویلا

دارم میرم آروم آروم آروم كنار مادر ، واویلا

مادر وای

******

لبم گلگون دلم پرخون ز زهر بی امان

شب و روز از غم غربت زدم ناله زجان

منم منم ، منم امام درد و غمها

منم منم ، غریبترین غریب دنیا

نامردی از همه دیدم دلم محیط غم هاست ، واویلا

همه میدونن حسن شهید شهید داغ زهراست ، واویلا

حسن وای

******

زهر كس من شنیدم صد كلام ناسزا

ولی عمرم به پایان شد میان كوچه ها

دلم دلم ، اسیر اون روز تاریكه

دلم دلم ، میون اون كوی باریكه

با مادرم منم به روی خاك ها فتادم ، واویلا

نمیره یاد چادر خاكیش ز یادم ، واویلا

زهرا وای

 

دریافت سبک




******************************

 
 
شهادت امام حسن مجتبی (ع(

زمینه

(به سبك دست خالی مو)

 

چشمام و می بندم و ، لرزه داره پیكرم

خسته از مصیبت و ، روضه های مادرم

ناله از ، غم بی كسی میزنم

بخدا ، غریب مدینه منم

شد مثل برگ گل ، جیگرم پرپر

پر میزنم دیگه ، به سوی مادر

سردار بی كسم ، غریبم یارب

******

شاه بی سپاه مو ، هیچكی نیس كنار من

وادی غریب كشاست ، شهر من دیار من

قاتلم ، توی خونه همسرمه

قاتلم ، غریبی ه مادرمه

سیلی به مادرم ، زد و من مردم

همراه مادرم ، رو زمین خوردم

سردار بی كسم ، غریبم یارب

******

روز تلخی بود برام ، روز تار كوچه ها

میسوزم از اون بلا ، تاقیامت ای خدا

نانجیب ، راهمون و یكدفه بست

مادر و ، زد و دیگه از پا نشست

دور دیده بود آخه ، چشم بابا رو

با پا كنار زد از ، سر راه ما رو

سردار بی كسم ، غریبم یارب

 

دریافت سبک




*****************************

 
شهادت امام حسن مجتبی (ع(

زمینه

(به سبك آخر عمرمه فاطمه)

 

غروب غمزده شد چشای ترم

قاتل من شده روضه ء مادرم

شه بی لشكر وادی غربتم

غریب بی كس شهر پیغمبرم

شده چشام بارون شبنم

نداره زخم دلم مرهم

من حسن بن علی هستم

غریب ترین آدم عالم

آقام آقام آقام ای آقام

******

موی سیاه نمونده به روی سرم

بغضم و تو گلوم هی فرو می برم

حتی یه چاه ندارم واسه درد و دل

زخم زبونا رو من به جون می خرم

كسی نمونده كنار من

نمونده صبر و قرار من

تا كه خلاص بشم از دنیا

زهر جفا شده یار من

آقام آقام آقام ای آقام

******

تو خونه از بیرون غربتم بیشتره

شرار قلبم از كینه ء همسره

گرجه میسوزم از زهركینه ولی

ناله هام از غم كوچه و مادره

چشام از غصه شده خونبار

من و مادر بودیم و دیوار

دست سیاهی كه رفت بالا

چشای مادر من شد تار

آقام آقام آقام ای آقام

 

دریافت سبک




*******************************

 
شهادت امام حسن مجتبی (ع(

زمزمه

(به سبك داغ تو میشه)

 

قربون غصه های بسیارت

تنها بودی كسی نشد یارت

راحت شدی دیگه آقا ، از غصه ی زخم زبونا

دیگه كسی تو كوچه ها ، نمی گیره راهتو آقا

دیگه جلوت راه نمیرن ، قاتلای حضرت زهرا

مظلوم حسن مظلوم حسن ، پاره جگر غریب مادر

******

برات بمیرم كه چیا دیدی

زیر لباس زره می پوشیدی

فضه می گفت كه گریه هات ، پلك چشاتو زخمی كرده

بابات جوابشو می داد ، دل حسن دریای درده

تو كوچه دیده مادرش ، دنبال گوشواره می گرده

مظلوم حسن مظلوم حسن ، پاره جگر غریب مادر

 




*****************************

 
شهادت امام حسن مجتبی (ع(

زمینه

(به سبک دور لبات زبون نچرخون)

 

ببین تنم توون نداره

دردم دیگه درمون نداره

کار خودش رو کرده این زهر

هی می زنه منو زمین زهر

شد آتشین زهر

خواهر برام طشتی بیار که کار من دیگه تمومه

خوب می دونی که دیدن مادرمون زهرا یه عمره آرزومه

******

طوفان آهه روی لبهام

بهاری ی دوباره چشمام

کشته منو غمهای کوچه

کابوس ماجرای کوچه

دردای کوچه

از بعد اون روزا دیگه نفس من همش می گیره

سد کرده بود اون بی حیا راه من و مادرم و یادم نمی ره

******

تا سایه ی دستش رو دیدم

از ته دل فریاد کشیدم

نشد برا مادر سپر شم

یه جوری زد که خونجگر شم

بی بال و پر شم

یه جوری زد که ناله ی سنگای دیوارم در اومد

تا قیامت من از بابا  شرمنده ام کاری ز دستم بر نیومد

 

دریافت سبک




******************************

 
شهادت امام حسن مجتبی (ع(

زمینه

(به سبک بازم رسیده شبای)

 

من آرزویی جز این ندارم

یه شب تو صحن تو پا بزارم

غربی تو آقا دلا رو می سوزونه

بگو چرا قبر تو ویرونه

هر کی میاد دیدارت پریشون و حیرونه

ای شاه با کرم حق توا حرم

حقت صحن و سراست آقا

گنبد طلاست آقا

حسن غریب مادر

******

شراره ها تا جگر رسیده

بیا که عمرم به سر رسیده

بیا که خواهر این طشت زخون دل لبریزه

بهار عمرم رو به پاییزه

آلاله های غربت از رو لبام می ریزه

حالا کبوترم بی تاب مادرم

زینب شده دم آخر

صدام زده مادر

حسن غریب مادر

 

دریافت سبک




*****************************

 
شهادت امام حسن مجتبی (ع)

واحد

 

کریم شهر مدینه ، اسیر و در بند کینه

غم تنهایی تو آقا تا ابد بر دلها می‌شینه

غریبی و بی پناهی ، پریشان و غرق آهی

نه یک یار و همدمی داری بین شهر غم بی سپاهی

گریم برای تو ، در این عزای تو ، جانم فدای تو حسن

آقام ، غریب آقام ، حسن

******

چها دیدی بین کوچه ، تورنجیدی بین کوچه

عصای دستان مادرگشتی و لرزیدی بین کوچه

صدای مادر شنیدی ، تودستان بسته دیدی

بمیرم باسن وسال کم تو ازاین ماتم چی کشیدی

خون جگرداری ، میل سفر داری، بی یاور و یاری حسن

آقام ، غریب آقام ، حسن

******

امان از ظلم زمانه ، غریبی در آشیانه

 دلم با یاد شما امشب یاد مادر کرد بی بهانه

تمام هستی حیدر ، شدی مادر زار و مضطر

به پیش چشم حسن گشتی بین کوچه چون لاله پرپر

ای وای ، از این ماتم ، خون شد دل عالم ، می میرم از این غم حسن

آقام ، غریب آقام ، حسن

******

چشامون ابر بهاره ، برات آقا خون می‌باره

نه صحن و نه گنبدی داری غربتت آقا گریه داره

بیاد سقای لشکر ، بیاد شش ماهه اصغر

 یه سقاخونه می‌سازیم آخر حسن جان با چشمای تر

گریم برای تو ، در این عزای تو ، جانم فدای تو حسن

آقام ، غریب آقام ، حسن

 

دریافت سبك




****************************

 
شهادت امام حسن مجتبی (ع)

نوحه

(به سبك باغبانم من و)

 

روزه دارم من و خون دل افطار من شد

خواهرم گریه کن لحظه ی مرگ حسن شد

طشت پر خون خبر دارد ز حالم

که زد آتش عدو بر پرو بالم

یاحسن ، یاحسن ، مظلوم حسن جان

******

دل من ای خدا زخمی از زخم زبان بود

قصه ی مرگ من ، داغ مادری جوان بود

کودکی بوده ام دیدم که مادر

بین دیوار و در گردیده پرپر

یاحسن ، یاحسن ، مظلوم حسن جان

******

ای مدینه شده رنگ لاله کفن من

تیر دشمن زده بوسه ها بر بدن من

بر غریبی ی من زهرا بگرید

بر لب تشنه ام دریا بگرید

یاحسن ، یاحسن ، مظلوم حسن جان

******

شمع من قطره قطره مریز اشک جدایی

ای برادر تو مذبوح دشت کربلایی

یک دل و داغ بی اندازه سخت است

یک تن و اسب و نعل تازه سخت است

یاحسن ، یاحسن ، مظلوم حسن جان

 

دریافت سبك




*******************************

 
شهادت امام حسن مجتبی (ع)

شور

(به سبك دار و ندارم و آقاجون)

 

به روى گنبدى خیالى ، كبوترى شكسته بالم

حس میكنم كه لطف آقام ، بازم شده شامل حالم

تصوركن رو اون قبور خاكى

بنا شه حرم چقدر دلنشینه

تصوركن گریه توصحن حسن

چقدر رؤیاییه چقدر شیرینه

یا حسن ، غریب بی حرم

******

نوكر چند روزه كه نیستم ، ارادت من از قدیمه

كم منو زیاد می‌بینه ، بسكه امام حسن كریمه

یه عمره سنگ عشق این آقا رو

همیشه هر جا بر سینه می‌زنم

تموم اعتبارم از آقامه

به ولله ازش دل نمى كَنَم

یا حسن ، غریب بی حرم

******

هر موقع دورشدیم ازین در ، اومده دنبال من و تو

سه بار همه زندگی شو داد ، براى امثال من و تو

عجب حالى داره این بیقرارى

عجب حالى داره این اشك وزارى

خوشا به حالت اى ابر آسمون

كه گاهى رو قبر آقام میبارى

یا حسن ، غریب بی حرم

******

امشب خود فاطمه میده ، مزد تموم عاشقا رو

می‌خره یك به یك تموم ، گریه كناى مجتبا رو

نه تنها ذکر تموم نوکرها

که ذکر فاطمه هم یا مجتبی ست

نداریم ترسی از روز قیامت

سر و کار ما محشر با مجتبی ست

یا حسن ، غریب بی حرم


دریافت سبك




*************************

 
مدح و مناجات با امام حسن مجتبی (ع)

زمینه

 

شکر خدا با نظر زهرا

یه عمره مجنون حسین هستم

یه لطفی کرده مادر سادات

که تا ابد به زیر دین هستم

حس می کنم مثل رسول ترک

که در این خونه فقط کلبم

شور حسین تو سرمه اما

واسه حسن می تپه این قلبم

منم مجنون حسن لیلی

یه دل دارم مجتباییه خیلی

حسن جانم

******

شور حسین عشق حسن چون خون

تو رگ و ریشم جریان داره

فقط به عشق این دو تا آقاست

که قلب عاشق ضربان داره

میون باغ علی و زهرا

من گل یاسمن رو دوست دارم

قسم به لاله ی بدون سر!

