مبعث

مبعث

صفاي زندگيم آيه هاي قرآنت

بيا به مابركت ده به بركت نانت

 

تويي كه كعبه به دور سرتو مي گردد

رسول آينه ها، هستي ام به قربانت

 

كسي كه عطرگداي تو برمشامش خورد

چنان اُويس قرن مي شود پريشانت

 

تويي كه ماه بود مهرجانماز شبت

تويي كه حضرت حيدر شده مسلمانت

 

شبي بيا و مرا زائرحريمت كن

چرا كه عطرخدا مي وزد ز ايوانت

 

اگركه خاك كف پاي توست عرض و سماء

بهشت شاخه ياسي است كنج گلدانت

 

تويي كه در حرم چشمهات معلوم است

كه خاك پاي علي بوده است سلمانت

 

بيا و آتش جان مرا گلستان كن

بيا به حق حسينت مرا مسلمان كن

 

هميشه سفره لطفت به عالمي وا بود

حراي خانه تو جانماز زهرا بود

 

تويي كه وقت نماز جماعتت هرشب

هميشه درصف اول يقين مسيحا بود

 

مرابه خاك درت نوكريست اربابي

چرا كه خاك درت كوه طور موسي بود

 

هميشه دور و برخانه بهشتي تو

يكي دوتا نه، هزاران فرشته پيدابود

 

كسي كه ازدر اين خانه رهگذر مي شد

نديده روي تورا بدتر از زليخا بود

 

درآن حوالي گرم حجاز هم تنها

دل تو بود كه همواره مثل دريا بود

 

كسي كه پشت سرت حامي رسالت بود

نوشته اند كه تنها علي اعلا بود

 

علي كنار تو بود و تو هم كنار علي

وفاطمه همه جابود ذوالفقار علي

 

تو از نخست برايم پيامبر بودي

در آسمان خدا برترين قمر بودي

 

تكامل همه اديان به دستهاي تو بود

چرا كه پيش خدا بهترين بشربودي

 

پيمبران همه هم رأي بوده اند اينكه

تو از تمامي آنها رسول تر بودي

 

نديده ام كه كسي هم تراز تو باشد

تو از ولادتت آقا زخلق سر بودي

 

پيمبري تو از اولش مشخص بود

امين مردم و همواره معتبر بودي

 

پيمبران همه شاگرد مكتبت هستند

وعالمي همه مديون زينبت هستند

 

پيامبر شده اي كه براي تو باشيم

هميشه تابه ابد مبتلاي تو باشيم

 

تو گرم ذات خدا باش تاكه ماها هم....

...غلام و نوكر خلوت سراي تو باشيم

 

بيا كرم كن و كاري كن اينكه تا آخر

كنار خانه زهرا گداي تو باشيم

 

ببند گردن ما را به پاي سلمانت

كه تاهميشه به زير لواي تو باشيم

 

چه مي شود كه اويس قرن شويم و شبي

كنار صحن حسينت فداي تو باشيم

 

چه مي شود كه شبيه ابوذر و مقداد

بلالمان بكني تا عصاي تو باشيم

 

چه مي شود كه شبيه ملائكه هرشب

دخيل رشته اي از آن عباي تو باشيم

 

مرا شبيه غلامان خود معطر كن

عنايتي كن و من را غلام حيدر كن

 

قرار بود چهل روز در حرا باشد

و از تمامي مخلوق هم جدا باشد

 

قرار بود كه او باشد وخدا باشد

خدا معلم و شاگرد ،مصطفي باشد

 

كسي اجازه ندارد به اين حريم آيد

به غير يك نفر آن هم كه مرتضي باشد

 

خدا به غير نبي معتكف نمي خواهد

مقام هر كسي اين نيست با خدا باشد

 

همان كه كل بشر ريزه خوارخادم اوست

همان كه خاك درش مُهر انبيا باشد

 

همان كه فاطمه اش افتخار قرآن است

كسي نديده،چنين دختري كجا باشد

 

تمام حاجت اين  عبد روسياه اين است

چنين شبي حرم مشهدالرضا باشد

 

برات نوكريش را ابالحسن بدهد

كبوترانه شب جمعه كربلا باشد

 

بيا و عيدي من را بده به چشم ترم

بگيردست مرا و به كربلا ببرم

 

مهدی نظری

 

*********************



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







موضوعات مرتبط: عید مبعث
[ 14 / 2 / 1391 ] [ ] [ مهدی وحیدی ]
[ ]