خیلی امام حسن رو دوست دارم

همیشه مستم از جامش

شیرینه کامم از بردن نامش

حسن جانم

*******

تاریکی محضم و می دونم

که با حسن نور علی نورم

کاشکی خداوند جلی محشر

با حسنی ها کنه محشورم

خدا گذاشته رو سرم منت

نام شو کرده روی سینم حک

یه روزی ثابت میشه به عالم

گریه کناش بهشتی ن بی شک

ندارم از جهنم باک

حسن بال پروازمه تا افلاک

حسن جانم

******

روز ازل محبت و عشقش

قلب گرفتارم و عاشق کرد

غربت بی حد و حساب اون

سینه مو یک دشت شقایق کرد

قلب پر از غصه و اندوهم

مثل بقیعه خیلی غم داره

کاش نمیرم ببینم اون روز و

که مجتبی هم یه حرم داره

غمش عالم رو سوزونده

بمیرم واسش که بی حرم مونده

حسن جانم

 

دریافت سبک




************************

 
شهادت امام حسن مجتبی (ع)

نوحه

(به سبک مدینه در آوای اندوه)


زهر هلاهل آتش کشیده جانم

در نزد مادر امشب من میهمانم

بی کس و تنها ، عزیز زهرا

از ظلم و جور همسر گردیده مسموم

******

من شاهد سودای یاس کبودم

برده به غارت گلچین بود و نبودم

با حال خسته ، پهلو شکسته

از ظلم و جور همسر گردیده مسموم

******

نزدیک قبر جدم در پیش یاران

تابوت جسمم مادر شد تیر باران

در راه جانان ، من می دهم جان

از ظلم و جور همسر گردیده مسموم

 

دریافت سبک




****************************

 
شهادت امام حسن مجتبی (ع)

نوحه

 (به سبک یوم العزای حضرت)


من حسنم زاده ی پیغمبرم

شهید ظلم و کینه ی همسرم

می زنم بال و پر ، پاره پاره جگر

بی کس و یاور و پناهم

گردیده خانه قتلگاهم

واویلا واویلا واویلا

******

دیدم به خون آغشته مسمار و در

دیدم ز کین خانه نشین شد پدر

برده هوش از سرم

غصه ی مادرم

دیدار مادر زینب زار

من می روم خدا نگهدار

واویلا واویلا واویلا

******

ما بین کوچه پیش چشم یاران

تابوت و جسمم شده تیر باران

همسر بی وفا ، در سرا از جفا

من کشته ی زخم زبانم

همسرم آتش زد به جانم

واویلا واویلا واویلا

 

دریافت سبک




********************************8

شهادت امام حسن مجتبی (ع)

واحد

 

دل بی قراره

چند روزیه از آسمون غربت می‌باره

یه داغیه که غم روی دلم می‌زاره

دل بی قراره

وقتی که مردم

بگین کسی رو قبر من نشون نزاره

اخه هنوز اقام حسن حرم نداره

حرم نداره

درگیر غم دو رو زمون

علت غم این آسمون

یه حرمیه ، که سایبونش ابراس

اونجا که همش خاکیه و

زایراش همه افلاکین

بمیرم آخه ، قبر عزیز زهراس

آه و واویلا ، آه و واویلا

******

غریب عالم

نه فقط اونیه که پیروهن نداره

یانه فقط اونیه که کفن نداره

کفن نداره

غریب عالم

میشه بگی اونیه که حرم نداره

یه زایری باچشمای ترم نداره

حرم نداره

غربت اینه که باب کرم

باشی یو تو این زمین غم

نشه کسی سر ، رو تربتت بزاره

اونکه صاحب دوعالمه

خاکیه پر کبوتراش

حتی تربتش ، یه سایه بون نداره

آه و واویلا ، آه و واویلا

 

دریافت سبک




*******************************

شهادت امام حسن مجتبی (ع)

زمینه

 

دلم هوای مدینه داره ، نفس تو سینم چه بی قراره

غم چشای ترم میخونه ، آقام غریبه حرم نداره

می کشه بین سینه داغت زبونه

حال دل خراب و خدا میدونه

مثل مزارت ، شده ویرونه

 ای اهل عالم آقام غریبه

****** 

گنبد زردت که آسموناس ، صحن و رواقت تموم دنیاس

خدام صحنت کبوترا و ، گریه کناتم بارون ابراس

مشکی زدن فلک رو ابرای تیره

زهرا سر مزارت زبون می‌گیره

برا غریبیت ، مادر بمیره

 ای اهل عالم آقام غریبه

****** 

میکشه من رو روضتون آخر ، سنگین تره از مصیبت سر

روضه ی آقام روضه ی سم نیست ، روضه ی اقاس روضه ی مادر

 ضربه ی تازیونه یادم نمیره

تا اسم کوچه نیاد بغضم می‌گیره

  الهی مادر حسن بمیره  

 ای اهل عالم آقام غریبه

 

دریافت سبک




*****************************

شهادت امام حسن مجتبی (ع)

زمینه

 

چند شبیه دلم گرفته ، نه واسه کربلا نه مشهد

چند شبیه می‌خوام برم تا ، یه حرم بی صحن و گنبد

اون حرمی که زائری نداره

حرمی که مسافری نداری

راهی که میخوره به زیرپاشون

حتی اگه بخوای بری نداره

دلم ، چه بیقراره

غم از ، چشام میباره

شده ، دوباره دردم

آقام ، حرم نداره

اقام. حرم نداره (4)

******

خونه دلم  برا مزاری ، که سایه بونش دل ابرهاست

بمیرم اینجا خاک پاکش ، مدفن بچه های زهراس

اینجاهمه ی زائراش غریبن

اینجاهمه ی خادماش عجیبن

اینجاهمه بدن با  زائرایی

که عاشق شمیم بوی سیبن

بازم ، دلم غمینه

میخواد ، بره مدینه

میخواد ، روخاک سرد

مزارشون بشینه

دلم،چه بیقراره.....

آقام ،حرم نداره (4)

 

دریافت سبک




****************************

 
شهادت امام حسن مجتبی (ع)

زمینه

 

چشم من آقا گریونه ، روی گونه هام بارونه

نظری کن آقا امشب ، به دلی که سرگردونه

دل بی سر و سامونم

به نگاه تو وابسته

بغض بقیعت آقاجون

راه نفسم رو بسته

براتو میسازیم آخر

گنبد و دو تا گلدسته

یه روزی میرسه با شور و با نوا

پیاده ما میریم تا صحن مجتبی

حسن جانم حسن

******

کریمی و بی همتایی ، تویی که به غم معنایی

همه میدونن ای آقا ، وارث غم زهرایی

تو خاطره هات داری تو

یه خاطر ه ی تلخ آقا

وقتی به زمین خورد مادر

صدای میزدی یا زهرا

تو بودی و دو گوشواره

مادر تو افتاد از پا

به پیش چشم تو یه پست بی حیا

غرورت رو شکست میون کوچه ها

حسن جانم حسن

******

لحظه ی آخر تو بستر ، دل همه رو سوزوندی

لایوم کیومک گفتی ، روضه های گودال خوندی

گفتی به حسین می‌بینم

یه ظالم وروی سینه

وقتی سرتو میبره

زینب با چشاش میبینه

تن تو به روی خاک و

سر تو رو نی می شینه

امون از این دلم امون از کربلا

میشه واست کفن یه تیکه بوریا

حسن جانم حسن

 

 



موضوعات مرتبط: امام حسن(ع)
[ 8 / 9 / 1395 ] [ ] [ مهدی وحیدی ]
[ ]

نوحه،زمزمه،شور..شهادت امام حسن (ع) بهمراه سبک اجرا

شهادت امام حسن مجتبی (ع)

و امام زمان (عج) و بقیع

شور

 

می‌سازیم حرم برا تو

با ظهور مهدی زهرا

یه دونه ایوون یاد مولا

شبیه ایوون طلا

باید که ایشالا ، حرم تو تک باشه

رو کاشیای صحنت ، نام علی حک باشه

بانابودی آل سعود ، جشنی توی عالم می گیریم

ایشالا وسط حرمت ، باذکر علی دم می گیریم

این ها شدنیه ، والا شدنیه

با ظهور مهدی زهرا شدنیه

العجل یابن فاطمه

******

می‌سازیم حرم برا تو

دور تا دورش صحن و رواق و

پر باشه از نور و چراغ و

شبیه مشهدالرضا

دور تا دور صحنت ، پر بزنه کبوتر

بخونن اذن دخول ، زایرا با چشم تر

کنار حرم و ضریحت ، با گریه بشینن زایرا

گوشه گوشه ی هر رواقت ، روضه ای بخونن ذاکرا

اینها شدنیه ، والا شدنیه

با ظهور مهدی زهرا شدنیه

العجل یابن فاطمه

******

می سازیم حرم برا تو

حرم ناب و با صفایی

تا که بشه بر و بیایی

شبیه به کربلا

باید روی این خاک ، بنا شه چارتا گنبد

شبیه به کربلا ، باید بشه زبونزد

ایشالا یه روزی میاد و ، میایم با چشامون می بینیم

کنار ضریح باصفات ، با اشک و با گریه می شینیم

اینها شدنیه ، والا شدنیه

با ظهور مهدی زهرا شدنیه

العجل یابن فاطمه

 




**************************

 

شهادت امام حسن مجتبی (ع)

نوحه - واحد

(به سبك بر غم عشقت آقا)

 

یا حسن جان دل ما حزینه

از فراق تو ای بی قرینه

ما بگریم برای عزایت

جان فدایت غریب مدینه

ای ، گل باغ زهرا

ای ، پسر مرتضی

دل ، شده غرق عزا

یا حسنِ مجتبی

******

ای که ذرات هستی برایت

ناله ها سر دهند از عزایت

در چهل سال خود بعد مادر

گریه ها کردی از کوچه و در

من، از غمت می میرم

از ، ماتمت دلگیرم

بی ، تو ز دنیا سیرم

یا حسنِ مجتبی

******

سهم تو جام زهر جفایت

رزق ما جان سپردن به راهت

گشتی از خون دل ها لبالب

در برت ناله ها کرده زینب

از ، کینه ی همسرت

شد ، پاره آن جگرت

آه ، که چه آمد سرت

یا حسنِ مجتبی

 




*****************************

 
رحلت رسول اكرم (ص)

شهادت امام حسن مجتبی (ع)

نوحه

(به سبك من ابوفاضل و من پسر)

 

فاطمه در سه جا گشته عزایش به پا

گه پدر گوید و گه حسن و گه رضا

با دلی مبتلا

می کند ناله ها

وامصیبت وامصیبت

******

موسم ماتم حضرت طاها شده

پر ز اشک عزا دیده ی زهرا شده

تهمتی بر جنون

می زند خصم دون

وامصیبت وامصیبت

******

در مدینه دلم خیمه ی ماتم زده

شعله ی غم به قلب اهل عالم زده

در عزای حسن

خون چکد از کفن

وامصیبت وامصیبت

******

 

وقت پرواز و هنگامه ی هجران شده

گوشه ی حجره ای فاطمه مهمان شده

اهل عالم همه

غرق در زمزمه

واغریبا ، واشهیدا

 

دریافت سبك




****************************

شهادت امام حسن مجتبی (ع)

زمینه

 

ای عشق حیدر ، سبط پیمبر

ای میوه قلب زهرای اطهر

عالم فداته ، دل خاک پاته

از بس کریمی که حاتم گداته

چشمم ، به دستای کریمت آقا

دارم ، به تو امید تو هر دو دنیا

دیدم ، ضریح تو توو خواب و رویا

ای وای ای وای ای وای

آسمون سایه بون برات (وای)3

کل عالم صحن و سرات (وای)3

وای حسن وای حسن وای حسن جان مولا

******

بارون دوباره ، داره می باره

چشمی که چند ساله آروم نداره

با یاد غم ها ، عمریه تنها

یک گوشه ای روضه خونم خدایا

روضه ، برای قامتی خمیده

روضه ، برای کوچه ای که دیده

روضه ، برای مادری شهیده

 ای وای ای وای ای وای

روضه ی اون مسمار در (وای)3

روضه ی غربت پدر (وای)3

وای حسن وای حسن وای حسن جان مولا

 




 
*****************************
 

شهادت امام حسن مجتبی (ع)

زمینه

(به سبک باز دلا شده)


دیگه از مدینه سیرم

کرده داغ مادر پیرم

میدونستم آخر من از

داغ مادرم می میرم

عمری منتظره این دلم

خسته از دیدن قاتلم

خنده هاش عمری آتیش زده ، به حاصلم

مرهم شد ، به دل من این زهر جفا

جون دادم ، پیش مادر توی کوچه ها

******

قد دنیا ماتم دارم

فکرشم میده آزارم

دوست دارم بمیرم زودتر

از مدینه چون بیزارم

درد دل نداره التیام

مرگم رو از خدا من میخوام

تصویر یه صورت کبود ، توی چشام

خوشحالم ، از قفس میشم آخر رها

جون دادم ، پیش مادر توی کوچه ها

*****

با غم خودم مأنوسم

سینه پر شد از افسوسم

ضرب سیلی و گوشواره

خواب هر شب و کابوسم

من دیدم اشکای مادر و

پشت در یه گلِ پرپر و

من دیدم در نیم سوخته و ، میخ در و

دردای ، دل بی تاب من شد دوا

جون دادم ، پیش مادر توی کوچه ها

*****

مادر افتاد و لرزیدم

بین کوچه ها ترسیدم

جون دادم تا گوشوارش رو

روی خاک کوچه دیدم

من دیدم به زیر دست و پا

که مادر ناله میزد ، خدا

من دیدم خنده ی ثانی و ، تو کوچه ها

تا اومد . صدای سیلی ه بی حیا

جون دادم ، پیش مادر توی کوچه ها

 


******************************

شهادت امام حسن مجتبی )ع)

زمینه - شور (تک)

 

یابن الحیدر یاحسن

سبط اکبر یاحسن

دستم بدامانت جان زهرای اطهر یاحسن

کریمی ، من گدای توام

مبتلای توام ، خاک پای توام

حسن جان یا مولا حسن جان

******

لیلای من دلبرم

ای مظلوم بی حرم

خواب دیدم که تو صحن تو به دور گنبد می‌پرم

مزارت ، پر زگرد و غبار

شیعه دل بیقرار ، اف بر این روزگار

حسن جان یا مولا حسن جان

******

بر شانه غم می‌بری

بشکسته بال و پری

مویت سفید شده آخر محرم راز مادری

تودیدی ، سخت تر از کربلا

مادر و کوچه‌ها ، سیلی بی هوا

حسن جان یا مولا حسن جان

 

دریافت سبک




************************

شهادت امام حسن مجتبی )ع)

زمینه


دل من بیقراره ، وقتی بارون میبار

فکر قبر توام که ، سایبونم نداره

برای مدینه ، مرغ روحم میزنه پرپر

برای مدینه ، بیقراری میکنه نوکر

برای مدینه، میخونم روضه بادلی مضطر

بخدا ازین غصه شیعه خوندل میشه

وقتی بارون می‌باره قبر تو گل میشه

ای غریب آقام یابن الزهرا حسن جانم

******

غم تو بی ‌شماره ، جگرت پاره پاره

جون دادی وقتی دیدی ، روی خاک گوشواره

عمریه می‌سوزی ، برای روضه های مادر

عمریه می‌سوزی ، یاد زخم بال کبوتر

عمریه می‌سوزی ، می‌خونی روضه با دلی مضطر

مادرم بین کوچه روی خاکا افتاد

سیلی و مشت و لگد خورد و ازپا افتاد

ای غریب آقام یابن الزهرا حسن جانم

******

لحظه ی احتضاره ، داره چشمات می‌باره

می‌بینی بین گودال ، یه تن پاره پاره

می‌بینی که تنها ، میشه خواهر بعدبرادر

می‌بینی که زینب ، می‌بینه روی نیزه ها سر

می‌بینی که داری ، می‌خونی روضه با دلی مضطر

می‌خونی لایوم کیومک یاثارالله

می‌میرم با یاد غمت اباعبدالله

ای غریب آقام یابن الزهرا حسن جانم

 




*****************************

شهادت امام حسن مجتبی (ع)

زمینه

(به سبك شب جمعه،یابن الزهرا)

 

امیری و ، نعم الامیرم

با یه اشاره ، بگی می میرم

کرامت ابن الکریمِ ، درِ بیت الحسن

حک شده سر درب جنت ، هذا بیت الحسن

پدرش کریم ، پسرش کریم

یه حسن بگو ، تا بقیع بریم

یابن فاطمه

******

خاطراتِ ، مادر و سیلی

ماه مرتضی ، شده بود نیلی

جگرم شد پاره پاره ، وقتی که مادرم

دنبال گوشواره می گشت ، پیش چشم ترم

زهرِ کینه ها ، قاتلم نبود

مُردم از غمِ ، صورت کبود

یابن فاطمه

******

تشت خونی ، چشای زینب

آسمونی شد ، ناله ی زینب

می بینه تشتی پر از خون ، جگر مجتبی

لب و دندان و شراب و ، پسر مرتضی

مدینه نبود ، صحبت از حرام

زیر لب می گفت ، الامان ز شام

یابن فاطمه

 

دریافت سبك




*********************

شهادت امام حسن مجتبی (ع)

واحد

 

گدای این خونه چیزی از لطف مولا کم نداره

تو مدینه توی بقیع آقای ما حرم نداره

ای حسن جان تا قیامت ، بر غم تو مبتلایم

تربت ویرانه ی تو ، کعبه و کرببلایم

یا حسن ِغریب مادر

******

نوای ذکر یا حسن به روی لب داریم همیشه

خوشا به حال ِ اون کسی که سائل این خونه میشه

جان نثاران تو هستیم ، پشت ما دعای زهراست

لطف دستای کریمت ، دلخوشی سینه زنهاس

یا حسن ِغریب مادر

******

همیشه با اهل جفا و فتنه در حال نبردی

تو کوچه ها برای مادر شهیده گریه کردی

همچو نیزه بر تنت بود ، آن صدای ضرب سیلی

شد قسم بر اشک زهرا ، قاتل تو روی نیلی

یا حسن ِغریب مادر

 

دریافت سبك




*************************

شهادت امام حسن مجتبی (ع)

نوحه

 

ای امام ِ همه یا حسن ِ مجتبی

پسر فاطمه یا حسن ِ مجتبی

ای دلت پر شرر ، پاره پاره جگر

یبن الزهرا یبن الزهرا

******

ای به قربان آن طلعت چون ماه تو

تو کریمی و ما سائل درگاه تو

بده ای باوفا ، صدقه بر گدا

یبن الزهرا یبن الزهرا

******

دم آخر به قلب ِ بر بلا مبتلا

گریه کردی به غمهای شه کربلا

بر حسین ِ غریب ، شاه شیب الخضیب

یبن الزهرا یبن الزهرا

 

دریافت سبك




**************************

شهادت امام حسن مجتبی (ع)

زمینه - واحد

(به سبك الا ای شهیدی که)

 

حسن جان ، تو سوز قلب مبتلایی

غریب شهر مصطفایی

امام دلها ، بمیرم آقا ، گرفتار درد و بلایی

قرص قمر حسن جان ، نور بصر حسن جان

پاره جگر حسن جان

یا مولا یا حسن جان

******

حسن  جان ، مُطهّر دل از پاکی ِ تو

غمم سوز افلاکی

گل پیغمبر ، شفیع محشر ، فدای قبر خاکی تو

دریای جود و کرم ، ای امام محترم

ای غریب بی حرم

یا مولا یا حسن جان

******

حسن جان ، شرار روضه هات همینه

غمِت عظما و بی قرینه

بمیرم آقا ، که تو جان دادی ، میان کوچه ی مدینه

تو و داغی تحمیلی ، مادر و روی نیلی

دشمن و ضرب سیلی

یا مولا یا حسن جان

 

دریافت سبك




************************

شهادت امام حسن مجتبی (ع)

زمزمه

(به سبك واویلا،گریان زمین و)

 

واویلا ، ای خواهرم زینب بیا

ببین شدم از درد و غم حاجت روا

پاره جگر شدم ز زهر اشقیا

بشنو ولی تو شرح ماتم مرا

قاتل من غمهای مادره ، دلم مثه آلاله پرپره

خودم دیدم غمدیده مادرم ، در بین دیوار و دره

قلب ما بر درد و غم آغشته شد

یا فضّه خذینی محسن کشته شد

واویلا ، وای مادر وای مادرم

******

واویلا ، هستی تو نور عین من

برای من گریه نکن حسین من

که هیچ روزی شبیه روزت نمیشه

فدات بشم غریب عالمین من

یه روز میاد محشر میشه به پا ، سر ِ تو از بدن میشه جدا

سفر میری به روی نیزه ها ، تا به کوفه و شام بلا

واویلا امام بی سر یا حسین

واویلا غریب مادر یا حسین

واویلا غریب مادر یا حسین

 

دریافت سبك



************************

شهادت امام حسن مجتبی (ع)

 زمینه - شور

(به سبك ثارالله،تجلی خدا)

 

یا حسن ، غرق شراره شد دل تو ، سوزانده گشته حاصل تو

شد همسر تو قاتل تو

آه ، پاره جگر مسموم کینه ، ای غصه هایت بی قرینه

مرثیه خوان ِ تو مدینه ، آه آه

تو کشته ی زهر جفایی ، نور دو چشم مصطفایی

از داغ تو دلها پریشان

مظلوم حسن حسن حسن جان

******

یا حسن ، ای نور تو نور خدایی ، غریب شهر مصطفایی

مجروح داغ کوچه هایی

آه ، در کوچه قلب تو حزین شد ، روز عزای اهل دین شد

که مادرت نقش زمین شد ، آه آه

رخسار نیلی دیده ای تو ، آثار سیلی دیده ای تو

ناله زدی در اوج غمها

واویلا واویلا واویلا

 




**************************

شهادت امام حسن مجتبی (ع)

زمینه

(به سبک ثمر داده جفای اهل کینه)

 

کریم سفره دار این دیارم

ولی یک یاور و همدم ندارم

شده تصویری از غمهای کوچه

تمام زندگیه گریه دارم

منم سردار بی لشگر ، خودم دیدم با چشم تر

زمین افتادن مادر

دلم محزون ، لبم پر خون ، جگر پاره

ندارم من ، به جز رفتن ، ره چاره

وای حسن جان

******

نگاهم سوی چشمان حسین است

سرم بر روی دامان حسین است

پریشانم برای لحظه ای که

همه عالم پریشان حسین است

امان از ماتم عظمی ، امان از خاک کربلا

امان از عصر عاشورا

دهم جان و ، کس و کارم ، به دور من

نشد یک دم ، تنم بازیچه ی دشمن

وای حسن جان

******

ببین افتاده لرزه در صدایم

بیاور خواهرم تشتی برایم

شده خونین لب و دندانم اما

فقط فکر تو در شام بلایم

تو را می بینم بی تابی ، اسیری در اضطرابی

میان بزم شرابی

به یک ضربه ، لب یار ، تو می بندن

به اشک تو ، به غمهای ، تو میخندن

وای حسن جان


دریافت سبك




************************

 
شهادت امام حسن مجتبی (ع)

زمینه

(به سبك ذكر لب مسلم)

 

کریم آل عبا ، شهید زهر جفا

ناله ی آخر تو ، ناله ی یا زهرا

بمیرم برات ، آقا حرم نداری

بمیرم برات ، یه زائرم نداری

(تو مدینه ، سینه زنم نداری)2

روی لب ها ، با شور و با محن

شده ذکرم ، غریب یا حسن

یه روز آقا ، برات حرم می سازیم

(واویلا ، غریب امام حسن)3 وای

******

چه روضه ها داری ، روضه ی زهر جگر

روضه ی یک کوچه ، سیلی و یک مادر

روضه ی تو ، خدا می دونه همینه

آتیش زدن ، در و دیوار خونه

(تو کوچه ها ، مادرت رو زمینه)2

روی لب هام ، فغان و زمزمه

شده ذکرم ، مادر یا فاطمه

شدم راحت ، ز دیدن مغیره

(واویلا ، غریب امام حسن) 3 وای

 

 

دریافت سبك




*********************

شهادت امام حسن مجتبی (ع)

زمزمه - واحد

(به سبك ببین که توی کوچه ها)

 

امام حسن غریبی و

به عشق تو (شیعه می نازه)2

یه حرم قشنگ تر از

امام رضا (برات می سازه)2

کریمی و ما گدای این خونه

خدا خودش درد ما رو می دونه

(برا مدینه می گیره دل بونه)2

امام حسن یا امام حسن مولا

******

غریبی و توی خونت

همسر تو (قاتل جونت)2

زهر جگر سوز عدو

آقای من (شد هم زبونت)2

به شیون و آه و ناله ها زینب

که می رسه جون دلبرش بر لب

(ذکر لب بچه هاش شده یارب)2

امام حسن یا امام حسن مولا

******

خاطره ی کوچه ها رو

هیچ وقتی من (یادم نمیره)2

همیشه از ماتم مادر

دل من (آتیش می گیره)2

نمی ره یادم جسارت سیلی

یاس پیمبر به کوچه شد نیلی

(می سوزه این دل برا بابام خیلی)2

امام حسن یا امام حسن مولا

 




*****************************

شهادت امام حسن مجتبی (ع)

زمزمه

(به سبك داداش،هدیه هامو)


حسن ، ای نازنین سبط پیمبر

فرزند دلربای حیدر، نور دل زهرای اطهر

حسن ، پاره جگر ای بی قرینه

نام تو خیلی دلنشینه، کریم ترین مرد مدینه

وقتی که شمشیر تو ، میوندار جمل شد

ذکر تو بر ملائک ، احلی من العسل شد

تو فاتح دل ما ، تو عشق عالمینی

تو مرجع تقلید ، ابالفضل و حسینی

یا مجتبی یا حسن

******

بذار ، بگم چطور تو رو آوردن

به خونتون هجوم آوردن ، کشون کشون باباتو بردن

آقا ، اونا که بی حیا و پستن

تو کوچه ها راه تو بستن ، غرورتو بد جور شکستن

دیدی که سر مادر ، می خورد به سنگ دیوار

صدا میزد حسن جان ، گوشواره هامو بردار

دنیا به دور سر ، مادر تو می چرخید

افتاده بود و با دست ، دنبال تو می گردید

یا مجتبی یا حسن

 


 

********************************

 
شهادت امام حسن مجتبی (ع)

زمزمه - واحد (سنگین)

 

از دل من ، غربت می باره

غصه ی من ، غصه ی دلداره

(ناله زنان ، به شب و روز من

زهر جفا ، گشته مرا چاره)2

دیگر از ، دنیا بیزارم

هر نفس ، آذر می بارم

(عاقبت ، شد ماتم کارم)2

من ، کریم عالمینم

من غریب مثه حسینم

******

شاهد مرگم دیوار و در

باعث مرگم غصه ی دلبر

(آنچه زده ، قلب مرا آتش

سیلی دشمن به روی مادر)2

مادرم ، روی زمین افتاد

ناله زد ، گفتم او جان داد

(گوشوار ، ای داد و بیداد)2

من ، کریم عالمینم

من غریب مثه حسینم

******

وقت اذان ، عطش به جانم زد

آتش غم ، به آشیانم زد

(تشنه شدم ، زهر جفا دادم

همسر من ، ردّ امانم زد)2

هر نفس ، غصه سرم آمد

پاره ای ، از جگرم آمد

(طشت خون ، طشت زرم آمد)2

حسینم ، ناله مزن اینجا

بهر من ، گریه مکن جانا

(سهم من ، قاسم در کربلا)2

من ، کریم عالمینم

من غریب مثه حسینم

 

دریافت سبك




**********************************

 
شهادت امام حسن مجتبی (ع)

زمزمه - واحد (سنگین)

(به سبك شام فراقم سحر شد)

 

من نور هستی فزایم ، هستم  کریم مدینه

از کوچه های غریبش ، دارم غمی کنج سینه

بشسکته دل مجتبایم

 مسموم زهر جفایم

******

در پیش چشمان زینب ، پاره جگر گشتم آخر

آن دم بیامد به یادم ، پهلو و بازوی مادر

شکر خدا که رسیده ، هنگام پرواز از اینجا

دیگر نبینم به کوچه ، خوشحالی قاتلش را

موی سپیدم نشان ، قلب حزین و غمینم

از داغ آن روز کوچه ، عمریست که این چنینم

بشسکته دل مجتبایم

 مسموم زهر جفایم

******

آه از زمانی که مادر ، من را به همراه خود برد

دیدم که در بین کوچه ، سیلی ز دست عدو خورد

از دیدن چادر او ، قلبم شده پاره پاره

روی زمین ناله می زد ، دنبال یک گوشواره

سهمم از آن روز ننگین ، غم بود و خون جگر بود

آن مادر قد کمانم ، آماده بهر سفر بود

بشسکته دل مجتبایم

 مسموم زهر جفایم

 




**************************

 
شهادت امام حسن مجتبی (ع)

زمزمه - واحد (سنگین)

(به سبك شب وصال حیدر و زهرا)

 

دل تنگم از غمت آقا لبریز درده

پر میزنه مدینه و برنمی گرده

میاد کنار اون مزار بی شمعت

همون مزار خاکی و بغض آهنگت

قبر بدون حرم و خاکی رنگت

همون جا که کبوترا خاکی میشن

همون جا که زائرا افلاکی میشن

اونجا که اشکا وقف دل پاکی میشن

غریب حسن ، یابن الزهرا

******

برات ایشالا یه روزی حرم می سازیم

حرم برای تو شه کرم می سازیم

یه روز ایشالا شیعه ها دسته دسته

با قلبایی که شده از دنیا خسته

گنبد می سازن براتون با گلدسته

همون روزی که تو بقیع غوغا میشه

چشم تموم عاشقا دریا میشه

مزار زهرا مادرت پیدا میشه

غریب حسن ، یابن الزهرا

******

آقا شنیدم که شما سختی کشیدی

زخم زبون از کس و از ناکس شنیدی

آقا شنیدم وقتی هشت ساله بودی

از اون روزا رازدار یک لاله بودی

تو کوچه ها با مادر هم ناله بودی

آقا شنیدم که سفید شد موهاتون

آقا شنیدم که کبود شد چشماتون

آقا الهی بمیرم من براتون

غریب حسن ، یابن الزهرا

 

 



موضوعات مرتبط: امام حسن(ع)
[ 8 / 9 / 1395 ] [ ] [ مهدی وحیدی ]
[ ]

نوحه،زمزمه،شور..شهادت امام حسن (ع) بهمراه سبک اجرا

 

شهادت امام حسن مجتبی (ع)

زمزمه

(به سبک ای ماه من می‌ریزد از)


من که دگر بار سفر بستم مدینه

من دیده بر راه اجل هستم مدینه

زهر جفای همسرم ، ای وای ای وای

سوزانده از پا تا سرم ، ای وای ای وای

شد لحظه های آخرم ، ای وای ای وای

شد بسته چشم تار من ، ای وای ای وای

وا شد گره از کار من ، ای وای ای وای

کسی نباشد یار من ، ای وای ای وای

******

سر تا به پا دردم اجل باشد طبیبم

حتی میان خانه خود هم غریبم

مادر به دیدارم بیا ، ای وای ای وای

که من شدم حاجت روا ، ای وای ای وای

دارد تماشا مجتبی ، ای وای ای وای

باشد دلم در پیچ و تاب ، ای وای ای وای

شمع وجودم گشته آب ، ای وای ای وای

 این من و این چشم پر آب ، ای وای ای وای

******

بسته دو چشمم را شرار زهر کینه

دیگر نبینم کوچۀ تنگ مدینه

پیش دو چشمان ترم ، ای وای ای وای

نقش زمین شد مادرم ، ای وای ای وای

هرگز نمی‌شد باورم ، ای وای ای وای

من بودم و شور و نوا ، ای وای ای وای

بودم میان کوچه ها ، ای وای ای وای

من مادر خود را عصا ، ای وای ای وای

******

دیدم میان کوچه ها بر مه نشانه

دیدم که زهرا مادرم گم کرده خانه

چون لاله پژمرده بود ، ای وای ای وای

چون تازیانه خورده بود ، ای وای ای وای

اگر نبودم مرده بود ، ای وای ای وای

مظهر پاکی دیده ام ، ای وای ای وای

من روی حاکی دیده ام ، ای وای ای وای

چادر خاکی دیده ام ، ای وای ای وای

 

دریافت سبك



**************************

شهادت امام حسن مجتبی (ع)

نوحه

(به سبک ای پیکر جز قد و بالا)

 

ای عمری گره گشایم ، گره افتاده به کار زینب تو

با زینب بگو حسن جان ، چه شده که می چکد خون ز لب تو

وای ، شده کارم نظاره ، با دلی پر شراره

با دلی پر شراره

وای  بستری با عزیزی ، غرق در خون دوباره

غرق در خون دوباره

مظلوم حسن جان

******

می ترسم که بر نیاید ، به مداوای تو کاری از طبیبی

می سوزد دلم که حتی ، بین خانه ی خودت هم تو غریبی

وای ، در برم خون دلت شد ، مقتلت منزلت شد

مقتلت منزلت شد

وای ، با که گویم که دانم ، همسرت قاتلت شد

همسرت قاتلت شد

مظلوم حسن جان

******

برادر این دم آخر ، با من از راز نهفته ات سخن گو

از روزی که ضرب سیلی ، جان گرفته از تن مادر من گو

وای ، مگر آنجا چه دیدی ، که خجالت کشیدی

که خجالت کشیدی

وای ، چه شد آنجا که از خواب ، همه شب می پریدی

همه شب می پریدی

مظلوم حسن جان

 

دریافت سبك




 

شهادت امام حسن مجتبی (ع)

واحد

(به سبك بی همتایی در)

 

یک عمره چشم تو می‌باره بی‌صدا

از اوّل بـودی بـا بی‌کسـی آشـنا

از وقتی پیغمبر رفت با یه دل خون

دیدی دستای بسته توی کوچه‌ها

شعله‌ای می‌کشه زبونه ، از دلت مثه درِ خونه

دلتو داره می‌سوزونه

دیدی آخه داغ یار ، دیدی چشای خونبار

دیدی تو در و دیوار

مظلوم حسن جانم

******

یک عمره چشم تو می‌باره بی‌صدا

دلخونی از جورِ دنیای بی‌وفا

ندیده از تو هیچ‌کس به غیر کـرم

از مـردم ندیدی اما غیر بلا

حرفای تو رو نَشِنیدن ، این همه خوبی رو ندیدن

زیر پات سجاده کشیدن

خونه دل تو حالا ، از مردم بی‌پروا

خیلی غریبی آقا

مظلوم حسن جانم

 




*****************************


شهادت امام حسن مجتبی (ع)

واحد (سنگین)

(به سبك ای روشنای چشم ترم)

 

دیگه سحر می‌شه شب غم ، راحت می‌‌شه ز شهر ستم

از بی‌وفایی خونه دلش ، داره می‌ره با قامتی خم

خوب می‌دونه که رفتنیه ،‌ با قلب پر شراره

زخمی که داره توی دلش ، هیچ مرهمی نداره

گرچه جگرپاره شده ، از سوز این زهر بلا

جون داده اما آقامون ، چل سال پیش تو کوچه‌ها

******

تو چشماش اشک غم می‌شینه، دلگیره خیلی از مدینه

آخه هنوز جلوی چشاش ، کابوس کوچه رو می‌بینه

می‌بینه باغ یاسی رو که ، غریبونه سوزوندن

اون آقای غریبی رو که ، تو کوچه‌ها کشوندن

چل سال گذشته اما باز ، دستای بسته یادشه

چشمای خیس مادرِ پهلو شکسته یادشه

 

دریافت سبك


***********************

رحلت رسول اكرم (

امام حسن مجتبی (ع(

امام رضا (ع)

زمینه


آخر ماه صفر مرثیه ها همینه

وعده ی همه دلا ، مشهده و مدینه

محزون مصطفاییم ، دلخون مجتباییم

سینه زن برا غم ِ امام رضاییم

شدی اسیر غمها ، از این همه ستم ها

یا فاطمه یا زهرا

******

هر سه مسموم جفا الهی من بمیرم

تا ابد یا فاطمه ، به داغشون اسیرم

ایشالا که به زودی ، با اشک و سوز سینه

این روضه برگزار شه توی مدینه

گل بهار دلها ، مدد عزیز طاها

یا فاطمه یا زهرا

 

 



موضوعات مرتبط: امام حسن(ع)
[ 8 / 9 / 1395 ] [ ] [ مهدی وحیدی ]
[ ]

نوحه،زمزمه،شور..شهادت امام حسن (ع) بهمراه سبک اجرا

 

شهادت امام حسن مجتبی(

زمینه - شور

 

یه عقده ای دارم تو سینه

بیام به پابوست مدینه

بیام مدینه از غمت زاری کنم

رو گونه هام اشکامو من جاری کنم

برا مصیبتت عزاداری کنم ، یا مولا

آقام آقام آقام آقام ، آقام حسن

******

بیاد تو این دل پر خونه

حضرت فاطمه محزونه

جن و ملک برای تو شد سینه زن

سینه شده ز داغ تو غرق محن

می زنه ناله فاطمه ای وای حسن ، واویلا

آقام آقام آقام آقام ، آقام حسن

******

میان آن کوچه چه دیدی

تو ناله ی مادر شنیدی

اگر چه گشته قاتل تو همسرت

ولی تو را کشته عزای مادرت

ای به فدای اون دو تا چشم ترت ، واویلا

آقام آقام آقام آقام ، آقام حسن

 

دریافت سبک



*************************

 

شهادت امام حسن مجتبی (ع)

 

 

واحد


چهل شبه میزنی به سینه و بر سر

برا امام شهید نیزه و خنجر

حالا اجازه دادن فاطمه و حیدر

سینه بزن برای امام پاره جگر

باید همه با هم ، به زیر این پرچم ، بمونیم

برای شادیِّ ، مادرمون زهرا ، بخونیم

حسن امام منه ، ماه تمام منه

تا وقتی نوکرشم ، دنیا به کام منه

یا مجتبی یا حسن

******

نگاه تو آقا دل منو برده

بدون تو هستم غریب و افسرده

مهر غم عشقت رو پیشونیم خورده

یوسف که زیباست از دست تو آب خورده

اسم تو رو هرشب ، دارم به روی لب ، حسن جان

برادر زینب ، دوست دارم آقا ، به قرآن

حسن امام من و ، منم غلام حسن

خدا دلم رو زده ، سند به نام حسن

یا مجتبی یا حسن

 

دریافت سبك



*********************

 

 

شهادت امام حسن مجتبی (ع)

زمینه

(به سبك شبهای جمعه میگیرم)



داروی دردم شده زهر اعدا

راحت شدم می روم نزد زهرا

دیگر نبینم به كوچه به هر جا ، دستی كه زد از جفا مادرم را

آه ، دلم پاره پاره ز غم هاست

آه ، دلم تنگ دیدار زهراست

ای ، حسن جان

******

داد از غم بی وفایی مدینه

كرده اثر بر دلم زهر كینه

شد قاتلم همسرم ای خدایا ، بنشسته داغی دگر روی سینه

آه ، میان غریبان غریبم

آه ، كه در خانه هم بی حبیبم

ای ، حسن جان


دریافت سبك



******************************

 

 

شهادت امام حسن (ع)

واحد

 

خاطره ی كوچه‏ ها ، هیچ وقتى یادت نمیره

همیشه از ماتمش ، دل تو آتیش مى‏گیره

چشم تو یه كاسه خون

مادرت دل نگرون

حالا یه عمره كه شده ، غصه و غم حاصل تو

خاطره مدینه و ، كوچه شده قاتل تو

بعد یه عمر میون طشت ، مى‏‌ریزه خون دل تو

غریب آقام غریب آقام

******

موقع تشییع تو ، چشما شده دریاى خون

ولى ببین اومدن ، یه عدّه با تیر و كمون

از غمت دلا گرفت

آسمون عزا گرفت

با تیرهاشون انگار بازم ، باغی رو آتیش كشیدن

پر از گل لاله شده ، از خون تازه این بدن

دوخته شده به همدیگه ، تابوت و پیكر و كفن

غریب آقام غریب آقام

 

دریافت سبك



*********************
 
 

 

 

 

شهادت امام حسن مجتبی (ع)

زمینه

(به سبك پر می زنم با یاد)

 

دلگیر غم ، چشمات پُر اَب ، ماهِ غریب ، خورشید صبر

لبریزه ماتمی آقا ، با ناله همدمی آقا

نداری حتی تو خونه ، انیس و محرمی آقا

چشات همیشه بارونی ، ناله ی تو نیستونی

غم توی سینه زندونی ، گریه های تو پنهونی

رو لبهات تبِ ناله ، قلب تو باغ لاله

 ******

با غربت و ، ماتم عجین ، بی هم نفس ، تنها ترین

روای اشك و محنت ها ، دلگیری از مصیبت ها

داره موی سپید تو ، از مدینه حكایت ها

غریبونه با حالی زار ، با چشمی‌خسته و خونبار

با بیقراری می‌خونی ، مرثیه ی در و دیوار

 دلخون و دلشكسته ، با یاد دست بسته

 

دریافت سبك

 



موضوعات مرتبط: امام حسن(ع)
[ 8 / 9 / 1395 ] [ ] [ مهدی وحیدی ]
[ ]

نوحه،زمزمه،شور..شهادت امام حسن (ع) بهمراه سبک اجرا

 

شهادت امام حسن مجتبی (ع)

زمینه

 

امشب ، دلم پر از غم و چشام خونه

شبنم گریه مثه بارونه

یکی تو حجره روضه میخونه

زهر ، جفا تو رو رنگ خزون کرده

دل داداش حسین و خون کرده

کی مادرت رو نیمه جون کرده؟

کنار بستر ، زینب برای تو حزین و بی قراره

با اینکه طاقت فراقت و نداره

می‌گه برو که مادرم چشم انتظاره

آقا ، حسن غریب آل پیغمبر

 ******

هر چی ، شنیدیم از کوچه شما دیدی

مردی روی مادر و تا دیدی

چشماتو می بستی چرا دیدی؟

گفتی ، نمیذارم به کوچه پات واشه

ببین رو گونه ات جای دستاشه

بدون من بیرون نری ، باشه؟

با اشک چشمات ، چادر مادرو تو کوچه ها تکوندی

هی زیر لب بابا بیا بیا می خوندی

مادر و با چه زحمتی خونه رسوندی

آقا ، حسن غریب آل پیغمبر

 ******

مادر ، دیگه نبینم که حزین باشی

بهتر اینه خونه نشین باشی

تا اینکه باز نقش زمین باشی

نامرد ، زد و نگفت دخت پیمبر بود

تو خوردی سیلی من چشام تر بود

کاشکی قدم یه کم بلند تر بود

ز ضرب سیلی ، دیگه نمیتونی تو واکنی چشاتو

آوردم از تو کوچه ها گوشواره هاتو

دیگه بدون من بیرون نذاری پاتو

آقا ، حسن غریب آل پیغمبر

 


**************

شهادت امام حسن مجتبی (ع)

نوحه

 

)به سبك منم آواره بین کوفه(


سلام ای آقای کریمم ، گرفتار تو از قدیمم

تو شاه و من عبد حریمم ، حسن جان

بزرگ آل مرتضایی امام شاه کربلایی

چرا پس بی صحن و سرایی ، حسن جان

حسن جان ، برای تو صحن و سرا می‌سازیم

ضریحی چنان کربلا می‌سازیم ، بنامت بنازیم

کریم شهر پیغمبری حسن

میان خانه بی یاوری حسن

تو شهریار بی لشگری حسن

یابن الزهرا لبیک یاحسن

******

بمیرم محاسن سفیدی ، نگفتی در کوچه چه دیدی

به شانه مادر را کشیدی ، حسن جان

صدایی آمد ناگهانی ، به خاک افتاده آسمانی

عصای بانوی جوانی ، حسن جان

واویلا ، زمین خوردن مادرت پیرت کرد

دو گوشواره آنجا زمین گیرت کرد ، عدو بی‌هوا زد

ز بعد کوچه خون شد نگاه تو

مسیر مادر شد قتله گاه تو

چه خنده‌ای کرد بر سوز آه تو

یابن الزهرا لبیک یاحسن

******

به جانت زهر کین اثر کرد ، به خون لبهایت را که تر کرد

شرارش کار میخ در کرد ، حسن جان

به ‌طشتی که شد ارغوانی ، لبانت کرده روضه‌خوانی

کجا بین نامحرمانی ، حسن جان

واویلا ، نرفته رخ تو به تاراج اینجا

نخورده لبت چوب حراج اینجا ، بگویم زغمها

امان ز شام و آن مجلس شراب

عمه ی سادات با دیده اضطراب

نموده تک تک ضربه‌ها را حساب

یابن الزهرا لبیک یاحسن

 

دریافت سبك


**************

 

 

شهادت امام حسن مجتبی (ع)

واحد

(به سبك ای اربعین،سلام خیل)

 

مولا حسن ، تجلی خدا حسن ، امام مجتبی حسن

همه وجود و ، تمام جود و ، سخا حسن

سبط پیمبری یا حسن ، آیات کوثری یا حسن

شور حماسه ی ذوالفقار ، ثانی حیدری یا حسن

ارواحنا ارواحنا ارواحنا لک الفدا

******

نور سحر ، امام جن و هم بشر ، دل تو گشته شعله ور

نه زهر کینه ، که قاتلت بود  ،غم دگر

غربت شده تو را همنشین ، داغ دلت بُوَد بی قرین

پیش تو بین آن کوچه ها ، شد مادر تو نقش زمین

ارواحنا ارواحنا ارواحنا لک الفدا

 

دریافت سبك



*******************

شهادت امام حسن مجتبی (ع)

زمینه - واحد

(به سبك بود اربعین روز اشك)

 

الا روح قرآن حسن یا حسن

صفا بخش ایمان حسن یا حسن

بُود دیده ی سائلان سوی تو

کریم کریمان حسن یا حسن

 سلامٌ علی سبط خیرالوری

******

تو روح نمازی فدایت شوم

مرا چاره سازی فدایت شوم

من ِ بی نوا ننگ این آستان

تو بنده نوازی فدایت شوم

سلامٌ علی سبط خیرالوری

******

سیه رویم و دارد این دل اُمید

که از لطف تو میشوم رو سپید

کریمی هرگز نگردد شها

گدا از در ِ خانه ات نا اُمید

سلامٌ علی سبط خیرالوری

******

به قربان آن جود جانانه ات

فدای مزار غریبانه ات

اگر رد کنی یابن الزهرا مرا

کجا دارم الا در ِ خانه ات

سلامٌ علی سبط خیرالوری

******

جگر پاره ی ظلم معاویه ها

وَ بر کینه ی جُعده ها مبتلا

به سنّ جوانی شدی پیر غم

تویی شاهد روضه ی کوچه ها

سلامٌ علی سبط خیرالوری


دریافت سبك



**************************

 

 

 

شهادت امام حسن مجتبی (ع)

دودمه


من غریب گل یاسم به دو عالم حسنم    خون چکد از کفنم

تیر کین دوخته تابوت مرا بر بدنم             خون چکد از کفنم

******

ای زینب من زود بیا وقت سفر شد       حسن پاره جگر شد

با زهر عدو شام غریبی چه سحر شد   حسن پاره جگر شد

******

در مدینه اگر از غم جگرم میسوزد     وای از روز حسین

کربلا دامن طفلان حرم میسوزد        وای از روز حسین

******

با که گویم هاله برگرد قمر افتاد بوده       یاس حیدر شد کبود

مادرم زهرای اطهر پشت در افتاده بود     یاس حیدر شد کبود

******

گرچه می میرم ولی در فکر دیوار و درم    بسته شد چشم ترم

در میان کوچه ها بودم عصای مادرم        بسته شد چشم ترم

******

یا کریم اهلبیت ای کشته زهر جفا      یا امام مجتبی

شاهد مظلومی مادر میان کوچه ها    یا امام مجتبی

******

قاسم نعمتی

تو کریم ابن کریمی حسنی آقایی      لک لبیک حسن

تو بزرگ همه اولاد بنی الزهرایی        لک لبیک حسن

***************************************

دم پاره

کنار قبر مادرش واویلا     شد تیر باران پیکرش واویلا

******

قاتل من زهر شرر بار شد        قاتل مادر در و دیوار شد

 



موضوعات مرتبط: امام حسن(ع)
[ 8 / 9 / 1395 ] [ ] [ مهدی وحیدی ]
[ ]

نوحه،زمزمه،شور..شهادت امام حسن (ع) بهمراه سبک اجرا

 

 

شهادت امام حسن مجتبی (ع)

زمینه

(به سبک تو ماه ماتم)

 

دل پُر شرر شد ، عُمرَم بِسَر شد

من حَسَنَم عزیزِ زهرا ، تنهاترین سردارِ دنیا

آشفته حالَم ، شِکسته بالَم

خیمه زده خون در چشمانِ ترم

سنگین شده از بارِ غصه سَرم

من مادری هستم ولی به خدا

رازِ کوچه را با خودم بِبَرم

آه و واویلا

******

زینب ای یارم ، بیا کنارم

عاقبت هنگامِ سفر شد ، از خونِ دل چشمانم تَر شد

رو سویِ مادر ، دارم ای خواهر

از پا تا سر در آتشم بخدا

تأثیرِ خود را کرده زهرِ جفا

گمان ندارم زینبم بگیرم

بارِ دیگه با دعایِ تو شِفا

آه و واویلا

 

دریافت سبک



**************

 شهادت امام حسن مجتبی (ع)

واحد

(به سبک بعد از چهل روز)

 

خسته شدم از ، دیدن اون دَر

می خنده بر من ، قاتل مادر

دیگه نمی خوام ، زنده بمونم

وقتی که تنهام ، روضه می خونم

یادم نمیره ، ضربه ی سیلی

یه قامت خم ، صورت نیلی

آتیش به خونه زدن ، لگد به در می زدن

مادرم و می زدن

اگر نَمیرم ، آتیش می گیریم

وای ، آه و واویلا

******

تنها میذاری ، منو حسن جون

ببین حسینت ، داره میده جون

از این غریبی ، صبرم و بردی

ریخت وسط طشت ، خونی که خوردی

با زهر جَعده ، کرده ای افطار

میری ز پیشم ، خدانگهدار

ای گریه ی بی صدا ، در غربت کوچه ها

شد ناله ام وا اخا

کریم طه ، عزیز زهرا

وای ، داداش خوبم

******

بعد از پیمبر ، دیگه وفا نیست

در دل مردم ، یکم حیا نیست

تنِ برادر ، شبیه یاقوت ، شد تیرُ باران ، پیکر و تابوت

حسین گرفته ، عزا دوباره ، جسم حسن شد ، خونین و پاره

یه روزی هم کربلا ، گودال خون شد به پا

سر حسین شد جدا

رو نیزه ها رفت ، پیش خدا رفت

وای ، عزیز زهرا

 

دریافت سبک



***********

شهادت امام حسن مجتبی (ع)

زمزمه

(به سبک من امام و الساجدینم)


در كجایی خواهر من ، بسته شد چشم تر من

كن تماشا تا ببینی ، لحظههای آخر من

از تو ممنونم من ای زهـر جفا

بعد عمری من شدم حـاجت روا

تا قیــامت من شدم مدیون تو

چون نمیبینم دگـر من كوچه را

وای من ای وای من ای وای من

******

من كه افتاده ز پایم ، من امــام مجتبایم

غیر زهر همسر من ، كس نباشد آشنایم

من خودم دیـدم در آتش لانه را

دیدهام شمع و گل و پروانه را

من خودم دیدم میان كوچهها

مادرم گم كرده راه خانه را

وای من ای وای من ای وای من

­­­­­­­­******

عاقبت افتادم از پا ، بستهام بـار سفر را

خواهرم زینب بیا ، مردنم را كن تماشا

شد اجل آخر به در من طبیب

كس نمیباشد مـرا یار و حبیب

با كه گویم در تمام عمر خود

در میان خانهام بودم غریب

وای من ای وای من ای وای من

­­­­­­­­******

ای حسین رو سوی من كن ، با من آغــاز سخن كن

تو بیـا از راه و امشب ، بی كفن من را كفن كن

دیده ام من صورت حاكی حسین

دیده ام من مظهر پـاكی حسین

با دو چشم پر زخون خود زدم

بوسهها بر چادر خاكی حسین

وای من ای وای من ای وای من


دریافت سبک


*************

شهادت امام حسن مجتبی (ع)

نوحه

(به سبک وای وای ای دلبر ظاهر و باطن)


وای وای ، من كشته زهـر جفایم

وای وای ، میسوزد از سر تا بپایم

جز غم نمیباشد حبیبم ، باشد اجل یار و طبیبم

در خانه خود هم غریبم

واویلتا آه و واویلا

­­­­­­­­******

وای وای ، زینب بیـا دردم دوا شد

وای وای ، ببین كه حاجتم روا شد

زهر جفای همسر من ، سوزانده از پا تا سر من

شد لحظههای آخر من

واویلتا آه و واویلا

******

وای وای ، كاری دگر به كس ندارم

وای وای ، در سینـهام نفس ندارم

زخم زبانها من شنفتم ، شب تا سحر از غم نخفتم

از كوچهها با كس نگفتم

واویلتا آه و واویلا

­­­­­­­­­­­­­­­­******

وای وای ، با دیده از خون تر خود

وای وای ، بودم عصای مـادر خود

دیدم كه مادر دل غمین شد ، دیدم كه او زار و حزین شد

دیدم كه او نقش زمین شد

واویلتا آه و واویلا

 

دریافت سبک


************

 

 

 

شهادت امام حسن مجتبی (ع)

زمینه - واحد - شور


یا حسن غریب تر از تو دیگه دنیا ندیده

چه کسی مثل تو این اندازه طعنه شنیده؟

مو به مو دیدی چطور فاطمه شد قد خمیده

 میگن از زهر جفا خون شده آقا جگرت

ز پا افتاده ای و خون شده قلب خواهرت

ببین اومده به بالای سر تو خواهرت

کوه امیدم ، عاشق تو عشق خداست

حرم تو هرکی که خواست ، بگو که تو دلای ماست

یا حسن مولا ، یا حسن مولا

آه و واویلا ، غریب مادر یا حسن ، غریب مادر

******

همه ی عمر تو با غربت و غصه سر شده

بیشترین جسارتا تو کوچه پشت در شده

بردن مادرت از تو کوچه درد سر شده

مردم اینجا مسلمونن ولی بد دهنن

با همین طعنه هاشون دل شما رو می شکنن

تو کوچه مادر و پیش چشم بچه اش میزنن

شده سهم تو ، ستم و زخم جگر و

طعنه ی روی منبر و ، روی کبود مادر و

یا حسن مولا ، یا حسن مولا

آه و واویلا ، غریب مادر یا حسن ، غریب مادر

******

تو شجاعت چیزی از علی تو دستِ کم نداری

بمیرم برات که حتی تو خونت محرم نداری

پسر فاطمه ای ولی چرا حرم نداری؟

می سازیم برا شما صحن و سرا با شور و غوغا

یه طرف صحن شما و یه طرف مرقد زهرا

شعبه ی دوم بین الحرمین میشه همونجا

به تو دلبستم ، فدای خاک قدمت

تو که معروفه کرمت ، ما رو ببر تا حرمت

یا حسن مولا ، یا حسن مولا

آه و واویلا ، غریب مادر یا حسن ، غریب مادر

 

دریافت سبک

 



موضوعات مرتبط: امام حسن(ع)
[ 8 / 9 / 1395 ] [ ] [ مهدی وحیدی ]
[ ]

نوحه،زمزمه،شور..شهادت امام حسن (ع) بهمراه سبک اجرا

شهادت امام حسن مجتبی (ع)

زمینه

 

همیشه به هوای مدینه ، تو چشمامون اشکه غمه

امامزاده هامون حرم دارن ، امام حسن بی حرمه

توی صحن کربلا ، مشهد امام رضا

یاد قبرتم آقا

هر کی سینه زنه ، شاه بی کفنه

زندگیش به خدا ، بیمه ی حسنِ

حسن وای

******

 میخوام شهادتِ تو بقیع رو ، آقا سیاهپوش بکنم

میخوام ماجرای کوچه رو از ، زبونِ تو گوش بکنم

وقتی راهتون رو بست ، صورتی به خون نشست

گوشواره آخه شکست

کشته ما رو غمت ، قربونه کرمت

اومدم تو بقیع ، پس کجاست حرمت

حسن وای

******

کنار طشتِ پر خون تو با ، گریه زینب می شینه

یه روز میاد که تو طشت طلا ، سر بریده می بینه

مثل تابوت شما ، تیر بارون میشه آقا

قاسمت تو کربلا

تو دلم آتیشه ، گفتی تو همیشه

مثل روز حسین ، هیچ روزی نمیشه

حسن وای


دریافت سبک



موضوعات مرتبط: امام حسن(ع)
[ 8 / 9 / 1395 ] [ ] [ مهدی وحیدی ]
[ ]

نوحه،زمزمه،شور..شهادت امام حسن (ع) بهمراه سبک اجرا

شهادت امام حسن مجتبی (ع)

واحد (حماسی)


یاحسن غریب دنیا ما به عشق تو می نازیم

یه حرم قشنگ تر از امام رضا برات می سازیم

منم عبد و حسن آقای من

قطره ام من حسن دریای من

عاشقم من حسن لیلای من

از غم عشق تو بی تابم ، حسن دریابم ، حسن دریابم

من غلام و تویی اربابم ، حسن دریابم ، حسن دریابم

******

اگه تو حرم نداری حرمت تو سینه ی ماست

هرکی عاشق شما شده عزیز دل زهراست

کار من از غمِ تو زاریه

روی قلبت یه زخم کاریه

تو رگات خون حیدر جاریه

از غم عشق تو بی تابم ، حسن دریابم ، حسن دریابم

من غلام و تویی اربابم ، حسن دریابم ، حسن دریابم

******

وقتی از کوچه به خونه مادرم و میاوردم

هی می گفتم کاشکی جای مادرم کتک می خوردم

مدینه مادر و پیرش کرده

ناتوون و زمین گیرش کرده

دیگه از زندگی سیرش کرده

از غم عشق تو بی تابم ، حسن دریابم ، حسن دریابم

من غلام و تویی اربابم ، حسن دریابم ، حسن دریابم

 

دریافت سبک



موضوعات مرتبط: امام حسن(ع)
[ 8 / 9 / 1395 ] [ ] [ مهدی وحیدی ]
[ ]

نوحه،زمزمه،شور..شهادت امام حسن (ع) بهمراه سبک اجرا

شهادت امام حسن مجتبی (ع)

نوحه – زمینه – واحد - شور

(به سبک اربعین شاه مظلومان)

 

ای کریم آلِ طه یا حسن ، سیّدی مولا حسن

ای به گلزار ولایت یاسمن ، سیّدی مولا حسن

قبله ی عاشقان ، روی همچون مَهَت

تو کریمی و ما ، سائل درگهت

یا حسن یا حسن

******

ای فدای غصّه های آن دلت ، همسرت شد قاتلت

دیدن روی مغیره مشکلت ، همسرت شد قاتلت

ناله ات پر اثر ، سینه ات پر شرر

گشته ای از جفا ، پاره پاره جگر

یا حسن یا حسن

******

بوده ات یا فاطمه یا فاطمه ، ناله ی شام و سحر

خاطرات کوچه در جان و دلت ، مثل آتش شعله ور

از سرِ ظلم و کین ، بهر احیای دین

مادرت گشته در ، کوچه نقش زمین

یا حسن یا حسن

 

دریافت سبک

 

این شعر به چهار سبک اجرا گردیده است



موضوعات مرتبط: امام حسن(ع)
[ 8 / 9 / 1395 ] [ ] [ مهدی وحیدی ]
[ ]

نوحه،زمزمه،شور..شهادت امام حسن (ع) بهمراه سبک اجرا

رحلت رسول اكرم (ص(

امام حسن مجتبی (ع(

زمینه - شور

(به سبک مصباح الهدی ارباب)

 

به ناله ی زهرا شد ، سینه ی همه پر آه

شراره ی دلها شد ، ماتم رسول الله

ای نور تو مشکات حق ، حیدر تو مصباح دین

جان ما فدای غمت ، یا رحمة  لّلعالمین

سیّدی رسول الله

******
افنخار ما آقا ، نوکریه دلبندت

هستیم همگی خاکِ ، زیر پای فرزندت

فدای امامه حسن ، جونه تمومه عالمه

به یاد غریبی او ، هر چی بخونیم باز کمه

سیدّنا مولا حسن

******

الهی به راه عشق ، همگی فدایی شیم

به مدد ثار الله ، بنده ای خدایی شیم

یا نبی و یا مجتبی ، یا ضامن آهو رضا

دلِ ما میخواد دسته جمع ، به زودی بریم کربلا

سیّدنا یا مظلوم

******

ما نمیذاریم هرگز ، رهبرمون و تنها

مثل شهریاری و ، احمدیِ روشن ها

خوش به حالتون که شما ، فدای ولایت شدین

گفتین که نباید گذاشت ، حرف امام و رو زمین

سیدّنا یا مظلوم

 

دریافت سبک



موضوعات مرتبط: امام حسن(ع)
[ 8 / 9 / 1395 ] [ ] [ مهدی وحیدی ]
[ ]

نوحه،زمزمه،شور..شهادت امام حسن (ع) بهمراه سبک اجرا

شهادت امام حسن مجتبی (ع)

زمینه - نوحه

 (به سبک پوشیده رخت سیه)
 

غرقِ اشک و آه و سوز و نوا هستیم

سینه زن امامِ مجتبی هستیم

می زنم ناله در سوگ و عزایت

ای غریب مدینه جان فدایت

واویلا واویلا آه و واویلا

******

ای پاره پاره جگرِ ظلم و کینه

 ماتم سرا گردیده شهر مدینه

از زهرِ فتنه جانت گشته بر لب

میزند ناله از غمِ تو زینب

واویلا واویلا آه و واویلا

******

گر چه شدی کشته از کینه ی همسر

شد قاتلِت خاطراتِ غمِ مادر

شنیده ناله ی حقّ الیقین شد

مادرت در کوچه نقش زمین شده

واویلا واویلا آه و واویلا

 

دریافت سبک



موضوعات مرتبط: امام حسن(ع)
[ 8 / 9 / 1395 ] [ ] [ مهدی وحیدی ]
[ ]

نوحه،زمزمه،شور..شهادت امام حسن (ع) بهمراه سبک اجرا

شهادت امام حسن مجتبی (ع)

زمزمه – واحد جفت (سنتی)

(به سبک آمدی خوش آمدی)

 

کشته ی زهر کینه پاره جگر امام حسن

ای غریبِ مدینه پاره جگر امام حسن

غریب آقا غریب آقا غریب آقا غریب آقا

******

ای مزارِ بی شمع و چراغ تو بهشت ما

مهرِ تو در گلِ ما عشق تو سرنوشت ما

غریب آقا غریب آقا غریب آقا غریب آقا

******

از غَمَت ای باوفا دادم ز کف صبر و شکیب

تو امامی هستی که در خانه هم هستی غریب

غریب آقا غریب آقا غریب آقا غریب آقا

******

اگر چه پاره جگر از کینه های همسری

تو قتیل کوچه و داغ عظیمِ مادری

غریب آقا غریب آقا غریب آقا غریب آقا

******

ناگهان هفت آسمان گردید بر دور سَرَت

با دو چَشمَت دیده ای نقش زمین شد مادرت

غریب آقا غریب آقا غریب آقا غریب آقا

 

دریافت سبک

این شعر به دو سبک اجرا گردیده است



موضوعات مرتبط: امام حسن(ع)
[ 8 / 9 / 1395 ] [ ] [ مهدی وحیدی ]
[ ]

نوحه،زمزمه،شور..شهادت امام حسن (ع) بهمراه سبک اجرا

رحلت رسول اكرم (ص(

امام حسن مجتبی (ع(

زمزمه - واحد


آخرِ ماهِ صَفره ، نوحه خونن فرشته ها

هم بر رسول خاتم و هم بر امامِ مجتبی

آه ، گردیده توام ، بر آلِ حیدر

داغ پیمبر ، با سبط اکبر

یا مصطفی و یا حسن ، نوای آسمونه

به یاد بابا و پسر ، فاطمه روضه خونه

وای ، از دل زهرا

******

شده به دست فتنه ها خاموش چراغِ مدینه

دلِ تموم عاشقا گرفته داغِ مدینه

آه ، آتیشِ قلبه ، اهل ولایت

سوز نبوّت ، آهِ امامت

آی مدینه ، آی مدینه ، بگو پیمبرت کو

کریم آل فاطمه ، آن سبط اکبرت کو

وای ، از دل زهرا

******

عزای ختم الانبیا ماتم عظمای همه است

مَطلَع شعرِ غربت و غمِ علی و فاطمه است

آه ، عدّه ای کافر ، سوره ی کوثر

آتیش و هیزم ، روضه ی مادر

صد آفرین و مَرحَبا ، به مردمِ مدینه

گل ، پرپر و هم غنچه شد ، پرپر به دست کینه

وای ، از دل حیدر

******

امام حَسَن به نوکرا میگه با اشک لاله گون

تو مجلس عزای من روضه ی مادر و بخون

آه ، قاتلِ من نَه ، زهر جفا بود

صدای سیلی ، تو کوچه ها بود

گلِ بهار عمرم  و ، خزون کینه پَژمُرد

یه وقت دیدم که مادرم ، تو کوچه ها زمین خورد

آه ، مظلومه مادر


دریافت سبک



موضوعات مرتبط: امام حسن(ع)
[ 8 / 9 / 1395 ] [ ] [ مهدی وحیدی ]
[ ]

نوحه،زمزمه،شور..رحلت پیامبر (ص) بهمراه سبک اجرا

رحلت رسول اكرم (ص)

زمینه

(به سبك شبهای جمعه میگیرم)


رفتم از این دار دنیا علی جان

جان تو و جان زهرا علی جان

جز فاطمه یار و یاور نداری ، دیگر غریبی و تنها علی جان

آه ، واویلا از این بغض و کینه

آه ، امان از غریبی مدینه

وا ، غریبا واویلا واویلا

******

ماندی اگر بی کس و یار و یاور

بنما صبوری تحمل کن حیدر

حتی اگر فاطمه شد فدایی ، در بین کوچه تو طاقت بیاور

آه ، چه گویم من از داغ همسر

آه ، چه گویم چه شد بین آن در

وا ، غریبا واویلا واویلا



دریافت سبك



موضوعات مرتبط: پیامبر اکرم(ص)
[ 8 / 9 / 1395 ] [ ] [ مهدی وحیدی ]
[ ]

نوحه،زمزمه،شور..رحلت پیامبر (ص) بهمراه سبک اجرا

رحلت رسول اكرم (ص)

زمینه - واحد

(به سبك بود اربعین روز اشك)


عزای رسول خدا آمده

دلم بر غمش مبتلا آمده

به زهرای غمدیده ی خونجگر

زمان هجوم و جفا آمده

سلامُ علی خاتم ُ الانبیاء

******

به قلب فلک سوز پیغمبری

محبین و چشمان ِ از غم تری

ز سوگ و عزای رسول خدا

مدینه شده صحنه ی محشری

سلامُ علی خاتم ُ الانبیاء

******

به ساقی کوثر بگو تسلیت

به اولاد حیدر بگو تسلیت

عزای رسول خدا را ز جان

به زهرای اطهر بگو تسلیت

سلامُ علی خاتم ُ الانبیاء

******

عدو را پس از داغ خیر البشر

بُوَد بغض و کینه ز دل شعله ور

به زهرای مرضیه بعد از پدر

شود تسلیت ضرب دیوار و در

سلامُ علی خاتم ُ الانبیاء

******

شود محسن بن علی جانفدا

مدینه شود صحنه ی کربلا

از آن لطمه ای که به جانش رسید

شهیده شود بضعه ی مصطفی

سلامُ علی خاتم ُ الانبیاء

 

دریافت سبك




موضوعات مرتبط: پیامبر اکرم(ص)
[ 8 / 9 / 1395 ] [ ] [ مهدی وحیدی ]
[ ]

نوحه،زمزمه،شور..رحلت پیامبر (ص) بهمراه سبک اجرا

رحلت رسول اكرم (ص)

نوحه

)به سبك سبک منم آواره بین کوفه(

 

پدر جان وا کن دیده ات را ، تماشا دارد حال زهرا

شوم بی تو تنهای تنها ، پدر جان

خداحافظ پشت و پناهم ، بدون تو ای تکیه گاهم

همین عمر کم را نخواهم پدر جان

ابتا ، شب آخری که پریشان حالی

بود جای مادر کنارت خالی ، به فکر وصالی

مدینه بی تو ماتم سرا شود

خانه ی زهرا بیت‌العزا شود

پای عدو در این خانه وا شود

وا مصیبت بابا مرو مرو

******

بیا بنشین زهرا کنارم ، سرم بر زانویت گذارم

وصیت‌هایی با تو دارم یا زهرا

پس از من با بی احترامی ، بگویم سر بسته کلامی

خوری سیلی از یک حرامی یا زهرا

واویلا ، زمین خوردنت را علی می‌بیند

گلت را کسی با لگد می‌چیند ، به ماتم نشیند

میان آتش بی بال پر شوی

برای میر خیبر سپر شوی

میان خاک و خون بی پسر شوی

وا مصیبت بابا مرو مرو

******

از امشب دیگر سینه زن باش ، از امشب فکر یک کفن باش

کفن نه فکر پیرهن باش عزیزم

حسین آرام سینه ی من ، می افتد زیر پای دشمن

ندارم دیگر تاب گفتن واویلا

کربلا ، حسینی که جایش به عرش اعلاست

تن بی سرش روی خاک صحراست ، کنارش چه غوغاست

رود به غارت پا تا سر حسین

لگد بکوبد بر پیکر حسین

به پیش چشم تو مادر حسین

وا مصیبت بابا مرو مرو

 



موضوعات مرتبط: پیامبر اکرم(ص)
[ 8 / 9 / 1395 ] [ ] [ مهدی وحیدی ]
[ ]

نوحه،زمزمه،شور..رحلت پیامبر (ص) بهمراه سبک اجرا

رحلت رسول اکرم (ص)

دودمه

 

دختر بَدر الدُجی امشب سه جا دارد عـزا        آه و صد واویلتا

گاه میگوید پدر، گاهی حسن، گاهی رضا       آه و صد واویلتا

******

رحلت جانسوز ختم الانبیا            فاطمه صاحب عزا

کشته شد از زهر کینه مجتبی      فاطمه صاحب عزا

******

می روم اما پریشان توام ای دخترم                 غصه دار حیدرم

می خوری سیلی ولی من نیستم ای کوثرم     غصه دار حیدرم

******

می رود از دار دنیا رحمه للعالمین           فاطمه شد دل غمین

اشک می ریزد از این ماتم امیرالمومنین   فاطمه شد دل غمین

******

آسمان خون گریه کن امشب که زهرا مضطر است    ماتم پیغمبر است

پیکر بی جان او بر شانه های حیدر است                ماتم پیغمبر است



موضوعات مرتبط: پیامبر اکرم(ص)
[ 8 / 9 / 1395 ] [ ] [ مهدی وحیدی ]
[ ]

نوحه،زمزمه،شور..رحلت پیامبر (ص) بهمراه سبک اجرا

رحلت رسول اکرم (ص)

واحد

(به سبک بعد از چهل روز)

 

شهر مدینه ، خاموش و سرده

قلب پیمبر ، لبریز درده

کنار حیدر ، جان می سپاره ، برای زهراش ، آروم نداره

میگه به حیدر ، برادر من ، جون تو و ، جون دختر من

مجروح و بیمار میشه ، اذیت و آزار میشه

بی  کس و بی یار میشه

مواظبش باش ، مراقبش باش

وای ، آه و واویلا

*****

گریه نکن ای ، ریحانه ی من

از همه زودتر ، میای پیش من

بشنو عزیزم ، وصیت من ، علی رو تنها ، نذار با دشمن

وقتی اُوردن ، هیزم کینه ، بسوز برای ، شاه مدینه

غوغایی به پا میشه ، محسنت فدا میشه

شوهرت تنها میشه

بمون تا آخر ، کنار حیدر

وای ، عزیز بابا

 

دریافت سبک



موضوعات مرتبط: پیامبر اکرم(ص)
[ 8 / 9 / 1395 ] [ ] [ مهدی وحیدی ]
[ ]
صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 62 صفحه بعد